به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، روزهای آغازین سال ۱۳۹۸ را در حالی شروع کردیم که باران رحمت الهی، سینه تفتیده ایران تشنه را سیراب کرد. اما حیف که ما نتوانستیم قدردان این رحمت بیپایان باشیم. غفلت همه ما در این سالها باعث شد، حلاوت رحمت به مشقت و زحمت تبدیل شود. آری ما در پناه رحمت الهی هستیم اما گاهی آنقدر غفلتهای ناروا و نابخردیها و کجفهمی داریم که باعث میشود، رحمت واسعه الهی تبدیل به اتفاقاتی شود که به کام همه تلخ مینماید.
آنچه در اینگونه رخدادها بیشازپیش به چشم میآید، ضعف در مدیریت است. یعنی ما با منابع ارزندهای مواجه هستیم، از ثروت خوبی برخورداریم اما نمیتوانیم این ثروت فراوان را و این داشتههای بیپایان را برای بهرهمندی خودمان مدیریت کنیم. باران، بیشک رحمت الهی است، وقتی آن را درست مدیریت نکنیم تبدیل میشود به سیلابی که این روزها گرفتار آن شدهایم. سیلاب و ویرانیهایش حاصل غفلت ما است. باید از این غفلت خارج شویم.
لحظه سالتحویل وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، عنوان سال «رونق تولید» اعلام کردند، گُل ازگُلم شکفت. درست آن چیزی بود که احساس میکنم این سالها کمتر به آن توجه کردهایم. اگرچه در یک دهه گذشته حضرت آقا عموما عناوین سالها را معطوف به مقولههای اقتصاد انتخاب میکردند و کشور در تکاپوی رسیدن به یک ثبات اقتصادی، اتفاقات اجتماعی را پشت سر میگذاشت، اما حقیقتا راه نجات ما در شرایط رکود کنونی رسیدن به یک رونق اقتصادی است، این رونق اقتصادی تنها در سایه تولید و حمایت از تولید ملی رقم میخورد. من علم اقتصاد نمیدانم اما آنچه در حوزه رسانه یاد گرفتم به من میگوید تولید اگر به رونق برسد حتما رکود در اقتصاد رخت بر میبندد و مردم در سایه آرام آن، معیشت خوبی را تجربه خواهند کرد.
بدون شک در گام اول «رونق تولید» با تلاش تولیدکنندگان آغاز میشود و تولیدکنندگان همان کسانی هستند که در کنار ما زندگی میکنند. باید مواد اولیه، دانش فنی کارآمد و فضای مبتکرانه و خلاقانه مهیا شود تا تولیدکنندگان محصولات به بهترین شکل و با بهترین کیفیت محصول خود را تولید کنند.
برای رسیدن به «رونق تولید» باید قوانین متقن وضع شود. به عبارتی در این مسیر تلاش قانونگذاران بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود، مسئلهای که در این سالها بارها و بارها به آن توجه دادهشده است. ما در بسیاری از موارد ضعف قانون داریم و این ضعف قانون باعث شده است تا به اصل تولید لطمه وارد شود. پس قانونگذار نیز نقش مهمی را در «رونق تولید» ایفا میکند.
«رونق تولید» اتفاق نمیافتد مگر اینکه مسئله اصلی مدیران کشور، معیشت مردم باشد. یعنی به مردم فکر کنند، مدیران کسانی هستند که میتوانند باتدبیر خود بخش زیادی از مسائل روزمره را از پیش رو بردارند؛ میتوانند تسهیلکننده اموری باشند که تولیدکننده و مصرفکننده همواره با آن درگیر است. میتوانند در کنار ابزار نظارتی زمینه را فراهم کنند تا قاچاق، این بلا، خانمانسوز تولید نباشد. همه این اتفاقات را مدیران میتوانند رقم بزنند.
«رونق تولید» با تلاش بخشهای نظارتی به سرانجام میرسد. نظارت در به سرانجام رسیدن اتفاقات خوب همواره مورد توجه انسانهای کاردان بوده است. اگر نظارت، درست اتفاق بیفتد و ابزارهای نظارتی در دستان متولیان قرار گیرد، حتماً اتفاقات خوب رقم خواهد خورد. تولید بدون نظارت دقیق آنهم با ابزار قانونی وثیق، امکانپذیر نیست. پس باید فکر نظارت دقیق بود. باید ارکان نظارتی جمهوری اسلامی با تمام قوا در خدمت تولید باشند، تا رنگ و روی رونق تولید را شفاف و زلال به نظاره بنشینیم.
اما برای رسیدن به رونق تولید تنها تلاش سختافزارانه کافی نیست، بلکه به نظر میرسد بخش زیادی از «رونق تولید» به رفتار نرمافزارانه جامعه برمیگردد. اینکه ما بتوانیم از تولیدکنندگان بخواهیم تلاش مضاعف داشته باشند، از قانونگذاران بخواهیم در مسیر قانونگذاری دقیق ،کوشا باشند، از بخشهای نظارتی بخواهیم نظارت کافی به امور داشته باشند و مدیران کشور تمام تلاش خودشان را در جهت رونق تولید به کار بگیرند، لازم است اما کافی نیست. مهمتر از تمام آنچه گفته شد رفتار فرهنگی ما با مقوله «رونق تولید» است که تعیینکننده خواهد بود. رفتار فرهنگی یعنی اینکه مردم به عنوان مصرفکنندگان درک درستی از تولید داشته باشند و تولیدکنندگان بهعنوان کسانی که میخواهند محصولی را در اختیار مردم قرار دهند قدر مردم را بدانند. این قدر دانستنها تنها در پرتو اشاعه درست فرهنگ اتفاق میافتد. پرداخت فرهنگی اگر به هنگام باشد حتماً میتواند آن روی سکه فعالیتهای اقتصادی باشد. هدف از فعالیتهای اقتصادی رسیدن به معیشت هموار و زندگی سراسر آرامش است. که اینهمه در سایه رفتار درست فرهنگی شکل میگیرد.
اگر فرهنگ عمومی را مجموعهای نظامیافته از ارکانی چون ارزشها، باورها و اعتقادات، رسوم و هنجار بدانیم ناگزیریم که در فقره «رونق تولید»، مراکز فرهنگساز کشور در کنار ارکان اقتصادی به میدان بیاوریم تا بتوانند در جهت رسیدن به «رونق تولید» گامهای مؤثری بردارند.
اگر فرهنگ را به تعبیر بزرگان، بسان هوای تنفس بگیریم، در حال حاضر در شرایط بد آبوهوای فرهنگی قرارگرفتهایم و در بعضی زمینهها، شاید بتوان آژیر خطر را به صدا درآورد. ممکن است نزد بعضیها، این موضع کمی افراطی باشد؛ اما با نگاهی دقیق به مقوله فرهنگ و همچنین غفلت مستمر ما، ملاحظه میکنید که وضع و حال فرهنگ در مواجهه با «رونق تولید»، خوب نیست و بهتدریج در هیاهوها ضعیف و نحیفتر میشود.
ما میتوانیم در این دنیای پرشتاب فناوری و جریان نامبارک اضمحلال خردهفرهنگها، فرهنگ خود را پاس بداریم و آن را گسترش دهیم، به دو شرط: اول آنکه با ساماندهی فرهنگی، تعارضهای فرهنگی جامعه را از بین ببریم و خود را به یک یکپارچگی فرهنگی برسانیم و دو، خود و همدیگر را هشیار سازیم تا غفلت نکنیم. غفلت از فرهنگ در مواجه با «رونق تولید» همان پاشنه آشیلی است که میتواند بنیانهای رفیع را فروبریزد. غفلتها و سادهانگاریهای فرهنگی در کشور در شرایطی است که میتوان وضعیت هشداردهنده اعلام نمود. یعنی بلاتکلیفی و کوشش و خطا در عرصههای مختلف تصمیمگیری و اجرا، بهوضوح مشاهده میشود. و این یعنی نقطهای که ما از آن آسیب خواهیم خورد.
در فعالیت فرهنگی به نظر میرسد باید بیشترین سهم را به نهادهای فرهنگی داد. بهخصوص نهادهای فرهنگی که در جهت ارتقاء فرهنگ عمومی فعالیت میکند. از نهادهای فرهنگی که بعد اجتماعی دارند مثل آموزش و پرورش، صداوسیما تا نهادهای سنتی مثل روحانیت، همه و همه باید زمینه بهرهبرداری دقیق از رونق تولید را فراهم کند هرکسی به سهم خود هرکسی در وسع خود. معلم باید شاگردانش را با مقوله تولید ملی آشنا سازد، هنرمند باید ابزار هنر را در خدمت تولید ملی قرار دهد، تولیدکننده برای رسیدن به یک نمای درست است آنچه تولید میکند باید به هنر هنرمندان توجه کند روحانی برای انتقال مفاهیم معنوی باید کنار مردم باشد و کنار مردم بودن یعنی در تمام لحظات و شئون زندگی آنها همراه و همصدای با آنها باشد. بعید نیست اگر ادعا کنیم «رونق تولید» میتواند حلقه اتصال بین سبک زندگی معنوی با زندگی امروزی باشد.
از سوی دیگر ارکان تبلیغاتی کشور باید در خدمت «رونق تولید» باشد. ارکان تبلیغاتی یعنی نهادهایی که همواره سعی در ظهور و بروز نشانهها و نشانها هستند. مهمترین رکن تبلیغاتی این روزهای کشور ما نهادهایی هستند که به تبلیغات بازرگانی میپردازند. تبلیغات در دنیای امروز ابزاری است برای ارتقا بنگاههای اقتصادی. تلاشهای تبلیغاتی آنگاه به عزم ملی مجهز میشود تا «رونق تولید» شکل بگیرد، که در خدمت تولید باشد. یعنی نباید در بیلبوردها، در آگهیهای بازرگانی پشت جلد مجلات، روی لباس ورزشکاران و هر جای دیگری که کاربری تبلیغاتی دارد، رد پایی از وابستگی به تولیدی غیر از تولید ایرانی دیده شود و این یعنی همراهی و همگامی رکن تبلیغات با مقوله جذاب «رونق تولید».
از سوی دیگر مهمترین و تأثیرگذارترین بخش در فرهنگ عمومی این روزهای مردم ایران صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. نقش این نهاد نقشی بیبدیل است. در اتفاقات ۴۰ سال گذشته همواره پیشرو بوده و توانسته است از بحرانها سربلند بیرون بیاید. اما در این سالها در شکل ارائه فرهنگ بهرهمندی از «رونق تولید» ملی بیفروغ به نظر میرسد.
برای درخشش در این اتفاق سترگ لازم است صداوسیما به سمت و سویی حرکت کند که حاصل این راهبری شکل بخشی به ارکان جامعه باشد. برای رسیدن به این راهبری باید به این مقولات توجه نماید:
۱. تدوین استراتژی فرهنگی رسانهای برای تحقق «رونق تولید»
۲. تربیت کادرهای تخصصی میانرشتهای اقتصاد و فرهنگ و رسانه
۳. ترویج نگرش بلندمدت به پدیده «رونق تولید»
۴. رصد تحولات محیطی (فرهنگی، فرو ملی، ملی و فراملی) با رویکرد «رونق تولید»
۵. پرهیز از سیاست زدگی رسانه در موضوع «رونق تولید»
۶. برقراری ارتباط ارگانیک صداوسیما با نهادهای علمی و نخبگان دینی
۷. ایجاد الگوها و مدلهای مطلوب برنامهسازی در رسانه
۸. بهرهمندی از ابزار روزآمد و تکنولوژی اطلاعات (IT)
۹. توانمندسازی و فرآوری آثار رسانهای با محوریت «رونق تولید»
۱۰. مهندسی ارزش با توجه به میل، نیاز و مصلحت مخاطب
«رونق تولید» چونان آب گوارایی است که میتواند حلاوت را به لبهای تشنه ایران بازگرداند. از حق نگذریم که در این نوشانوشی صداوسیما در مقام سقایت نقش ایفا میکند.
حامد حجتی، مدیر دفتر پژوهشهای کاربردی دین و رسانه
انتهای پیام/