مجموعه ارتفاعات کوه صفه با بلندترین نقطه ارتفاع ۲۲۵۷ متر در جنوب غربی اصفهان واقع است . این کوه از شمال به جاده کمربندی از غرب به کوه­های تخت رستم و دره خان از شرق به شهرک ها و مجتمع­های مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن منتهی می­شود. در دامنه کوه صفه، چشمه‌ای به نام «چشمه درویش» و دویست متر بالاتر از آن «چشمه گل زرد» قرار دارد.

کوه صفه از محل چشمه درویش که سنگ کوه از خاک جدا گشته و دامنه کوه محسوب می‌شود در سمت غرب، به فضای سنگی مسطحی (صفه) منتهی می‌گردد که کوه به همین جهت «صفه» نامیده شده است. قبلاً در این محل چهار طاقی­هایی ساخته بودند که چشمه‌های آب و درخت­های چنار چشم‌انداز مصفایی به آن می‌داده است. در آن حوالی سنگاب بزرگی نیز بود که آب سرد آن از برفاب­های قله تأمین می‌شد.

در دامنه‌های مرتفع کوه صفه، قلعه‌هایی وجود داشته که دیواره آنها عموماً‌ از سنگ و بسیار مستحکم بوده، و از آنها برای دفاع استفاده می‌شده است. مهمترین آنها به نام قلعه دیو معروف بوده که ویرانه‌های آن هنوز باقی است. در مغرب دامنه کوه صفه، عمارت قلعه مانند دیگری وجود داشته که با خشت­های بزرگ به اضلاع نیم متر ساخته شده و به نام تخت رستم معروف بوده است. زیرا بنابر باورهای مردم، جنگ اسکندر و دارا در آنجا اتفاق افتاده است. اما برخی صاحب‌نظران آن را آتشگاه می‌دانند. قله کوه صفه از سطح زمین ۵۹۰ متر ارتفاع دارد.

کوهستان صفه که تا چند دهه پیش به صورت عنصری مجزا و با فاصله از شهر قرار داشت اینک با توسعه شهر به طرف جنوب کاملا به شهر متصل شده و بخشی از آن به پارک کوهستانی و محل تفرج شهروندان تبدیل شده است.

فضای سبز کوه صفه که در حال حاضر عرصه­ای به مساحت ۱۰۰ هکتار را تبدیل به منظره ای سبز کرده است در قسمت­های دامنه کوه قرار دارد و به عنوان پارک کوهستانی و بخش­هایی از آن شکل پارک جنگلی دارد روزانه پذیرای جمع کثیری از طبیعت دوستان و گردشگران است .

از جمله نقاط مشهور در کوه صفه قلعه شاهدژ یا شاه دز می­باشد که به قلعه دیو نیز معروف است و به عنوان هسته مرکزی پارک کوهستانی صفه است و چشمه های موجود از جمله چشمه پاچنار و خاجیک به عنوان قلب تپنده این مجموعه اند که با وجود درختان کهنسال همچون نگینی زیبا می درخشد.

تحولات تاریخی کوهستان صفه

اصفهان همان­طور که از ریشه نام آن «سپاهان» بر می‌آید در دوران ساسانیان مقر سپاهیان «ولیعهد نشین» بوده است و وجود برخی آثار به جا مانده مثل آتشگاه و گورهای زرتشتیان بر این امر گواهی می­دهد.

با توجه به این زمینه تاریخی و برخی شواهد عینی احتمال قوی این است که کوه صفه از زمان­های خیلی دور به عنوان پایگاه و پناهگاه مورد استفاده مردم بوده است. شیوه ساخت و معماری قلعه کوه صفه به سایر قلعه‌های دوران ساسانی شباهت دارد. وجود حفره‌های سنگی در اطراف کوه صفه یادآور «استودان‌ها» (استخوان دانهای) زرتشتی است که در بسیاری از نواحی باستانی ایران مشاهده می‌شود. همچنین بعید نیست که برخی از بقایای ویران شده موجود در کوه صفه متعلق به بنای آتشکده باشد.

کوهستان صفه در قرون میانه اسلامی

در کتاب­های معتبر تاریخی مربوط به قرون میانه اسلامی مثل «تاریخ ابن اثیر» «تاریخ راوند» و «تاریخ جهانگشای جوینی» شرح­های مبسوطی راجع به مبارزات دولت سلجوقی، که سنی مذهب و طرفدار خلفای بغداد بودند با پیروان فرقه شیعه اسماعیلیه در اصفهان آمده است که به کوهستان صفه و قلعه آن مربوط می‌شود. با تاسیس دولت سلجوقی در ایران، شهر اصفهان به عنوان پایگاه اصلی آن روز رو به توسعه نهاد و در عین حال در کانون کشاکش سیاسی و نظامی قرار گرفت از جمله حوادث مهم دوران سلجوقی که به طور مستقیم با سرگذشت کوهستان صفه ارتباط پیدا می‌کند، بالا گرفتن جنبش اسماعیلیه در منطقه اصفهان و بازسازی قلعه «شاهدز» در کوه صفه و جنگ طولانی اسماعیلیان با دولت سلجوقی است ماجرای تسلط اسماعیلیه بر کوه صفه و سرانجام بدفرجام آنان یکی از حوادث شگرف و شگفت تاریخ ایران، به طور عام و داستانی پرمخاطره برای منطقه اصفهان و کوه صفه، به طور خاص به شمار می‌رود.

وقتی ملکشاه سلجوقی در سال ۴۸۵ هجری قمری درگذشت میان فرزندان او (برکیارق، محمود و محمد) بر سر سلطنت اختلاف و نزاع درگرفت که باعث تضعیف دولت سلجوقی گردید.

 کوهستان صفه در دوره صفویه

در دوره صفویه با انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت کشور و تبدیل آن به یک شهر مهم سیاسی و اقتصادی و پرشکوه، اهمیت نظامی و دفاعی آن کاهش پیدا کرد و برعکس بر نقش معماری، هنری و فرهنگی آن افزوده شد. در این دوره برخی از نقاط خوش منظره کوه صفه مورد بازسازی قرار گرفت و مسیرهای ارتفاعی و دسترسی جدید میان آنها و شهر احداث گردید. در زمان شاه سلیمان صفوی یا شاه صفی دوم ( ۱۱۰۶ – ۱۰۷۷) در محل یکی از چشمه‌های دامنه کوه صفه که امروزه به چشمه پاچنار معروف است بنایی برای تفریح و گردش درباریان ساخته شد که به نام (تخت سلیمان) خوانده شده است. برخی از جهانگردان و سفرنامه نویسان دوره صفوی از این بنا یاد کرده و به معرفی آن پرداخته که حکایت از شهرت و اهمیت این بنا در آن روزگار می‌کند.