به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛این روزها فضای رسانهای و سیاسی جهان پر شده از تهدیدها، شایعات و عملیات روانی علیه ملت ایران؟ هر روز، خبر تازهای از احتمال حمله، برخورد نظامی یا تحریمهای سختتر به گوش میرسد؛ گویی دشمنان بیرونی با دمیدن در شیپور جنگ میکوشند سایهای دائمی از تهدید را بر سر ملت ایران نگه دارند. اما پرسش اصلی اینجاست: چرا این جنگ روانی هر روز پررنگتر میشود؟ و چه هدفی در پسِ این طبلکوبی مداوم پنهان است؟
تردیدی نیست که نخستین و مهمترین علت، ترس دشمنان از قدرت واقعی و اقتدار انکارناپذیر ایران است. ایران امروز در طول چهار دهه گذشته توانسته است به یک بازیگر تعیینکننده در منطقه تبدیل شود؛ قدرت موشکی و پهپادی، توانمندیهای فناورانه، حضور مؤثر در معادلات امنیتی خاورمیانه و مهمتر از همه پشتوانه بی مثال مردمی، جایگاه ایران را تثبیت کرده است. آمریکا و رژیم صهیونیستی به خوبی میدانند که ورود به جنگ مستقیم با ایران میتواند هزینهای غیرقابل محاسبه برای آنان داشته باشد. از همین رو، تهدیدهایشان بیشتر جنبه روانی و رسانهای دارد تا نظامی. آنان با صدای طبل، ضعفهای خود را میپوشانند و میخواهند قدرت واقعی ایران را در ذهن افکار عمومی کوچک جلوه دهند.
طبیعی است که وقتی جنگ سخت ناممکن میشود؛ جنگ روانی آغاز میگردد.تجربه عراق، افغانستان و حتی مداخلات غرب در سوریه و لیبی به دشمنان نشان داد که جنگ مستقیم علیه ایران نه تنها ساده نیست، بلکه میتواند به شکست استراتژیک منجر شود. بنابراین، ارزانترین و پرکاربردترین گزینه یعنی جنگ روانی در دستور کار قرار گرفته است. در این سناریو، میدان نبرد دیگر جغرافیای نظامی نیست، بلکه میدان ذهنها و روحیههاست.
هدف دشمن روشن است: اول ایجاد احساس ناامنی و بیثباتی در جامعه ایران؛ دوم دلسرد کردن مردم از آینده؛سوم فشار بر مسئولان برای عقبنشینی سیاسی و اقتصادی؛و در نهایت، توقف مسیر پیشرفت کشور با القای این تصور که هر لحظه ممکن است جنگی بزرگ آغاز شود.
نکته مهم اینجاست که دشمن جنگ روانی خود را دقیقاً در بستر نقاط ضعف داخلی ایران دنبال میکند. در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و برخی ناکارآمدیهای مدیریتی روبهرو هستند، کوچکترین شایعه جنگ میتواند روحیه عمومی را تخریب کند. در واقع، دشمن تلاش میکند با همافزایی فشار خارجی و دشواریهای داخلی، نارضایتی اجتماعی را افزایش دهد. هر چه بحران معیشتی شدیدتر باشد، صدای طبل جنگ دشمن نیز پرطنینتر خواهد بود اینجاست که علاوه بر بصیرت و صبر انقلابی مردم، مسئولان باید بجنگند و در جهت حل مشکلات معیشتی مردم تحرک بیشتر از خود نشان دهند.
اما این جنگ روانی تنها برای ایران طراحی نشده است. بخشی از ماجرا به مخاطبان داخلی دشمن بازمیگردد. دولت آمریکا با بحران اقتصادی، اختلافات اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی مواجه است. رژیم صهیونیستی نیز در باتلاق جنگ غزه و اعتراضات داخلی و حتی جهانی گرفتار شده است. برای این حکومتها، تهدیدسازی علیه ایران یک راهکار تبلیغاتی است، وسیلهای برای انحراف افکار عمومی، ایجاد ترس مشترک و القای این پیام که بیرونی خطرناک وجود دارد که باید برای مقابله با آن متحد شویم.
به بیان دیگر، طبل جنگ علیه ایران ابزاری برای وحدت کاذب درون بحرانزده دشمنان است.یکی از پیامدهای مستقیم تهدیدسازی علیه ایران، گرمتر شدن بازار تسلیحات در منطقه است. آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با بزرگنمایی خطر ایران، قراردادهای میلیاردی فروش سلاح به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را توجیه میکنند. رسانههای غربی و صهیونیستی نیز با تولید انبوه خبرهای تهدیدآمیز، هم مخاطب جذب میکنند و هم پروژه سیاسی دولتهایشان را پیش میبرند. به عبارت دیگر، جنگ روانی علیه ایران، نان شب صنایع نظامی و رسانهای غرب است.
شدت گرفتن جنگ روانی علیه ایران در ماههای اخیر دلایل مشخصی دارد یکی اینکه پیشرفتهای ایران،موفقیتهای تهران در عرصههای موشکی، پهپادی، هستهای و فناوریهای نوین، معادلات منطقهای را دگرگون کرده است. دیگر ناکامی دشمنان در منطقه است. شکست طرحهای آمریکا و اسرائیل در غزه، لبنان و یمن، آنان را به سمت ایرانهراسی بیشتر سوق داده تا ضعف خود را بپوشانند.
نکته دیگر رقابتهای سیاسی داخلی در غرب است، سیاستمداران آمریکایی و اروپایی برای جلب رأی یا بستن قراردادهای نظامی، از ایران به عنوان یک هیولای تبلیغاتی استفاده میکنند.
آنچه امروز شاهدیم، بیش از آنکه تهدیدی واقعی باشد، نشانهای از درماندگی دشمن است. صدای پرهیاهوی طبل جنگ علیه ایران، بیانگر قدرت و اثرگذاری ایران اسلامی در معادلات منطقهای و جهانی است. اما مقابله با این جنگ روانی تنها با توان نظامی میسر نمیشود. راهکار اصلی در تقویت رسانههای داخلی، انسجام ملی، کاهش مشکلات اقتصادی، و ارتقای امید اجتماعی نهفته است.
اگر مردم به آینده کشور امیدوار باشند و اعتماد عمومی تقویت گردد، صدای طبل دشمن هر قدر هم بلند باشد، پژواکی در دل جامعه نخواهد یافت.
در نهایت باید گفت،دشمنان ایران امروز بیش از همیشه از حقیقتی روشن میترسند؛ ایران دیگر نه یک کشور منفعل، بلکه قدرتی فعال و تعیینکننده در منطقه است. و همین حقیقت است که آنان را واداشته هر روز بلندتر بر طبل جنگ بکوبند چرا که از هیچ راهی نمی توانند ایران را با شکست مواجه کنند، آنها خوب می دانند که قدرت نظامی ایران در حوزه هایی بی همتا و حداقل کم همتا در جهان است و ملتش نیز باوفاترین ملت ها ی جهانند و نمی شود با این ملت روبرو شد.
مظفر حاجیان