به گزارش پایگاه خبری ربیع، اوضاع و احوال این روزهای ایران، موجب افزایش تمرکز و توجه رسانه های خارجی و به خصوص دشمنان گردیده، تا گزارش ها و تفسیرهای مختلف خبری را با محوریت “مشکلات ایران” تهیه و پخش کنند. جای تعجب ندارد که رسانه های عربی نیز که خود در هزارتوی مشکلات مدنی و سیاسی درگیرند، امروز مسئولان ایران را سرزنش کنند و مردم ایران را ناراضی از وضع موجود نشان دهند.

پررنگ ساختن مسئله تحریم های نفتی و دیگر تحریم های ثانویه که ازسوی دونالد ترامپ بر علیه ایران تنظیم شده است، وظیفه ای است که این روزها جریان رسانه ای خارج از کشور برعهده گرفته است . برهمین اساس رسانه‌های عربی به تازگی از کلمه «تصفیر» در گزارشات مربوط به تحریم ایران استفاده می کنند. این واژه به معنی «صِفر شدن» یا «صفر کردن» و منظور، صفر شدن صادرات نفت ایران بر پایه تهدیدات آمریکاست.

مشاهده می کنیم که درجبهه خارجی، دشمن با تمام قوا و با برنامه ریزی مشخص و مدون به رویارویی آمده و پشتوانه قوی مالی و سیاسی اعراب، آمریکا و لابی صهیونیست را هم داراست . تحریم ها بارگذاری شده و هرکدام به نوبه خود با گذر زمان تاثیرش را نمایان می سازد. دراولین قدم آن شاهدیم که کره جنوبی خرید نفت از ایران را قطع کرد و دیگر خریداران نیز درصدد جایگزین کردن نفت ایران هستند.

اما در مقابل، استحکام لازم و انسجام جدی در خاکریزها و سنگرهای داخلی ما در برابر دشمن دیده نمی شود. به بیان دیگر علیرغم اینکه دشمن با تمام قوا درصدد ضربه زدن است، ما انسجام و هم افزایی مناسبی درعرصه سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی برای مقابله نداریم. دشمن درحال بزرگ نمایی «تصفیر» است و ما درحال یافتن «تقصیر!» . دشمن درحال صفرکردن فروش نفت ما و منع مبادلات بانکی و تجاری است، درعوض ما هر روز یکدیگر را به طرق مختلف متهم می کنیم که بروز این شرایط تقصیر فلان جناح است یا تقصیر فلان مسئول!!

شاید اینطور گمان شود که مراد ما عدم شفافیت درمورد تخلفات صورت گرفته در جریان امور واردات و صادرات است، اما این چنین نیست. بلکه ما شفافیت دربرخورد با متخلفان را عامل انسجام و قوام مدیریت داخلی می دانیم. اما حرف این است که باید شرایط و وضعیت بحرانی مردم برای جناح ها و جریان های سیاسی و رسانه هاشان قابل درک باشد، تا در این برهه حساس درپی رقابت و تسویه حساب نباشند.

اگر دولتی تخلف کرده باید با قانون با آن برخورد کرد، اگر مسئولی رانت خورده باید محاکمه گردد، اگر خیانتی رخ داده باید با مجرمان برخورد قضایی شود، اما تخریب بدون دلیل و مدرک و حتی بعضاً ازسر دشمنی و اختلاف سلیقه، نمی تواند پشتوانه جبهه مقاومت ما در برابر دشمنان را تامین کند. از سوی دیگر عدم وحدت در ساختاراجرایی کشور، موجب نوعی نا امیدی و یأس در آحاد مردم گردیده است. مردم هر روز شاهد بدترشدن وضعیت اقتصاد و معیشت خود هستند و اما خبری از برنامه ریزی و عمل برای بهبود این شرایط نیست. دشمن هر روز وقیح تر می شود و ما همچنان درحال تقصیرپراکنی بین این گروه و آن جناح هستیم!

تقصیر اصلی نبود قانون به عنوان محور برنامه ها و عملکرد دولت ها و نهادهای مختلف درطی دهه های گذشته است. وقتی هرشخص و گروهی قانون عملی خود را بر قانون اساسی کشور غالب کند، مسلماً حاصلی جز وضعیت امروز نباید انتظار داشت. اما به هرترتیب امروز در پیچی تاریخی قرار گرفته ایم که تنها راهکارعبور از آن، وحدت رویه داخلی حول محور قانون اساسی است. اگر بار دیگر قانون را قربانی مصلحت اندیشی و منفعت گرایی شعاری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کنیم، مسلماً ضربه سنگینی خواهیم خورد که آثار منفی آن به مراتب از تحریم های ترامپ بیشتر خواهد بود… .