بررسی مولفه‌های شش گانه در افزایش تقاضای مسکن در ایران نشان می‌دهد که ۸.۷ میلیون خانوار ایرانی در مسکن نامطلوب سکونت دارند. به گزارش ربیع به نقل از ایسنا رکود کنونی در بازار مسکن به عنوان یکی از اصلی‌ترین بازارهای اقتصادی کشور از مهمترین دغدغه‌های سیاست‌گذاران این حوزه از یک سو و عامل نگرانی‌های مردم از سوی دیگر است. همچنین مطالبه ملی در خصوص رفع رکود در بازار مسکن به عنوان یکی از مهمترین بخش‌های پیشران اقتصادی که بیش از ۳۰۰ بازار را به دنبال خود می‌کشد، نیز بر اهمیت پرداختن به رفع رکود در این بازار می‌افزاید. از این رو موضوعاتی از جمله رفاه خانوار، تولید داخلی در کشور، اشتغال و نظایر آن رکودزدایی از بازار مسکن را به یک ضرورت غیرقابل انکار تبدیل کرده است. با این حال برای رکودزدایی از بازار مسکن راهکارهای متنوعی می‌توان ارائه داد اما تحلیل شرایط طرف عرضه و تقاضای این بازار و نیز سیاست‌های اقتصادی دولت در اتخاذ راهبرد مناسب برای خروج از رکود یک ضرورت ابتدایی است. از این رو دفتر مطالعات انجمن علمی اقتصاد شهری ایران به تحلیل شرایط تقاضای مسکن در کشور و نیز میزان مسکن عرضه شده در کشور مطابق با آخرین آمارهای منتشره در این زمینه پرداخته است.

ساختمان‌های نامطمئن

سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران می‌گوید: یکی از موارد مهم در ایجاد تقاضا در بازار مسکن کشور مشکلات فنی ساختمان‌های موجود می‌باشد که لازم است در خصوص نوسازی و بهسازی این واحدها تصمیمات جدی گرفته شود. در خصوص بافت ضعیف مسکن شهری و روستایی لازم است به دو نکته مهم توجه شود: قدمت بنا، کیفیت و مقاومت اسکلت ساختمان. تجربه زلزله‌های فاجعه‌بار در کشور در شهرهایی مانند بم و زلزله‌خیز بودن بسیاری از نقاط کشور و همچنین اهمیت امنیت جانی هم‌وطنان در خصوص برخورداری از مسکن مقاوم، لزوم ایجاد واحدهای مسکونی مقاوم و مستحکم را ایجاب می‌کند. از این رو تقاضایی پنهان در بازار مسکن از جهت نوسازی و مقاوم‌سازی واحدهای مسکونی وجود دارد که آنها نیز باید در کل تقاضای بازار مسکن لحاظ شود. مطابق آمار سال ۱۳۹۲، ۲۶.۵۸ درصد از خانوارهای شهری و ۵.۴۳ درصد از خانوارهای روستایی در واحدهای مسکونی با اسکلت فلزی و همچنین ۱۴.۱۵ درصد از خانوارهای شهری و ۷.۵۴ درصد از خانوارهای روستایی در واحدهای مسکونی با اسکلت بتن آرمه زندگی می‌کنند. سهم خانوارهایی که در سایر ساختمان‌ها زندگی می‌کنند (ساختمان‌هایی با اسکلت آجر، آهن و سنگ؛ آجر/سنگ و چوب؛ بلوک سیمانی، تمام آجر، سنگ و آجر، تمام چوب، خشت و چوب، خشت و گل و …) که عموماً این ساختمان‌ها به‌لحاظ مقاومت، از استانداردهای کافی برخوردار نیستند، ۵۹.۲۷ درصد در مناطق شهری و ۸۷.۰۳ درصد در مناطق روستایی است. می‌توان مواردی مانند واحدهای مسکونی با اسکلت فلزی با قدمت بیش از ۳۰ سال، واحدهای مسکونی با اسکلت بتن آرمه با قدمت بیش از ۳۰ سال، واحدهای مسکونی آجر و آهن/ سنگ و آهن با قدمت ۲۰ سال، کلیه واحدهای مسکونی ساخته شد با آجر/سنگ و چوب؛ بلوک سیمانی، تمام آجر، سنگ و آجر، تمام چوب، خشت و چوب، خشت و گل را برای شناسایی بافت ضعیف مسکونی در شهرها و روستاها در نظر گرفت. لذا با توجه به آمار خانوارهای شهری و روستایی در کشور می‌توان گفت که حدود ۴.۲ میلیون خانوار در مناطق شهری و حدود ۴.۵ میلیون خانوار روستایی در واحدهای مسکونی نامطلوب زندگی می‌کنند که لازم است در خصوص تأمین منزل ایمن و مقاوم برای این دسته از خانوارها از سوی دولت اقدام ویژه صورت بگیرد.

حداقل امکانات رفاهی

وی گفت: یکی دیگر از موارد مهم در تأمین مسکن مطلوب برای خانوارهای شهری و روستایی در کشور، برخورداری از واحدهای مسکونی دارای حداقل‌های رفاهی است. در تعریف حداقل‌های ضروری برای هر یک از واحدهای مسکونی ممکن است اختلافاتی باشد اما می‌توان برخی از واحدهای مسکونی که فاقد آشپزخانه، حمام و سرویس دستشویی هستند را به عنوان واحدهایی تلقی کرد که صرفاً به عنوان سرپناه و توسط قشر ضعیف درآمدی در جامعه مورد استفاده قرار گرفته و لازم است در خصوص ایجاد مسکن مطلوب برای این خانوارها اقدام لازم صورت گیرد.