به گزارش پایگاه خبری ربیع، سقفهای بلند و طاقهای گنبدی همچون نگهبانان زمان، خاطرات کهن را در آغوش گرفته و در هر پیچ و تاب گذرهای تودرتو، عطر ادویههای گرم، نجوای گفتوگوهای صمیمانه، دنیای رنگارنگ پارچهها و صدای گوشنواز دستسازهها روحی تازه به این بستر تاریخی میدهد.
«قیصریه» نه تنها بازاری برای خرید و فروش بلکه سرزمینی است که در آن فرهنگ، هنر، زندگی و تجارت درهم میآمیزد و هر رهگذری را از دیاران گذشته تا امروز به سفر خواهد برد.
ساعت حدود ۱۰ صبح و بازار هنوز خلوت است؛ تنها چند مغازهدار از آن قدیمیهایی که هنوز بعد از نماز صبح حجره را باز، جلوی مغازه را آبپاشی و چراغ آن را برای استقبال از یک روز نو و مهمانان و رهگذران روشن میکنند به بازار آمدهاند؛ گویی جوانترها هنوز در خواب ناز هستند و چراغ بازار همچنان به دست پیشکسوتان و کسبه قدیمی که البته سن و سالی از آنها گذشته، روشن میشود و چه درست و به جا گفتند که «دود از کنده بلند میشود» .
وقتی بازار سماورسازها رنگ و بوی زرگری به خود میگیرد
آقای قبادی یکی از حجرهداران بازار سماورفروشها است که به موازات بازار قیصریه قرار گرفته و وقتی برای دیدن تیمچه جهانگیری به داخل رفتم با بازار سماور فروشها مواجه شدم که البته امروز بیشتر به بازار زرگرها تغییر کاربری داده و برق طلا و جواهر ویترین مغازههای این راسته توجه هر رهگذری را به خود جلب میکند.
این مغازهدار قدیمی که از سالهای گذشته تاکنون در این بازار حجره داشته و به شغل خانوادگی خود یعنی سماورسازی مشغول بوده، میگوید: با توسعه سماورسازی و تبدیل مغازهها در بازار به کارگاههای تولیدی انبوه، بازار دیگر گنجایش این حجم از تولیدات و تردد را نداشت، لذا بسیاری از کسبه کارگاههای خود را برای توسعه بیشتر به مکانهای دیگری بردند و امروز از بازار سماورفروشها تنها یک اسم و چند مغازهدار قدیمی باقیمانده است.
بوی تند ادویهجات جایگزین عطر نان گرم
بازار قنادها که امروز عطر ادویههای گرم آن هر رهگذری را سرمست میکند، سمت راست بازار اصلی قرار گرفته و اینکه چرا امروز دیگر قنادی در آن وجود ندارد، سوالی است که کسی نتوانست به درستی به آن پاسخ دهد؛ شاید قنادها نیز همچون سماورسازان برای توسعه کارگاههای شیرینیپزی خود به فضایی بیشتر از حجرههای تو در توی بازار نیاز داشتند و به راستی که بازارهای تاریخی اصفهان به عنوان میراث ارزشمند دوران سلجوقی و صفوی نه تنها مراکز اقتصادی بلکه قلب فرهنگی و اجتماعی این شهر موزه اصیل را تشکیل داده است.
این بازارها با کالبد معماری خاص خود از مساجد و مدارس آغاز شده تا تیمچهها، سراها و حمامها امتداد یافته و ساختار شهری را شکل داده است.
بازار قیصریه (بازار بزرگ اصفهان) دارای چندین تیمچه است که معمولاً با نام «سرا» نیز شناخته میشود. تیمچه یا سرای اردستانیها، سرای آقا، سرای خانی، سرای میراسماعیل، سرای پادرخت سوخته، سرای خوانساریها و سرای گلشن، هفت تیمچه یا سرای نامدار در بازار قیصریه بوده که امروز نیز بسیار شناخته شده است.
در واقع این سراها کارکردهای تخصصی همچون فروش فرش، زیورآلات یا صنایع دستی داشته و نماد ساختار سنتی و تجاری بازار بوده و در کنار این تیمچهها، راستهها (گذرهای تجاری سرپوشیده) نیز فعال بوده است.
ساخت و تاریخچه بازار قیصریه معروف به بازار سلطانی یا شاهی به سالهای ۱۰۱۱ تا ۱۰۲۹ هجری قمری باز میگردد و به دستور شاه عباس صفوی ساخته شده است؛ گنبدها و سردرِ مزین آن از مهمترین نمادهای معماری صفوی به شمار میرود و سازه و معماری این بازار دارای دو طبقه بوده که طبقه بالا مخصوص امور اداری و تجاری و طبقه پایین برای حجرههای اصناف مختلف قرار داشته و میتوان گفت، سقفهای قوسی، نورگیرها و عبور هوا در تابستان آن را به پناهگاهی امن تبدیل کرده است.
در خصوص کاربری امروز این بازار باید گفت، هنوز حجرههایی فعال هستند که نسلبهنسل به همان حرفه ادامه میدهند و راستههای تخصصی بازار از جمله زرگران، کفاشان، مسگران و قنادان حالتی ترکیبی از اقتصاد و فرهنگ را حفظ کردهاند .
تیمچه مالِک دارای فضایی دوطبقه همراه با حیاط مرکزی مخصوص فرشفروشان به عنوان نمادی از معماری تجاری صفوی است .
بازار مسگران واقع در ضلع غربی میدان نقش جهان با طاقهای بلند و فضایی فاخر است و محصولات مسی آن شهرت جهانی دارد، همچنین بازار زرگرها، کفاشان، قنادان، آهنگران در این بازار دارای مسیری مجزا بوده و میتوان گفت، هر حرفه در شبکه وسیع بازار جای گرفته است .
روزگاری در دل این بازار نیز غوغایی برپا و صدای ضربه چکش بر فلز، سمفونی خاصی از پیوند تاریخ و هنر ایجاد کرده بود؛ امروز دیگر از آن هیاهو خبری نیست و تنها چند ضربه از نقطهای دور، آن هم نه مستمر که گه گداری شنیده میشد.
به هر روی اهمیت فرهنگی و اجتماعی این بازارها به عنوان موزه زنده تاریخ و فرهنگ ایران بسیار بالا است، زیرا اینجا مکانی است که صنایع دستی و هنرهای سنتی ازجمله فرش، میناکاری، قلمزنی، خاتم و سفال نه تنها برای فروش بلکه برای نمایش مهارت و انتقال دانش و هنر به نسلهای بعد حفظ شده و نه تنها مکان داد و ستد بلکه پاتوقی برای تعامل اجتماعی، محفل ادبی و محل گفتوگوی روزمره مردم شهر بوده است.
به گزارش کیمیای وطن، بازار تاریخی اصفهان مجموعهای زنده از معماری، فرهنگ و اقتصاد است که ساختار شهری دوران صفوی را منعکس میکند و به جرات میتوان گفت، ساختار شبکهای اصناف، معماری قوسی شکل همراه با نورگیر، تیمچهها و سراهای این بازار، آن را به یکی از مهمترین جلوههای میراث جهانی تبدیل کرده است.
ریحانه راهپیما