به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از ایمنا، سیاست توسعه درونی شهرها در مقایسه با دیگر سیاستهای پیوسته و ناپیوسته توسعه شهری دارای مزیت نسبی است که در میان راهبردهای اصلی این سیاست، راهبرد توسعه پایدار محلات و ارتقا کیفیت محیطی آنها از برجستگی و اهمیت شایانی برخوردار است، این راهبرد به دلیل پیچیدگی و چندبعدی بودن آن نیازمند شناخت و نگرشی چندوجهی و میانبخشی و همچنین نیازمند برنامه و مدیریتی یکپارچه است.
محله به عنوان کوچکترین واحد برنامهریزی شهری نقش مهمی را در نظام مدیریت شهری بازی میکند. در دیدگاه برنامهریزی شهری، محله به عنوان هویت اجتماعی، اقتصادی پویا و ترکیبیافته از کاربریهای تأمینکننده نیازهای روزمره در شهر قلمداد میشود، بنابراین محله علاوه بر ابعاد کالبدی دارای ماهیت اجتماعی، محدوده معین، حس همبستگی و روابط متقابل بین ساکنان، هویت جمعی، درک سرنوشت مشترک و دسترسی به خدمات و تسهیلات مورد نیاز است. اتکا بر هویت محلات، حس تعلق اهالی به محل، مشارکت محلی، مرکز محله، پاتوقهای محلی، همسایگی و دهها مؤلفه دیگر میتواند توسعه و شکوفایی شهری را در پرتو برنامهریزی و توسعه محلات در پی داشته باشد. این پیامد زمانی رخ خواهد داد که «سیاست محلهمحوری» در دستورکار برنامهریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
در سالهای گذشته در سایه توسعه برخی از بافتهای نوساز شهری، توسعه شبکه حمل و نقل، تغییر سبک زندگی، اجارهنشینی، شتاب مهاجرپذیری و مهاجر فرستی و دیگر عوامل تأثیرگذار از یک سو و نیز به علت بیتوجهی به بافت و سرمایههای اجتماعی درون محلات قدیمی، روند کند بازآفرینی بافتهای فرسوده، بازدهی دیرهنگام پروژههای محرک توسعه در دل برخی محلهها، ارزشآفرینی ایجاد راسته بازارها و بازارهای بزرگ و همچنین سرمایهگذاریهای کلان در برخی از نقاط شهری و سایر گرایشهای مردم از سوی دیگر، محلهگریزی در شهرها رو به فزونی گذاشته است؛ به گونهای که اکنون کمتر کسی خود را به محلهای نسبت داده و غرور و تعلق محلهای از خود نشان میدهد.
میرایی محلهگرایی در شهرها چه در گرایشهای مردم چه در نظام مدیریت شهری موجب از بین رفتن بسیاری از روابط متقابل گروهی و همبستگیها در ظرف مکانی و مرزهای مشترک فرهنگی – اجتماعی، مذهبی و اقتصادی شده و در نتیجه باعث فروپاشی برخی از کانونهای سیاسی و اقتصادی در شهر میشود؛ کانونهایی که پیشران تحولات سیاسی و اقتصادی بزرگتر در شهرها و کشور است.
توسعه درونزا و بازسرزندهسازی محلات شهر در کنار تحولات سیاسی و اقتصادی، زمینهساز کاهش هزینههای ایجاد زیرساختهای شهری، کاهش میزان و هزینه سفرهای شهری، تعادلبخشی در ایجاد اشتغال و مسکن، جلوگیری از رشد پراکنده و نامتوازن شهری و به طور خلاصه موجب شکلگیری «باهمستانهایی سرزنده» میشود که خود به خود منجر به توسعه پایدار هم محلات و هم شهر میگردد.
اما سیاست محلهمحوری و اجرای طرحهای ارتقا کیفیت محلات، گاهی در زیر بار پروژههای پرچمدار و اَبَر پروژههای شهری که حجم عمده و اصلی بودجه شهر را به خود اختصاص میدهند و حتی در نظام برنامهریزی مناطق شهرداری نادیده گرفته شده است. اینکه مجموعه تصمیمگیران و برنامهریزان شهر بتوانند موازنه بهینه و نزدیک به بهینهای بین پروژههای محلهای، منطقهای و کلان شهری ایجاد کرده و نکتهای را فدای چیز دیگری نکنند، نیازمند مشارکت پایین به بالا و همافزایی بالا به پایین در جامعه شهری است.
یکی از پیش نیازهای ترویج محلهگرایی و محلهمحوری بیتردید تعریف فعالیتهای مشارکتی با یک ساختار انگیزشی همراه با افزایش سطح و میزان تصمیمگیریهای پایین به بالا برای قدرتدهی به شهروندان است تا آنها بتوانند محیط زندگی خود را مبتنی بر سلایق جمعی خود ساخته و مدیریت کنند. فرآیندی که سرمایههای فیزیکی، انسانی، مالی، و… را برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان فراهم آورده و با گذشت زمان، سازنده سرمایههای اجتماعی و نمادین ارزشمندی در شهرها میشود، پیدایش چنین سرمایههایی منجر به تعامل اجتماعی همراه با سطح بالایی از همکاری، اعتماد، خیر عمومی» و رفاه اجتماعی خواهد شد.
بدین منظور در دهه ۸۰، نهادی با نام «شورایاری» در ایران به وجود آمد که بتواند پیگیر خواستههای مردم، امور خیر، رفع مشکلات شهری و … برای کمک به شوراهای محل در شهرهای ایران باشد، اما ظاهراً به جز تهران و مشهد در هیچ یک از شهرهای کشور چنین نهادی نهادینه نشد؛ اکنون که در این برهه ویژه، مدیریت شهرهای کشور به شدت نیازمند مشارکت مدنی است باید نهادینهسازی مبحث شورایاری به ویژه در کلانشهرها در درجه اول اهمیت قرار گرفته و از این ظرفیت و اهرم کلیدی بهرهبرداری شود.
از راهبردهای عملیاتی ذیل سیاست محلهمحوری میتوان به بازگشایی گلوگاههای ترافیکی محله، حذف نقاط بیدفاع و آسیبزای محله، هویتسازی و تشخصبخشی به محلات، تأمین سالن مطالعه، پارکهای بازی کودکان، بازارچهها و روز بازارهای محلی، آرامستان محله، ایجاد یادوارهها یا گذرهای فرهنگی و معرفی مفاخر محله، برگزاری جشنوارهها و آئینهای محلی، مرکزیتبخشی به مساجد، فرهنگسازی و… اشاره کرد.
چنانچه راهبردهای عملیاتی نامبرده زیر پوشش سیاستهای مشارکتی و روشهای برنامهریزی و بودجهبندی مشارکتی صورت پذیرد، اثرگذاری به مراتب بیشتری بر روی خودباوری مردم و افزایش رضایت آنها خواهد داشت. طبق نظریههای رفتارگرایی اجتماعی، هرچه فرد از خدمات و امکانات محیط زندگی خود رضایت بیشتری پیدا کند، گرایش او به آن محیط و نیز مسئولیتپذیری وی افزایش خواهد یافت؛ این همان غایت محلهگرایی و محلهمحوری است.
در کلانشهر اصفهان، سیاست محلهمحوری از ارکان برنامههای راهبردی شهرداری در دهه گذشته بوده و همواره حتی با فراز و نشیب در تعریف و اجرای پروژههای مناطق مختلف شهرداری نقش خود را ایفا کرده است. بدین منظور و برای آمادگی اجرای این خطمشی ابتدا نظرسنجیهای مختلف، تهیه شناسنامه فرهنگی محلات، تهیه و تدوین طرحهای ارتقا کیفیت محیطی محلات، تحلیل مشکلات محلات، تهیه طرح تحقق محله پایدار شهری، هم پیوندی با معتمدان محلی و… انجام پذیرفت، سپس تأسیس دفاتر تسهیلگری محلی، ساماندهی پاتوقهای محلی، احداث فضاهای سبز محلی، سالنهای مطالعه، خانههای فرهنگ، زمینهای بازی، ساماندهی پیرامون مساجد، نوسازی و بهسازی برخی از خانههای تاریخی یا ارزشمند، ساماندهی مادیها و انهار، اجرای برنامههای فرهنگی-تفریحی در دل محلات و صدها طرح دیگر به اجرا گذاشته شد، این رویکرد همچنان در تأمین نیازهای محلات وجود دارد و تجربه گرانبهایی را برای الگوبرداری از آن توسط دیگر شهرهای کشور رقم زده است.
امروزه محلات شهر اصفهان در اموری همچون توسعه و نگهداری فضای سبز، بهداشت و نظافت، افزایش ضریب ایمنی، زیباسازی محله، زیرساختهای تحرک و تفریح، مدیریت پسماندهای عادی و بهینهسازی مصرف انرژی نیازمند مشارکت واقعی بین مردم و شهرداری است. مواردی همچون حمل و نقل، دوچرخهسواری در محله، آموزش و فرهنگسازی، روشنایی معابر، امنیت و سلامت در محله از دیگر موضوعات قابل طرح در این راستا است.
شهرداری اصفهان به منظور ارتقای کیفی محلات، با انتخاب محلههایی در مناطق مختلف، آنها را مورد بررسی قرار داده تا تمامی شاخصهایی که ارتقای کیفیت زندگی مردم را فراهم میکند، در آن به مرحله اجرا در آید؛ زیرا شهرداری ارتقای کیفیت محیطی محلات این کلانشهر را به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مد نظر قرار داده است.
هرچند تا رسیدن به چشمانداز توسعه پایدار و دستیابی به بهترین مکان زندگی برای شهروندان اصفهانی فاصله و مسیر قابل ملاحظهای در پیش است، امروزه این مسیر از طریق راهبرد «تقویت مراکز محلات با فراهمسازی فضاهای چندمنظوره (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) و اجرای برنامههای فرهنگی-ورزشی و تفریحی با جذب و مشارکت گروههای هدف» در برنامه «اصفهان ۱۴۰۰» دنبال میشود.
به هر حال، بیم آن هم میرود که در مسابقه سرمایهگذاریهای کلان نظیر احداث سالن اجلاس و نمایشگاه بینالمللی، خطوط مترو، سیتی سنترها و بازارهای بزرگ تجاری، مجتمعهای امور صنفی، پردیسهای بزرگ شهری، شهربازیهای وسیع، اجرای بزرگراهها و تقاطعهای غیر همسطح و دهها ابر پروژه دیگر، خطمشی محلهمحوری و اجرای پروژههای خرد برای تقویت همسایگیها و هم پیوندی مدنی ساکنان محلات در شورای اسلامی شهر و شهرداری به دست فراموشی سپرده شود.