خداوند در قرآن میفرماید: «و اراده کردهایم به کسانی که در روی زمین مستضعف گشتهاند نعمتی گران دهیم و آنان را رهبر و میراثبر گردانیم» قصص ۵
به گزارش پایگاه خبری ربیع، تمامی عالم بشریت به نوعی در انتظار قیامی هستند که به عدالت گستری و ریشه کنی ظلم و فساد و تباهی میانجامد و انسانها را به جایگاه واقعی انسانیت رهنمون می سازد و انسانها در صلح و صفا و صمیمیت با هم زندگی می کنند. این دوران طلایی ترین دوره زندگی بشر در روی زمین است دورانی که از استکبار چیزی نمی ماند چرا که استکبار ستیزی سرلوحه کار قائم خواهد بود و البته انسانهای پاک نیز با او همراه خواهند شد و ریشه استکبار خواهد سوخت. امروز که در چهلمین سال عمر انقلاب اسلامی هستیم مفهوم استکبارستیزی همچنان یکی از کلیدیترین مفاهیم موجود در گفتمان انقلاب اسلامی به شمار می آید. و همواره در اندیشهٔ رهبران و در هدایت راهبردهای کلان نظام اسلامی حضوری پررنگ داشته است. لذا فهم دقیق و جامع آن کمک شایانی به درک سایر مفاهیم گفتمان انقلاب و نیز رمزگشایی از علت موضعگیریهای خصمانهٔ سیاستمداران کشور در برابر امپریالیسم نظام سلطه خواهد کرد.
مطابق با آموزههای اسلامی از ابتدای خلقت انسان همواره دو جبههٔ ایدئولوژیک بر سر اطاعت از خداوند یا اطاعت از شیطان رویاروی یکدیگر صفآرایی کردهاند که در یک سو جبههٔ حق با عناوینی چون «اولیاء خدا»، «حزبالله» یا «مستضعفین» و در سوی مقابل، جبههٔ باطل با عناوینی نظیر «اولیاء طاغوت»، «حزبالشیطان» و یا «مستکبرین» قرار دارد. این رویارویی هرگز ماهیتی گذرا و مقطعی نداشته بلکه در طول تاریخ و در زمانی به درازای عمر حضور بشریت بر روی زمین پابرجا بوده است. تاریخ به عنوان یک فرایند زنده و قانونمند، جدال دیرین حق و باطل را چنان پیش میبرد که نهایتاً به محو و نابودی تدریجی بلوک باطل و مستکبرین و پیروزی بلوک حق منجر گردد. در حقیقت اسلام مرحلهٔ آخرِ تاریخ را نابودی قطعی همهٔ نیروها و مرامهای استکباری و غلبهٔ اجتنابناپذیر حقپرستانِ مستضعف تحت لوای دولت جهانی مهدوی میداند. آیهٔ زیر از کلام وحی بیانگر این نگاه اسلام است: «اگر زخمی به شما میرسد، آن قوم (کافران) را نیز زخمی همانندش رسید و این ایام پیروزی را میان آدمیان به نوبت میگردانیم تا خدا کسانی را که ایمان آوردند بشناسد و از ایشان شهیدانی بگیرد و خدا ستمکاران را دوست نمیدارد. (گرچه گاه پیروزی را نصیبشان سازد) و تا خدا کسانی را که ایمان آوردند، از عیوب و ناخالصیها پاک نماید و کافران را از بین ببرد»[آل عمران ۱۴۰]. بر طبق عقاید اسلامی، جهان رو به سوی حکومت واحد جهانی پیش میرود و ظهور حضرت مهدی (عج) برپاکنندهٔ آن حکومت است که بر تشکیلات کفر و شرک خط بطلان کشیده و بساط همه را برخواهد چید. با این حساب هرچند که در طول تاریخ شاهد سلطهٔ استثمارگرانهٔ مستکبران بودهایم و طبقات مستضعف اغلب در موضع ضعف قرار داشتهاند، لکن ارادهٔ خالق نظام آفرینش بر این امر تعلق گرفته است که فرمانروایی آیندهٔ زمین در دست مستضعفین باشد. خداوند در قرآن میفرماید: وَ نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأرضِ وَ نَجعَلَهُم أئِمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ «و اراده کردهایم به کسانی که در روی زمین مستضعف گشتهاند نعمتی گران دهیم و آنان را رهبر و میراثبر گردانیم». خداوند وعده داده است که او و پیامبرانش پیروز نهایی میدان خواهند شد هر چند در دوران حیات این پیروزی به انجام نرسید اما در نهایت تفکر الهی پیامبران پیروز خواهد بود: «بیگمان کسانی که با خدا و پیامبرش میستیزند، آنان در جرگهٔ خوارترین آدمیانند. خداوند چنین حکم کرده که من و پیامبرانم پیروز میشویم زیرا خداوند نیرومندی مقتدر است»[مجادله ۲۰]. خداوند این مسئولیت خطیر را بر عهدهٔ حضرت مهدی (عج) گذاشته است تا به عنوان بقیهالله (ذخیرهٔ الهی) کارِ ناتمام انبیا و ائمهٔ پیشین را تمام کند و مستضعفان را بر همهٔ مستکبران عالم برتری بخشد. این مسئله جزو مسلمات عقاید شیعه محسوب میشود که مهدی موعود سرانجام بازخواهد گشت و با آغاز یک انقلاب فراگیر که در حقیقت آخرین دور مبارزات ضداستکباری به شمار میآید، قدرتهای مستکبر را سرنگون ساخته و استکبار جهانی را ریشهکن خواهد نمود. بی تردید با شکلگیری دولت یکپارچهٔ مهدوی، جهان یک نظام تکقطبی با حاکمیت حقپرستان را تجربه خواهد کرد و مکاتب الحادی که ریشه در خوی استکباری انسان و تمایل او به فرمانروایی عالم هستی دارند، یک به یک از میان خواهند رفت. مستکبران تکاثرطلب از اوج قدرت به حضیض ذلت فرو خواهند افتاد و دوران استکبارگری که عمری به درازای عمر بشریت دارد سرانجام به پایان خواهد رسید و مستضعفین حاکمیت روی زمین را بعهده خواهند گرفت. شیطان بزرگ و کفار و مشرکین و مستکبرینی که امروز بیش از همیشه به دست و پا افتاده اند خوب می دانند که عمر زیادی از آنان باقی نمانده است و بزودی نابود می شوند آنها تلاش می کنند زمان را به تاخیر بیندازند اما زهی خیال باطل که بتوانند از اراده الهی فرار کنند”لا یمکن الفرار من حکومته”