پایگاه خبری ربیع/

مدتی است واژه سلطان وارد اقتصاد کشور شده است از سلطان سکه گرفته تا قیر، پوشک، شکر،کاغذ و اکنون از سلطان مرغ خبر داده می شود؟ دیری نخواهد پایید که سلطان های دیگرنیز پیدا شوند و خبرش در رسانه ها اعلام گردد. اما سوال این است که کدام سیاست اقتصادی توانسته این افتخار! را بیافریند که اینهمه سلطان از آن متولد شوند!؟

اگر سلاطین مقصرند که هستند چه کسانی اینگونه افراد را به این مقام شامخ رسانده اند؟ چرا سلطان ها محاکمه می شوند اما کسانی که دست او را گرفتند تا این شخص سلطان شود محاکمه نمی شوند؟ راستی اگر تشکیلات اقتصاد کشور دچار مریضی نبود و اگر سیستم نظارت کشور بر عملکرد قوه مجریه سالم و با تعهد به وظیفه عمل می کرد و به موقع یقه می گرفت!

اگر هر کس مسئولیت می پذیرفت نگاهش تمام عیار منافع ملی بود! اگر برخی مسئولان شناخت از مسئولیت پذیرفته شده داشتند! اگر از توانمندی لازم برخوردار بودند! اگر ضوابط در انتصابات حاکم بود و روابط جایگاهی نداشت! اگر این روزنه های فساد در اولین فرصت ظهور مسدود می شد و اگر با رانتخواران آن می شد که باید! آیا این سلاطین پس از جولان های دراز مدت و خالی کردن جیب مردم و سوء استفاده های کلان مالی و پولی دیگر پیدا می شدند؟یا اینکه از روز اولی که شروع به رانت و گرانفروشی و به تعبیر درستش دزدی می کردند دستشان قطع می شد؟ هرگز سلطانی متولد می شد! نباید شرایط بگونه ای باشد که مردم شاهد سلطانی پس از سلطان باشند؟

اما چه کنیم که سیستم نظارتی نیز فلج و کم خاصیت و به تعبیر درستش بی خاصیت بوده است که البته اخیرا جانی گرفته و اقداماتی هر چند جسته و گریخته و محتاطانه انجام داده است؟

 باید چشمه پیدایش سلطان ها شناسایی و بسته شود حالا اگر ضعف قوانین است که چنین نتایجی را شاهد هستیم مجلس باید اقدام کند و چنانچه ضعف در اجرا وجود دارد بابد مجریان دارای صلاحیت واقعی را به دور از جناح و گروه گرایی انتخاب و منصوب نمود و اگر قوانین بازدارنده ضعف دارد باید ترمیم گردد و النهایه برای مردم هیچکدام دلیل و مجوزی بر چنین وضعیتی نیست! مردم انتظار دارند در کشور اسلامی با کمترین انحراف و تخلف مواجه باشند که البته کم آن نیز زیاد است. سلطان در سلطان زیبنده این ملت و این کشور نیست و نخواهد بود.

در این روزهای گرانی و تورم مردم هر روز شاهد گرانی هستند؟ کجا جای توجیه دارد که در یک هفته دوبار قیمت شیر و ماست و لبنیات گران شود و این گرانی تا مرز ۵۰و ۶۰ در صد برسد؟ آیا شیر و ماست و پنیر هم گرفتار سلطان شده است؟

مرغ و تخم مرغ چطور؟! مسئولان و کارشناسان می گویند تولید مرغ در کشور زیادتر از نیاز است؟ حالا چه می شود که مرغ از همه پرنده ها گوی سبقت می رباید و به آسمانها پر می کشد؟ این کدام سلطان است که اینهمه قدرت دارد؟ واژه سلطان ما را متوجه ظلم و فساد  و زور و زر می کند؟ اما این سلطانها دست آن سلطانها را از پشت بسته اند؟ زیرا این دیگر بلای جان مردم شده است! بدترش آن مسئولانی هستند که می گویند مردم نخرند و نخورند؟!

خب، نخریدن و نخوردن اگر فقط در مرغ یا یکی دو کالا خلاصه می شد که مشکلی نبود اما وقتی به سمت هر کالای اساسی میروند آش همان آش و کاسه همان کاسه است چه باید کرد؟ چرا حدود یکماه است قیمت مرغ ۲۰هزار و چهار تومان قیمت گذاری شده، از طرفی مرغ منجمد نیز به گفته مسئولان به وفور توزیع می شود اما قیمت مرغ گرم همچنان از ۳۲هزار تومان پایین نمی آید؟

این چه سلطان قدرتمندی است که اینگونه محکم ایستاده است؟ حساب کنید قیمت مرغ در یکسال گذشته ۳۰۰ در صد گران شده است و سلطان مرغ همچنان می تازد ولی کسی را یارای برخورد با او نیست؟ بد دیگر اینکه همین قیمت ها در جاهای مختلف کشور متفاوت است؟ مرغ کیلویی ۳۲هزار تومان در یک استان، و در استان دیگر۲۴هزار تومان است؟!چرا؟ مسئولان آن استان قوی تر وارد میدان شده اند یا این یکی کم کاری کرده اند یا آنجا تولیدش خیلی بیش از مصرفش است و این یکی کمبود تولید دارد؟ که این موارد را باید مجریان امور هماهنگ کنند!

وزارت کشاورزی باید بتواند قیمتی بدهد که سراسر کشور قابلیت اجرا داشته داشته باشد؟ تا آنجا که ما می دانیم علاوه بر تامین کنندگان نهاده های دامی و از آنجمله دان مرغ در دست افراد خاص است؟ از طرفی تولید کنندگان و پرورش دهندگان مرغ نیز همینطور است؟ بلایی که در بسیاری از قسمت های اقتصادی کشور حاکم است اینست که امور تولید و حتی توزیع مایحتاج مردم در دست برخی افراد خاص یا بازنشستگان ارگانهاست؟

حال یا بانام خودشان و حقیقی یا حقوقی بانام تشکلهای بازنشستگی ، تعاونی و غیره، طبیعی است اینگونه افراد پیچ و خم های اداری را مربوط را خوب می شناسند و البته صاحب نفوذ در دستگاه خدمت رسان نیز هستند و همین کافی است تا آنالیزها از واقعیت دور شوند و قیمت ها از مسیر درست خارج شود و اتفاقا این افراد برای دریافت تسهیلات قرض الحسنه یا بدون سود و احیانا یارانه و حتی دریافت ارز۴۲۰۰تومانی در اولویت هستند و براحتی می توانند با ارتباطاتی که دارند کمر اقتصادی خود را ببندند!

و کمر اقتصاد کشور را خم کنند! خوب است مجلس در کنار توجهی که باید برای بریدن دست آقازاده ها از کیسه بیت المال داشته باشد نیم نگاهی هم به مجموعه های تشکیل شده از افراد دست اندرکار جدا شده از سازمانها و ارگانها و ادارات داشته باشد؟! و الا هرجا باید آنالیزی برای کشف قیمت واقعی صورت گیرد به خطا خواهد رفت زیرا نفوذ افرادی اجازه افشای واقعیت ها را نمی دهد.؟!