به گزارش پایگاه خبری ربیع، اهل نظر میدانند که در علوم بلاغی و فن معانی، درک مقتضای حال و مقام چه ارزش و اهمیتی دارد و تعریف اصلی بلاغت و تاثیر کلام، به مقتضای سخن گفتن است و خلاصه این که:
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
نتیجه کلام بعد از سخنان «مایک پمپئو» وزیر تازه به مسند نشسته امور دیپلماسی آمریکا نشان داد که مجموعه همگون کاخ سفیدی، اعم از رئیسجمهور و بولتون و پنس و نیکی هیلی و… هیچ آشنایی با مقتضای حال سیاست داخلی و خارجی ندارند؛ یعنی جان بولتون، همان سخنی را میگوید که پس از اخذ رشوه از سازمان منافقین میگفت و مایک پمپئو، با همان لحن و بادبروت حرف میزند که در سازمان جاسوسی، ادای کلام میکرد و بالاتر از اینها، رئیسجمهور، ترامپ با همان لحن و ادبیات که در برجسازی و کازینو و روابط اقتصادی، ادای مقصود مینمود و… دلیل ما هم این است که حرکات و سکناتش، هیچ سنخیتی با سیاست و ملزومات عالم سیاسی و ضوابط و قراردادهای معتبر
جهانی ندارد.
خارج شدن از کنوانسیونها و معاهدات جهانی و پایبند نبودن به قراردادهای بینالمللی که اسلاف آنها در ذیلش امضا گذاشتهاند نوع برخوردی که در ناتو با اروپا دارد و در مبادلات تجاری با چین و گاودوشی خواندن رژیم سعودی و… همه و همه در همین راستا توجیه میشود. به همین دلیل با همان زبان و تعبیری که با کرهشمالی برخورد میکند، همان خلق و خوی و سیاست را به ما هم تسری میدهد و مواردی را مطرح میکند که انگار دوران بردهداری جنوب آمریکاست و میتوان بردگان را به درخت بست و سوزاند و شکنجه کرد… درست همان روالی که در «سیا» و «گوانتانامو» و… علیرغم مدعای حقوق بشریشان، به شیوه قرون وسطایی رایج است از قبیل غرق مصنوعی و… برخوردی که ترامپ به عنوان میزبان، درباره برجام با «مکرون» و سردتر از آن با «مرکل» داشت و نوع خروج از برجام و آن حالت و امضا و… در رده همان موارد و مطالبی است که در بالا به آن اشاره شد.
و به همین دلیل است که این هیات حاکم بر دولت آمریکا مورد نقد روسای جمهور سابق و اسبق از دموکرات و جمهوریخواه قرار گرفتهاند و رسانهها و سیاستمداران و حتی مردم عادی، اعمال و گفتار ترامپ و اعوان و انصارش را به شدت تقبیح میکنند و به درستی هم گفتهاند که این گروه جنگ طلب، جهان را به سمت جنگ و مجادله پیش میبرد.
تروریست خواندن مسلمانان، حیوان خواندن مهاجران لاتینتبار و صدها مورد نظیر آن را باید در همان مقوله عدم درک مقتضای حال و مقام دانست.
این که چرا مردم ساکن آمریکا چنین شخصی را به ریاست برگزیدهاند، ضمن عوامل دخیل، باید گفت که به قول نویسنده «سینوهه» همیشه در ملتها نوعی ناآگاهی نهادینه شده است که در برخی موارد در گزینشها، شاهکار از این نقطه بارز، صورت میگیرد و خاص آمریکا هم نیست و در جاهای دیگر هم نمود
عینی دارد.
و اما وظیفه ما بعد از سخنان وزیر امورخارجه آمریکا، با فرهنگ و مدنیت سابقهدار و تاثیرگذاری که داریم و به عنوان کشوری که بدتر از این شرایط را تجربه کردهایم و با درایت و فراست از آن موفق بیرون آمدهایم، توجه تام و تمام به دو نکته اساسی است:
نخست این که بدانیم به قول «چوئن لای» امپریالیسم، ببر کاغذی است اما دندانهای تیزی هم دارد و به سخن نغز آیت الله فقید، گاوی است که شاخهای تیزی دارد و البته عقل هم ندارد پس باید به همان مسیری که آنها میخواهند از جمله خروج از برجام، نرویم.
و دوم، درک مقتضای حال و مقام، هم در سیاست داخلی است و هم در سیاست خارجی؛ یعنی نمیتوانیم با همان زبانی که بازار و مصرف داخلی دارد با دنیا سخن بگوییم. باید بدانیم و البته زعمای قوم هم میدانند که امور را باید از کانالهای مخصوص به پیش برد و این شرایط حاد را مدیریت کرد و بر بزرگان کشور است که با دلالت و زبان سیاستمدارانه، این مقتضای حال و مقام را به همه توصیه و القا کنند تا ما هم با همان زبان و لحن پمپئو و ترامپ که البته در جهان محکوم و مطرود است، پاسخ ندهیم چون به کیان ما و بقای ما ارتباط دارد. و در یک کلام، دانایی و موقع شناسی ما میتواند این خطر را به فرصت تبدیل سازد.
سرمقاله مردم سالاری/
هوشیاری سیاسی، عامل موفقیت ما
« هوشیاری سیاسی، عامل موفقیت ما » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم منصور فرزانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: