به گزارش پایگاه خبری ربیع، در یک سو زن و مردی تمام عمر برای داشتن فرزند به هر دری می‌زنند و شب و روز به درگاه خدا دعا می‌کنند و در یک سوی دیگر صدها و شاید هزارها کودک بی پناه در آرزوی داشتن پدر و مادر شب و روز بی تابی می‌کنند. این ماجرا اگر چه عجیب است اما یکی از واقعیت‌های تلخ اجتماع امروز ماست. ذیرش کودکان بی‌سرپرست و یتیمان به فرزندی، یک‌امر پسندیده و ستودنی است، این‌امر خواه به منظور کمک به آنان و خواه درجهت رفع نیازهای معنوی پدران و مادران فاقد فرزند باشد، از دیرباز درجوامع بشری معمول و مرسوم بوده است؛ فرزند خواندگی یکی از پدیده‌هایی است که به دلیل بی‌هویت بودن فرزندانی که دراین فرآیند مورد پذیرش واقع می‌شوند از گذشته تاکنون مشکلات حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را به همراه خود داشته است.

موانع فرزندخواندگی

البته تنها نگاه اجتماعی و یا تابویی به نام فرزند هم خون از مشکلات فرزندخواندگی در کشور نیست و شاید بتوان بزرگترین سد راه فرزندخواندگی را قوانین دست و چاگیر در این زمینه دانست. به گفته کارشناسان مشکلات قانونی و حقوقی فرزندخواندگی یکی از موانع اصلی عدم گرایش زوجین نابارور به‌این‌امر است. افرادی که مبادرت به فرزندخواندگی می‌کنند، پشتوانه حقوقی و قانونی برای‌این کار ندارند و چه بسا پس از مدتی‌این افراد یا خانواده‌ها بامشکلاتی همانند حضانت و سرپرستی، ارثیه و حقوق خانوادگی مواجه می‌شوند که نیاز به برطرف کردن این مشکل وجود دارد. با وجود تمام تلاش‌های صورت گرفته در سال‌های اخیر برای تسهیل فرزندخواندگی در کشور اما همچنان پروسه فرزندخواندگی یکی از پردردسرترین موارد قانونی است که بسیاری از زوج‌های مشتاق را دلزده می‌کند. در کنار این قوانین بحث برانگیزی همچون امکان ازدواج پدرخوانده با فرزند دختر که همچنان مورد اعتراض بسیاری از کارشناسان است بر موانع فرزندخواندگی افزوده است. متاسفانه در حالی که هزینه‌های درمان ناباروری ارقامی نجومی است که خیلی‌ها امکان پرداخت آن را ندارند به جای تسهیل فرزند خواندگی و تشویق خانواده‌ها به این امر هر روز بر موانع فرزندخواندگی افزوده می‌شود. در حال حاضر با تمام تلاش‌های صورت گرفته باید گفت روند فرزندخواندگی در کشور ما به هیچ عنوان مناسب نیست.

آمارهای غیر شفاف

علیرغم آمارهای ارائه شده دولت در سال ۹۵ و اعلام رشد ۳۵ درصدی فرزندخواندگی این آمارها به دلیل غیر شفاف بودن نمی‌تواند ملاک مناسبی باشد به عنوان مثال علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشست هم‌اندیشی اجرای قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست که اسفند ۱۳۹۵ در هنل پردیس مشهد برگزار شده است، از واگذاری ۱۴۰۰۰ کودک بی‌سرپرست و بدسرپرست به خانواده‌ها در سه سال گذشته خبر داده و در ادامه گفته است که این واگذاری‌ها در سه سال گذشته که قانون جدید به اجرا درآمده ۳۵ درصد رشد داشته است. معلوم نیست که رشد واگذاری سرپرستی کودکان سالانه ۳۵ درصد رشد داشته است یا مجموع ۳ سال آن ۳۵ درصد رشد داشته است. با وجود این آمارها تنها با یک پر سو جوی ساده می‌توان متوجه شد که افراد بسیاری هستند که به رغم اینکه سالهاست در نوبت گرفتن فرزند هستند اما هنوز موفق به انجام این کار نشده‌اند.

هامون رشیدیان