به گزارش پایگاه خبری ربیع، هنوز چند روزی از اعلام حقانیت جمهوری اسلامی ایران در برابر تحریمهای آمریکا از سوی دادگاه لاهه نمیگذرد که منابع خبری از مهلت چهار ماهه گروه (نیروی) ویژه اقدام مالی یا همان اف.ای.تی.اف ایران جهت تکمیل فرآیند مطالبات آنچه مبارزه با تروریسم و پولشیویی عنوان میشود، خبر داده اند. این اقدام در حالی صورت گرفته که آمریکا و معدود متحدان باقی مانده بر ایش، سعی در عدم تعیین این فرصت زمانی بوده و خواستار قرار گرفتن ایران در لیست سیاه بودند که خواسته آنها محقق نشد.
در ارزیابی آنچه در این نشست گذشت چند نکته قابل توجه مطرح است. نخست آنکه در باب رای کشورها و مخالفت آنها با خواستههای آمریکا از یکسو باید در نظر داشت که کشورهای بسیاری هستند که پرونده آنها مشابه پرونده ایران است و لذا فرصت اعلام شده برای ایران را میتواند رویهای متداول دانست که براساس شرایط بسیاری از کشورها صورت گرفته چنانکه بسیاری از کشورها همچنان از عضویت در اف.ای.تی.اف خودداری کردهاند.
از سوی دیگر مقابله با آمریکا به یک عرف جهانی مبدل شده و در دو سال ریاست جمهوری ترامپ به کرات این مخالفت مشاهده میشود لذا اقدام صورت گرفته در نشست مذکور را باید ادامه این روند دانست و ارتباطی به تصمیمات و کارکرد اف.ای.تی.اف ندارد و آنها نمیتوانند این مخالفت را به عنوان یک امتیاز دادن به ایران عنوان و در ازای آن مطالبات زیادهخواهانه داشته باشند.
دوم آنکه در بیانیه گروه ویژه اقدام مالی یک کلیدواژه وجود دارد و آن لزوم رسیدن ایران به استانداردهای آنان است اکنون این سوال مطرح میشود مبنای این استاندارد چیست و چه حقوق و تکالیفی برای ایران ایجاد میکند؟
چرا این ساختار وظایف و حقوق ایران را به صورت آشکار مشخص نمیکند و در نهایت اینکه چه ضمانتی میدهد که براساس استاندارد اعلامی اقدام کند؟
این نگاه بدبینانه از آنجا نشات میگیرد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال پرونده ایران همواره این جمله را داشته است که ایران باید براساس استانداردهای آژانس یا همان ان.پی.تی رفتار کند.
این ادعا در حالی مطرح شده که براساس ان.پ.تی کشورها در کنار رعایت مقررات آژانس مبنی نظارت و بازرسی بر مراکز هستهای و عدم رویکرد به تولید سلاح هستهای از امکانات و کمکهای آژانس برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بدون محدودیت برخوردار میشوند.
آژانس در طول این سالها در حالی مطالبات خود را براساس استانداردهای آژانس عنوان میکرد که هرگز سقفی برای این مطالبات عنوان نداشته و در نهایت نیز معلوم شد که این استانداردها برابر با اجرای خواستههای غرب است. جالب توجه آنکه آژانس در حالی مطالبات بدون حد و مرز را از ایران داشته که در طول این سالها هرگز وظایف خود در قبال ایران مبنی بر کمک جهت دستیابی به دانش هستهای را انجام نداده و حتی حاضر به تامین سوخت ۲۰ درصد غنیسازی شده برای مصارف پزشکی برای ایران نشد که نقض آشکار ان.پی.تی از سوی آژانس بوده است.
آژانس در نهایت رسما اعلام کرد که سقف مطالباتش اجرایی شدن خوادریستههای غرب از سوی ایران است و آژانس هیچ اختیاری از خود ندارد. این مساله را در برجام نیز میتوان مشاهده کرد چنانکه در برجام به جای تاکید بر انطابق با ان.پ.تی بر توافق ۱+۵ با ایران اشاره شده است که خود سندی بر عدم محور بودن آژانس است.
اما درباب مطالبات غربیها درحوزه هستهای میتوان به صحبتهای اوباما اشاره کرد که صراحتا میگوید اگر میتوانستیم تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران را باز میکردیم. سران فرانسه، آلمان و انگلیس نیز بارها اعلام کردهاند تضمین از نظر آنها جمع شدن تمام فعالیت هستهای ایران است به قول ضرب المثل معروف آمریکایی که میگوید «سرخپوست خوب سرخپوست مرده است» غربیها نیز میگویند ایران خوب ایران بدون حتی یک سانتریفیوژ و گرم مواد هستهای است اما نکته به همین جا ختم نشده و غربیها در حالی برجام هستهای را امضا کردهاند اما اجرای همان توافق هستهای را به اجرای موارد دیگری همچون حذف توان موشکی و خروج ایران از منطقه مشروط کردهاند و بر همین مبنا نیز آژانس هر چند بارها بر پایبندی ایران به برجام اذعان میکند اما از اجرای تعهدات خود براساس ان.پی.تی مبنی بر کمک به دستیابی ایران به دانش و فنآوری روز هستهای خودداری میکند.
با توجه به این پیشینهها این مساله مطرح میشود که چه ضمانتی وجود داد که گروه ویژه اقدام، اف.ای.تی.اف همین مسیر را نرود و سقف مطالبات خود را به تامین خواستههای غرب گره نزند؟ چه ضمانتی وجود دارد که پس از اجرای تعهدات از سوی ایران اقدامی برای اجرای تعهدات خود صورت دهد؟
اینها ابهاماتی است که همچنان پابرجاست و تا زمانی که به آنها پاسخ داده نشده و ضمانتهای عینی و آشکار به جمهوری اسلامی ارائه نشود، اجرای مطالبات اف.ای.تی.اف امری مغایر با منافع ملی خواهد بود که قطعا مورد نظر ملت ایران که بارها زخم خورده بدعهدی سازمانهای بینالمللی و غرب بودهاند، نخواهد بود.
سرمقاله سیاست روز/
مبنای استاندارد کدام است؟
« مبنای استاندارد کدام است؟ » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: