به گزارش پایگاه خبری ربیع، هر جامعه به مقتضای شرایط فرهنگی که ریشه در سنت ها، تاریخ و دیدگاه های ارزشی آن دارد، از سایر جوامع متفاوت خواهدبود. با این اوصاف، فرهنگ غرب نیز، دارای لایه های مختلف بینشی(باورها)، نگرشی(ارزش ها) و کنشی(هنجارها و نمادها) است. از سویی می توان فرهنگ و تمدن غرب را به دو حیطه اصلی فرهنگ مردم و نهادینه شده غرب و فرهنگ حاکمیت و سازمان یافته تقسیم بندی کرد. ساختار حاکمیتی دولت های غربی در طول چند قرن اخیر بوسیله اهداف سلطه جویانه خود از فرهنگ های مثبت غربی ها که میراث گذشتگان و سایر فرهنگ ها از جمله اسلام و تمدن های شرقی بود استفاده برده و برخی از آداب اخلاقی و رفتاری ملت های غربی را که برای پیشبرد اهدافشان مفید بود را گسترش دادند(مانند: روحیه سخت کوشی، نظم).
در سوی دیگر باید توجه کرد که، جامعه ایران نیز به واسطه عوامل فرهنگی خاصی که دارد، ملغمه ای از فرهنگ ایران باستان، فرهنگ اسلام و فرهنگ غرب است. به نظر می رسد در این چنان با هم درآمیخته اند که «ایرانی و اسلامی» فرهنگ دو وجه تفکیک ناپذیر می نمایند، اما هنوز با وجه سوم یعنی مدرن شدگی به درستی پیوند نخورده اند. این ماهیت سه گانه در وجوه مختلف زندگی فرد ایرانی، تأثیرگذار بوده است. لذا برای درک بهتر فرهنگ خویش، ناگزیریم ریشه های فکری و تمدنی غرب را مورد واکاوی قرار دهیم تا در مرحله بعد نحوه تهاجم فرهنگ غرب و نوع مواجهه ما در قرون اخیر و نیز نوع مقابله ما در سالیان اخیر بهتر روشن شود.(۱)

غرب؛ از محدوده فیزیکی تا فکری
از حیث جغرافیایی به کشورهای اروپایی و قاره آمریکا، غرب گفته می شود. ولی مفهوم فرهنگ غربی، غربزدگی، غرب استعمارگر، غربی سازی و امثال این ها است، یک محدوده جغرافیایی خاص مد نظر نیست، بلکه منظور فرهنگ و تفکری خاص است که در محدوده جغرافیایی اروپای غربی و آمریکای شمالی حاکمیت را در دست دارد و سعی در گسترش خود به همه جهان با حفظ مرکزیت خود ( در همان محدوده جغرافیایی اروپای غربی و آمریکای شمالی) دارد. لذا شناخت غرب تنها محدود به آشنایی با جغرافیا و تاریخچه ممالک غربی نیست، بلکه معطوف به شناخت محورها و مبانی اندیشه فرهنگی و تمدن غرب دارد. به عبارت دیگر، باید به دنبال آشنایی جلوه‏های مختلف فرهنگ و تمدن و تفکر غرب هستیم تا بدانیم، این ظواهر فرهنگی و تمدنی از چه الگویی پیروی می‏کنند و این الگو از چه مبانی و اصولی برخاسته است.

مواجهه علمی یا مقابله عینی
نوع مواجهه علمی در شناخت یک فرهنگ با نوع مقابله عینی با فرهنگ مهاجم متفاوت است؛ ما باید در برخورد علمی با موضوع فرهنگ و تمدن غرب تمام زوایای مثبت و منفی آن را با هم بررسی کنیم، زیرا فرهنگ و تمدن غرب حاصل حضور بسیاری از انسان های فرهیخته و کوشا نیز بوده است که باید در تحلیل این فرهنگ نیز افزوده شود. این روحیه علمی در بیان راهگشای رهبر انقلاب به خوبی نمایان است، ایشان می فرمایند: « فرهنگ غرب، فرهنگی است که در عین برخورداری از نقاط مثبت، نقاط منفی هم دارد. ما معتقد به تبادل فرهنگ ها هستیم.»(۲)
ولی در سوی مقابل، یعنی در مقابله و در عرصه عمل(دیپلماسی سیاسی، تبادلات اقتصادی، روابط علمی، دیپلماسی فرهنگی، تعاملات اجتماعی و گردشگری)، نوع برخورد ما باید با دقت و زیرکی بیشتری باشد، چنانکه رهبر انقلاب با بیان دیگری این ضرورت را نیز اشاره می کنند: « فرهنگ غرب – یعنی فرهنگ اروپایی ها – عیبی دارد که فرهنگ های دیگر، تا آن جایی که ما می‌شناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است.»(۳)
همچنین در بیان دیگری ریشه اختلافات فرهنگی دنیای اسلام و فرهنگ ایران را با فرهنگ و تمدن غرب اینگونه تبیین می دارند: « از مسائلى که دشمن استکبارى را نسبت به جمهورى اسلامى خشمگین مى‌کند، این است که ما با تحمیل فرهنگ غرب بر ملتهاى مسلمان، مخالفیم.»(۴)
لذا همانگونه که فرهنگ غرب را که نتیجه تفکر و کنش رفتاری مردم اروپا و آمریکا در طول چند قرن اخیر باید به صورت یک بسته منسجم و شامل تمام نقاط ضعف و قوت باید در نظر گرفت، در مقوله ساختار و نظام حاکم بر فرهنگ و تمدن غرب نمی توان حتی ذره ای اهمال و ساده اندیشی به خود را داد. یعنی ما در عین تعاملات و روابط فکری و فرهنگی با مردم غربی، باید در نوع مواجهه با نظام سلطه به صورت دیگری عمل کنیم. رهبر معظم انقلاب معتقد است: «فرهنگ غرب، مجموعه‌ای از زیبایی ها و زشتی هاست.»(۵)که این سخن ناظر به رویکرد تعامل گونه ماست. ولی در رویکرد دوم که جنبه خصمانه از سوی دشمن داشته و ما نیز باید همین منوال را ادامه دهیم و از وابستگی و از خودباختگی اجتناب کنیم. همانگونه که مقام معظم رهبری به اهمیت موضوع بارها تأکید کرده اند: « پیشروی و برتری علمی غرب را به‌هیچ‌وجه به معنای برتری فرهنگ غرب ندانید.»(۶)
برای تبیین بهتر موضوع، سخن دیگری از رهبر معظم انقلاب می توان بیان نمود که به عنوان جمع بندی این بحث در بخش نخست باشد: « امروز در فرهنگ غرب، ﺍﻧﺼﺎﻓﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮﻯ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎ ﺣﻴﺎﺗﻰ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ. ﭼﻴﺰﻫﺎﻯ ﺧﻮﺏ، ﺯﻳﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎﻯ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩ، ﻏﺮﺏ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺴــﺎﺩﻯ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﻴﺪ. ﻏﺮﺏ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻓﺴﺎﺩﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺻﻼ ﻣﻀﻤﺤﻞ ﻣﻰ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺜﻞ دود ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ. ﺍﻣﺎ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭﺩ ﻧﺸــﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻧﺮﻓﺘﻨﺪ ﭼﻴﺴــﺖ؟ ﭼﻨﺪ ﻋﻨﺼﺮ واقعا حسابی ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳــﺖ. ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ، ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻯ ﻣﻨﻈﻤﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻯ ﭘﺮﻛﺎﺭﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻼﺵ ﻫﺎﻳﺸــﺎﻥ ﺧﺴــﺘﮕﻰ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮﻧﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ .ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻟﺒﺘﻪ باید گرفت و استفاده کرد.»(۷)


(۱)خلیلی، سمانه؛ باقری، خسرو؛ ایروانی، شهین؛ فاضلی، نعمت ‏الله. ماهیت سه ‏گانه فرهنگ ایران و ر‏ه‏آورد آن در تربیت دینی. فصلنامه ارزش شناسی در آموزش (فلسفه تعلیم و تربیت سابق). مقاله ۲، دوره ۱، شماره اول، پاییز ۱۳۹۳
(۲)بیانات رهبر معظم انقلاب خطبه‌های نمازجمعه در چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، مورخ: ۱۴/۰۳/۱۳۷۲٫
(۳)بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان)، مورخ: ۱۳/۱۱/۱۳۷۷٫
(۴)بیانات رهبر معظم انقلاب خطبه‌های نمازجمعه در چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره)، مورخ: ۱۴/۰۳/۱۳۷۲٫بیانات (۵)رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان)، مورخ: ۱۳/۱۱/۱۳۷۷٫
(۶)بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار جمعی از نخبگان علمی، مورخ: ۰۳/۰۷/۱۳۸۱٫
(۷)بیانات رهبر معظم انقلاب، مورخ: ۱۲/۰۷/۱۳۷۲٫