به گزارش پایگاه خبری ربیع، فیلم سینمایی درخت گردو به کارگردانی محمدحسین مهدویان به دومین سانس فوق‌العاده در اکران همزمان شماری از فیلم‌های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی بهمن سنندج رسید. درخت گردو ساخته محمد حسین مهدویان که با موضوع بمباران شیمیایی سردشت تولید شده است، از همان روز اول جدول اکران با استقبال قابل توجهی از سوی مخاطبان در سنندج مواجه شد.

فیلم زور می‌زند تا اشک مخاطب را در بیاورد

نمایش‌نامه‌نویس سنندجی می‌گوید: مهدویان تصمیم می‌گیرد در باره بمباران شیمیایی سردشت فیلمی بسازد، واقعه‌ای نسبتاً فراموش شده در زمان جنگ ایران و عراق. او بعد از این تصمیم، روایت خود را مانند یک درس کتاب دبستانی با نریشین مینا سادات پیش می‌برد: «قادر فلان است، زنش بیسار است. آن‌ها خوشبخت بودند تا بمب بر روستایشان ترکید و قادر دگرگون شد و بدبخت شد و بیچاره شد و می‌دید که خانواده‌اش جلویش پر پر می‌شوند.»

صابر نیکبخت اظهار می‌کند: در واقع باید اعتراف کرد که اگر گروه بازیگری قوی فیلم (به ویژه پیمان معادی که تبار کردنشینی ندارد اما به زیبایی در قالب یک شخصیت کرد فرو رفته و مهران مدیری که با گریم بی‌نظیری در اینجا چند سال جوان‌تر شده و کاملاً یک بازی متفاوت و عالی از خود به جای می‌گذارد) در اینجا نبود، فیلم نمی‌توانست صرفاً با موسیقی محزون و سکانس‌های اسلوموشن از تصاویر ناراحت‌کننده کودکان مبتلا به تاول‌های شیمیایی و… کار خود را پیش ببرد.

وی می‌افزاید: کارگردان در جای جای فیلم زور می‌زند تا اشک مخاطب را در بیاورد و برای این کار به هر کاری دست می‌زند. خوشبختانه در بین تمام این نقاط ضعف داستانی، شخصیت قادر به عنوان یک مرد کُرد که در برابر مشکلات سر خم نمی‌کند به خوبی به تصویر کشیده شده و پیمان معادی توانسته به این کاراکتر در دنیایی که در آن قصه جایی ندارد، هویت ببخشد و کار به مراتب سخت‌تر و بهتری نسبت به کارگردان از خود نشان داده است.

نیکبخت ادامه می‌دهد: برخلاف گریم بی‌نظیر بازیگران و زحمت جالب توجه تیم چهره‌پردازی، باید گفت جلوه‌های ویژه میدانی نیز در فیلم به مانند دو اثر قبلی مهدویان نیست و در هر حال باید دانست که سرمایه‌گذار قدر هم در اینجا حضور ندارد (هرچند این بار اول مارکت روی فیلم جدید مهدویان دست گذاشته و سرمایه‌گذاری کرده است ولی به‌نظر می‌رسد بودجه کمتری نسبت به ماجرای نیمروز به ساخت فیلم تعلق یافته است). با این وجود درآوردن تهران قدیم و فیلمبرداری در مناطق روستایی در زمان جنگ و به طور کلی، طراحی صحنه و لباس در فیلم در جایگاه مطلوبی قرار دارد و عاری از گاف‌های سینمایی است.

فیلم درخت گردو، یک سوگنامه است

هنرمند و مدرس نقاشی می‌گوید: فیلم درخت گردو، یک سوگنامه است برای حادثه تلخی که برای هموطنان کُرد ما در سردشت رخ داد و از این حیث که به یک حادثه تاریخی فراموش شده پرداخته شده، قابل احترام است اما متاسفانه باید اعتراف کرد کار جدید مهدیان در حد ماقبل اثر باقی می‌ماند و تبدیل به یک اثر سینمایی نمی‌شود. این سوگواری شاید بتواند روی دل‌ها تأثیر بگذارد و احساسات مخاطب ایرانی را برانگیخته کند، اما رنگ و بویی از فیلمنامه‌نویسی و تولید محتوا در آن وجود ندارد.

فردین صادق‌ایوبی می‌افزاید: درخت گردو، بیانگر عزیمت و گسست کامل محمدحسین مهدویان از سبک و رویکرد «داکیو دراما» گونه فیلم‌های قبلی او مثل «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز یک» و «رد خون» است و در همان مسیری حرکت می‌کند که فیلم دیگر او یعنی «لاتاری» حرکت کرده بود. فیلم‌هایی که اسم بردم، با وجود همه نقدها و ایراداتی که از منظر روایت تاریخی به آنها وارد بود، آغازگر یک رویکرد جدید در سینمای داستانی ایران بود که دراماتیزه کردن رویدادهای تاریخی معاصر و ارائه آنها در قالبی مستندگونه بود و مهدویان، فیلم به فیلم در این سبک تبحر یافته و به وجه مشخصه اصلی فیلم‌های او بدل شده بود اما حالا با «درخت گردو»، او یک تجدیدنظر اساسی در رویکرد سینمایی‌اش انجام داده و فیلمی بسیار معمولی و متعارف در قالب ملودرام‌های جنگی آشنای سینمای ایران از نوع کارهای حاتمی کیا ساخته است. او موضوع بسیار مهم و تراژیکی را انتخاب کرده و آن ماجرای بمباران شیمیایی سردشت و روستاهای اطراف آن به وسیله هواپیماهای صدام حسین در زمان جنگ عراق علیه ایران است.

 صادق‌ایوبی اظهار می‌کند: موضوعی که تقریباً فراموش شده و کسی آن را به یاد نمی‌آورد. اگرچه ابعاد تراژیک ماجرا و تعداد قربانیان این جنایت بزرگ تاریخی در حد و اندازه بمباران شیمیایی حلبچه نبود و چندان مورد توجه رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری جهان قرار نگرفت اما هیچ جنایت جنگی هرچند در ابعاد کوچک نباید از دید عدالت و وجدان‌های آزاد بشری دور یا پوشیده بماند و فیلم مهدویان با همه انتقاداتی که به آن وارد است قصد دارد این حنایت تاریخی را به ما و دیگران یادآوری کند. مستندسازی و بازسازی جنایت‌های جنگی در همه دوره‌ها بویژه اکنون که طبل‌های جنگ در پیرامون ما به صدا درآمده‌اند، یک ضرورت انسانی و تاریخی است و باید از همه جهت مورد حمایت قرار گیرد.

این مدرس نقاشی و منتقد هنری ادامه می‌دهد: اما مشکل فیلم مهدویان این است که از فاجعه سردشت، راززدایی نمی‌کند بلکه با عیان کردن تمامی آن در برابر چشمان ما سور سینمایی چشمگیری می‌سازد که محصول شیفتگی فیلمساز به نمایش جنگ و فجایع آن به شیوه‌ای هالیوودی است. کار او این بار متأسفانه از سطح تقلیدهای بی‌مایه و اغواگری‌های هالیوودی در نمایش فاجعه فراتر نمی‌رود و نمی‌تواند تراژدی را با سویه‌های دردناک آن به نمایش بگذارد. فیلم در زمان حال شروع می‌شود و با گفتار راوی دوم شخص (راوی‌ای که خود یکی از شخصیت‌های فیلم است و زاویه دید وسیع‌تری را پوشش می‌دهد) ماجرای بمباران شیمیایی و سرنوشت خانواده قادر و مردمان آسیب دیده را به‌صورت فلاش بک روایت می‌کند.