مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است (اصل ۲۷ قانون اساسی)

دشمن در تمام ادوار و در چهل و چند ساله اخیر مترصد فرصت بوده تا به قول خودش نظام مردم سالار دینی ایران را براندازد او در این مدت ازابزارهای تبلیغاتی مختلف بهره برده تا بتواند مردم ایران را روبروی نظام قرار دهد اما نتوانسته است اینکه مردم برای اعتراض به دلیلی وارد صحنه می شوند حق مسلمی است که جمهوری اسلامی در ماده ۲۷ قانون اساسی آورده و قبول کرده است این حق اعتراض و اجتماع بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی با رعایت قید عدم حمل سلاح و البته اینکه مخل مباتی اسلام نباشد پذیرفته شده است. تردیدی نیست مردم عزیز و انقلابی ایران هم معتقد به قانون اساسی هستند و هم هرگونه اعتراض را بصورت آرام پذیرفته اند و حمل سلاح یا اخلال در مبانی اسلام را نپذیرفته و نخواهند پذیرفت چنانچه در قضایای اخیر که در اعتراض به یک اقدام انجام شد خیلی به سرعت راه خود را از اخلاگران جدا کردند و در محکومیت چنین اقداماتی وارد صحنه شدند و حماسه وحدت و تبعیت از رهبری را برای چندمین بار به ثبت رساندند. مردم آمدند تا بگویند ما از سیاست بازان جهانی، آمریکا و اذناب منطقه آیش بیزاریم و هر آنچه را که به مآل و منال مردم و کشور خسارت وارد کند نمی پذیریم و خواستار برخورد با اشراری هستیم که اعتراضات بحق ما را به انحراف کشاندند و بانی کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان و تعداد قابل توجهی زخمی و مجروح شدند که آنها (محرکان اعم از د اخلی و خارجی) باید خسارات معنوی و مادی مردم را جبران نمایند و قانون آنها را به سزای اعمالشان برساند. حالا بعد از آن شرایط با حضور مردم آرامش بوجود آمده، اما برخی هنوز دست نکشیده اند و همچنان بر طبل تحلیل هایی می کوبند و با طرح مسائلی غیر مرتبط مشکل آفرینی می کنند اما برای بیان اعتراضات مردمی در کمال آرامش و همراه با عقلانیت و منطق چه باید کرد؟ عده ای معتقدند باید در شهرها مکانی در نظر گرفت تا برای اعتراض در آنجا تجمع شود و اعتراضات بیان گردد که البته نمونه‌های موجود در غرب یا اروپا را مثال می زنند و الگو قرار می دهند هر چند ما شاهد بوده ایم که کشورهای اروپایی و غرب بدترین رفتار ممکن را با تجمع کنندگان کشورشان دارند؟. اینکه محلی برای اعتراض در نظر گرفته شود یا سایتی در نظر گرفته شود تا هر ایرانی بتواند در آن اظهار نظر کند یا هر وسیله دیگری برای اعلان اعتراض در نظر گرفته شود مشکلی ندارد. قطعا اگر راهکار مناسبی برای اعتراض براساس قواعد و مقررات خاص و بدون محدودیت‌های بازدارنده از اعتراض در نظر گرفته شود هم راه شنیدن صدای مردم مشخص می شود و هم از هرگونه خسارت مالی و اجتماعی پیشگیری به عمل خواهد آمد که البته مردم در سفرهای دولتی ها به راحتی ارتباط برقرار می کنند و خواسته‌هایشان را بیان می کنند و نقد و پیشنهاد خواهند داشت ومشکلی وجود ندارد. منتهی اگر گروههای سیاسی فعال می شدند و برای تجمعات وارد عمل شده و تجمع قانونی برقرار می کردند و پاسخگوی هر گونه حواشی احتمالی هم می شدند فضا بهتر و مناسبتر می بود.

اینکه اعتراض حق شهروندان است؛ شکی نیست و کسی نیز منکر آن نخواهد بود چراکه مخصوصا در این روزها این حق به دفعات از سوی تریبون‌های مختلف مطرح شده و به نظر می رسد تمامی جریانات فکری و سیاسی در این موضوع به توافق رسیده اند و قبول دارند که شهروندان حق دارند برای پیگیری مطالبه‌های قانونی خود، به طریقی معقول و منطقی صدای خود را به گوش مسئولان تصمیم گیرنده برسانند. اما آنچه لازمه تحقق این مطالبه است این است که مکانیسم و روشی روشن و قانونمند برای تحقق این اعتراض‌های مدنی و قانونی توسط مجموعه حاکمیت مشخص و مصوب گردد و به اطلاع عموم برسد. مکانیسم و روشی که می تواند آثار مثبت متعددی به همراه داشته باشد و از جوانب مختلف به سود کشور خواهد بود، اما شاید نخستین اثر آن، این باشد که در بزنگاه‌هایی همچون آنچه طی روزهای گذشته شاهد بودیم، صف معترضان و کسانی که آشوبگر بودند، از یکدیگر مجزا شده و امکان سوءاستفاده از تجمعات قانونی و مسالمت‌آمیز شهروندان از کسانی که به دنبال بهره‌برداری خود هستند، سلب می‌شود. تردیدی وجود ندارد بخش از کسانی که در روزهای اخیر به خیابان‌ها آمدند، از بدنه جامعه و همین مردمی بودند که به لحاظ تبعات ناشی از گرانی ها و چه بسا تنگناهای معیشتی گلایه داشتند. هر چند عده‌ای سر سپرده و آشوبگر نیز بر این موج سوار شده و سعی در سوءاستفاده نمودند که البته مردم به سرعت راه خود را آز آنان جدا کردند. بهرحال وجود روشی شفاف و مشخص برای اینکه شهروندان بتوانند از آن برای اعلام‌نظر و اعتراض خود استفاده کنند امری لازم و ضروری است. پر واضح است که تا زمانی که فضا آرام نباشد، امکان شنیدن صدای معترضانی که حرفی برای گفتن دارند، فراهم نخواهد بود. باید ترتیبی اندیشیده شود که آشوبگران نتوانند از آن سوء استفاده کنند.

اما توجه به این نکته نیز لازم است که فرق است بین اتتقاد و مقابله و انتقام و آشوبگری؟ انتقادگر و معترض حرائم را رعایت می کند و اهل وارد آوردن کمترین خسارت به بیت المال یا دیگر افراد جامعه نیست اما انتقام گیرنده و آشوبگر پرده دری می کند و هیچگونه حریمی را به رسمیت نمی شناسد، آتش می زند، تخریب می کند، خسارت می زند، فحاشی می کند! ایجاد رعب و وحشت میکند! فریاد هم می زند فضا برای نقد وجود ندارد!

مظفرحاجیان