به گزارش پایگاه خبری ربیع، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام درهفته گذشته، با ابراز خرسندی از حضور گسترده جوانان در مجموعه مدیریتی نظام، همه مسئولان را به مراقبت کامل از دو آسیب مهم یعنی «غرور» و «انفعال» فراخواندند و فرمودند: غرور بخاطر پست و مقام، موفقیت‌ها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، «طلیعه شکست» و «مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری» انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگ‌بینی، فرد مسئول را از مردم دور می‌کند. بهمین مناسبت در این نوشتار به این آسیب مهم مدیریت می پردازیم.

رهبر فرزانه انقلاب غرور را آفتی بزرگ برای مسئولان می دانند، همین غرور در دوره و عصر حاضر و در دورانی که ما درک کرده ایم بسیاری از افرادی که اتفاقا اهل کار خدمت هم بودند به خاک ذلت نشانده است! مدیران به هوش باشند؟ فاصله گرفتن از مردم، خود را بی نیاز از مشورت نخبگان و انسانهای مجرب و کار کشته دیدن، درب اتاق را به روی مردم بستن، فقط به رای خود عمل کردن و…از نشانه‌های غرور است؟! غروری که شکننده و سقوط دهنده است! در مقابل تواضع و بهره گیری از توانایی دیگران و مردم را احترام کردن و توجه و گوش دادن به درد و دل مردم غرور را به زمین می زند؟ چنانچه در روایتی معصو علیه السلام می فرمایند: «من غره السراب تقطع به الاسباب!؛ کسی که سراب‌ها او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب (نجات) از او قطع می شود»! غرور، انسان را در انبوهی از خیالات گرفتار می سازد و اسباب نجات را از او قطع می کند. انسان در طول زندگی خود، می‌تواند به مسیری برود که اشرف مخلوقات باشد، اما این مسیر، شرایطی دارد که باید همهٔ آن‌ها رعایت شود؛ از جملهٔ آن شرایط، افتادگی، تواضع، فروتنی در برابر مخلوقات خدا و مغرور نبودن است. مسئولی که غرور نداشته باشد ترس از حضور در جمع مردم ندارد! از مردم فاصله نمی گیرد بلکه سعی می کند در جمع مردم حضور پیدا کند و مشکلات مردم را از زبان خودشان و مستقیم دریافت کند و خود را بالاتر از مردم نمی داند بلکه خود را خادم و خدمتگزار مردم می داند. چقدر خوب گفته است: افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است! البتّه این نکته هم ریشه در مضامین دینی و معارف اسلامی دارد، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ. [لقمان/۱۸)]

و روی خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد».

سیره بزرگان دین هم که بررسی می‌شود، می‌بینیم یکی از بهترین درس‌هایی که می‌توان گرفت، همان تواضع و فروتنی است؛ زیرا بهترین مخلوق خداوند که پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله و سلم) بود، در مجالست با دیگران، چنان بوده که هیچ فرقی با آن‌ها نداشته است و اگر کسی وارد مجلس می‌شد و پیامبر را نمی‌شناخت، سوال می‌کرد کدام یک از شما پیامبر است؟ «اَیُّکُم رَسول اللّه»[بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۴۷.] دقت کنین پیامبر در میان مردم شناخته نمی شد؟ چرا؟ چون گردن فرازی نمی کرد و خود را مهمتر از مردم نمی دید؟ چون تواضع و فروتنی می فرمودند. چون برای مردم ارزش و اعتبار زیاد قایل بودند. آن کسی که وقتی پشت میز مدیریت قرار گرفت فراموش کرد که بود؟ توجهی به دیگران نداشت! خود را بریر از دیگران! فهیم تر از دیگران و عقل کل دانست غرور تمام وجودش را گرفته است؟! مخی بینی حتی با دوستان قبل هم کلفت حرف می زند و از روی بی حالی؟ این همان غرور است؟

از مقام معظم رهبری است که فرمودند: در دعای چهل‌وششم صحیفه سجّادیه که روزهای جمعه خوانده می‌شود، عبارتی وجود دارد که خیلی تکان‌دهنده است. می‌فرماید: «و الشّقاء الأشقی لمن اغترّ بک»؛ بالاترین شقاوت‌ها، متعلّق به کسی است که به تو مغرور شود. «ما أکثر تصرّفه فی عذابک و ما أطول تردّده فی عقابک و ما أبعد غایته من الفرج و ما أقنطه من سهوله المخرج». کسی که مغرور می‌شود -به تعبیر این روایت- دچار حالت «إغترار باللَّه» می‌گردد. غرور، این‌گونه است. مغرور، خیلی دور از آبادی است، خیلی دستش کوتاه از رهایی و سلامتی است. چرا؟ به‌خاطر این که اندک کار کوچکی که انجام داد، دو رکعت نمازی که خواند، مثلاً خدمتی برای مردم انجام داد، پولی در فلان صندوق انداخت یا کاری در راه خدا انجام داد، فوراً مغرور می‌شود که ما دیگر پیش خدای متعال، کار خودمان را درست کردیم و حساب خودمان را ساخته و پرداخته نمودیم و احتیاج به چیزی نداریم! این را به زبان نمی‌آورد، اما در دل او این‌گونه می‌گذرد.

مسئول فکر می کند همین که این مهم به او سپرده شده است یعنی شخص والایی است! فکر می کند دیگر آدمی نبوده که بتواند این مسئولیت را بپذیرد؟ حالا اگر اقدام کوچکی کرد که اتفاقا وظیفه اش هست و حقوقش را می گیرد چنان منت می گذارد که من آنم که رستم جهان را گرفت؟! این غروری است که او را سقوط می دهد هر چند همچنان در پشت میز مدیریت قرار گرفته باشد! در واقع او این جایگاه را غصب نمود ه است؟

در جایی رهبر عزیزمان فرموده اند: اگر دچار غرور شویم، دچار عُجب و خودشگفتی شویم، به زمین خواهیم خورد؛ اگر ما مسئولان کشور – بخصوص این دیگر مربوط به ما مسئولان است – دچار خودمحوری شویم، دچار تکبر شویم، دچار خودشگفتی شویم، تودهنی خواهیم خورد. دنیا اینجور است، سنت الهی این است. در پی کسب محبوبیت نباشیم، دنبال تمتعات دنیوی نباشیم، دنبال پرداختن به اشرافیگری و تجملات نباشیم. ما مسئولین، خودمان را حفظ کنیم. ۱۳۹۱/۰۳/۱۴

نیز فرموده اند: [شما اعضای هیئت دولت] تواضعتان را [نسبت یه مردم] بیشتر کنید. مفتخر باشید به رأی مردم، مستظهر باشید به رأی مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خدای نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاط های گوناگونی را در پیش پای خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهای بزرگ شیطان است. معمولًا بعد از پیروزی‌های بزرگ، خطرهای بزرگ وجود دارد. ۱۳۸۸/۰۶/۱۶

چقدر زیبا درد را متذکر شدند اما متاسفانه غرور نگذاشت این تذکر فهمیده و درک شود و شد آنچه نباید می شد؟! مسئولان مراقب این آسیب بزرگ یعنی غرور باشند! موفقیت ها را از خود ندانند! از لطف الهی بدانند، از همراهی و حمایت مردم بدانند، فکر کنند و بدانند که هرگز به تنهایی نمی توانند کاری از پیش ببرند مگر اینکه لطف خدا شامل شود و مردم همگام و همراه شوند. این آسیب را باید متوجه بود و این تذکر رهبری را باید نصب العین دائمی قرار داد.

انشاالله در شماره‌های بعدی راجع به آسیب دوم یعنی انفعال نیز مطلبی خواهیم داشت.