به گزارش پایگاه خبری ربیع، مهرماه بود که در همین روزنامه نوشتم با قتل خاشقجی، خریداران نفت عربستان کم میشوند و قطر و نیز ممکن است ایران بازار جدیدی برای خود ایجاد کنند. آن موقع به تحولات شمال آفریقا توجه نداشتم. یادداشت زیر میتواند در تبیین تحولات بازار نفت در آینده مؤثر باشد.
هفت سالی میشود که پس از اتفاقات موسوم به «بهار عربی» و انقلابهای بیداری اسلامی شمال آفریقا، کشور لیبی در آتش هرج و مرج میسوزد. پس از قتل سرهنگ قذافی در سال ۲۰۱۱ در مصراته، لیبیاییها نتوانستند ثبات و امنیت را در کشورشان حاکم کنند و عملا کشور پس از درگیری بین قبایل لیبی دو تکه شد و در دو تکه هم دو دولت و دو پارلمان حضور داشت. دولت مستقر در طرابلس، پایتخت لیبی، قرار دارد و ریاست دولت و پارلمان ریاستی به طور همزمان بر عهده فائز السراج است. در شرق لیبی نیز مجلس نمایندگان قرار دارد که قانونگذاران مجلس سابق از آن حمایت میکنند.
لیبی بیشترین ذخایر انرژی را در آفریقا دارد و پس از جنگ داخلی هنوز نتوانسته است به مانند دوران قذافی اقتصاد خود را با استفاده از ذخایر خود رونق بخشـد.
مدتهاست با آغاز تحریم کشورمان توسط آمریکا، غربیها برای فرار از مشکلات خرید نفت ایران، به فکر جایگزین افتادهاند. رفتار ایتالیا و فرانسه نشاندهنده آن است که لیبی، مقصد جدید اروپاییها برای خرید نفت است.
ایتالیا در این روزها قرار است در سیسیل کنفرانسی تشکیل دهد تا ثبات را به مستعمره سابق خود برگرداند. ایتالیاییها برای این کار دعوتنامههای بسیار زیادی به کشورها و گروههای مختلف ارسال کردهاند. از طرفی فرانسه نیز بهشدت به دنبال حاکمیت امنیت در لیبی است.
با کاهش عرضه نفت در جهان، قیمت نفت افزایش یافته و به بیش از ۸۰ دلار رسیده است. عربستان سعودی اعلام کرده نمیتواند به صادرات دو میلیون بشکهای ایران در ماه آگوست برسد. اینجاست که لیبی به داد سیاستمداران غربی میرسد؛ همانگونه که پیش از آن هم لیبی با افزایش تولید نفت توانست تحریم ایران را جبران کند.
باید توجه کرد نفت لیبی سولفور کمتری دارد و هزینه استخراج آن بسیار ارزان است. شرکتهای نفت اروپایی مانند بریتیش پترولیوم و انی فعالیتهای خود را در لیبی شدت دادهاند و اعلام کردهاند در نیمه اول سال آینده میلادی این فعالیتها به حداکثر خود میرسند.
اروپاییها برای بازگشت ثبات به بازار نفت، میخواهند ثبات و امنیت را به لیبی برگردانند. همانهایی که با حمله هوایی قذافی را سرنگون کردند، اکنون دوباره دست به دامن لیبیاییها شدهاند.
البته احتمال آمدن داعش به لیبی هم در بیشترشدن فعالیت اروپا کم تأثیر نگذاشته است. حال که افکار عمومی جهان، عربستان سعودی را قاتل خاشقجی میداند، اروپا چارهای جز ثباتبخشیدن به لیبی ندارد تا اینگونه کاستی نفت خود را جبران کند.
باری، اروپاییها ثبات و ارزانشدن قیمت در بازار نفت را در گرو بازگشت امنیت به لیبی میدانند. آنها فهمیدهاند سرنگونی قذافی چه پیامدهایی برایشان داشته است. آنها با کاهشدادن قیمت نفت، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار بیشتری قرار خواهند داد. این کار مثل تحریم آمریکا علنی نیست. غربیها بسیار زیرکانه و بدون اینکه وجههشان مخدوش شود، به ایران ضربه میزنند. با این احوال به نظر میرسد اروپا چندان هم به دنبال صلح نیست.
ایران نیز در این وضعیت باید کارهایی انجام دهد و آن، اینکه سیاست نگاه به شرق را در پیش گیرد و در شرق جهان بازاری برای خود ایجاد کند. متأسفانه نگاه به غرب در دورههای مختلف باعث شده است تولید و صادرات ایران بهویژه در دوران تحریم با مشکل مواجه شود.
روسیه، چین و کشورهای شرق آسیا معمولا در معادلات مسئولان ایرانی جایی نداشتند و پیمانهای پولی دوجانبه به این دلیل از بین رفتند که رابطه با غرب را بهبود بخشند؛ اما بالاخره این اتفاق نیفتاد و جز ضرر چیزی عاید کشور نشد. فروختن نفت به غرب دردی از کشور ما دوا نمیکند؛ بلکه خود درد است. آیا وقت آن نرسیده است سیاست نگاه به شرق بیش از پیش در پیش گرفته شود؟
صلح سیاسی، جنگ اقتصادی
مهرماه بود که در همین روزنامه نوشتم با قتل خاشقجی، خریداران نفت عربستان کم میشوند و قطر و نیز ممکن است ایران بازار جدیدی برای خود ایجاد کنند. آن موقع به تحولات شمال آفریقا توجه نداشتم. یادداشت زیر میتواند در تبیین تحولات بازار نفت در آینده مؤثر باشد.