به گزارش پایگاه خبری ربیع، یکی از کلمهها یا اصطلاحاتی که در زبان روزمرّه ما فراوان به کار میرود، «ریشه یابی» است و مقصود گوینده ظاهراً آن است که به واسطه ریشه یابی، به عمق یک موضوع یا کُنهِ یک مسئله برسد و از ظواهر و شکل ساده امور عبور کند و علی القاعده به اصل و بنیاد برسد. به این ترتیب میتوانیم با تکیه بر همین تعریف، در فضای سیاسی کنونی کشورمان هم ریشه یابی کنیم و این پرسش را پیش آوریم که بنیاد و ریشه مشکلاتی که مانع تحقق اهداف و آرمانهای ما بوده و هست، چیست؟
ظاهراً تمامی جریانها و گروههای گوناگون و مدیران و مسئولان کشور در اهداف متعالی و آرمانهای عالی متفق و همنظرند؛ اما در صحنه عمل و در هنگام مواجهه با برنامه و طرح و اجرا، موانع پدیدار میشود و اختلافات سر برمیآورد و حتی گاهی از حدّ و حدودِ نقد و اختلاف نظر در رقابت، گذر کرده و به خصومت و نزاعی حذفگرایانه میرسد و در چنین اوضاع و احوالی، مجریان و برنامهریزان و مجموعههایی که باید به امور خلق برسند، زمین گیر میشوند یا با هزینه و زمانی نامتناسب به کارها رسیدگی میکنند و بارها را بر زمین میگذارند.
به قول دکتر حسن روحانی حتی عدهای از قطار انقلاب پیاده میشوند؛ به جبر یا اختیار. ریشه این امر در کجاست؟ و چرا جز لحظات اندکی، جریانها و شخصیتهای سیاسی و مدیران کلان کشور نتوانستهاند برنامههای توسعه و اشتغال و شکوفایی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را اجرا کنند و هنوز از رکود و تورم بالایی در اقتصاد و بیکاری فزاینده در اجتماع و… سخن گفته میشود؟
تعارف را کنار بگذاریم؛ همه میدانیم که حجم مشکلات و گرفتاریها چقدر کلان است و غفلتهای پیشین چه دشواریهایی در راهمان نهاده است. دیگر غفلت و اصطکاک و نزاع جناحها و سنگ اندازی این در راه آن، و مانع تراشی آن در راه این جریان و گروه و فرد، قابل توجیه و پذیرش نیست.
در حال حاضر یک دولتِ منتخب و مجموعهای از مدیران شهری و مجلس انتخابی از وکلای قانونگذار در رأس کار هستند و دوسه سالی مسئول امور و سکاندار معیشت مردم و تمشیت امور خواهند بود. اما اوضاع مثل سالهای دهه هشتاد و رونق ارز و خزانه نیست، الآن در دهه نود هستیم و وضع ذخایر و مبادلات اقتصادمان از یک سو، و معادلات دیپلماتیک و تغییرات بسیاری از موازنههای قدرت در سطح جهان و منطقه، ژئوپولیتیک متفاوتی ایجاد کرده که باید به دقت و بر اساس منافع ملی تجزیه و تحلیل شود و تصمیمات و تحرّکات تازهای برای حضور و تداوم قدرتمندانه اتخاذ کنیم.
از طرف دیگر انتقال عرصههای اجتماعی به نسلی جوانتر باید صورت گیرد که تاکنون غفلت شده و گسستها و گسلهای خطرناکی از جهت تقابل زبانی و فکری و فرهنگی و آرمانی و حتی ذوقی و اخلاقی ایجاد کرده و تعدادی هم در راه است. نمیتوان این مسائل را موکول به بعد کرد. خوشبختانه هنوز امنیت و فرصت کافی برای حل و فصل مدبرانه و ارتقای میهن و حل مشکلات مردم وجود دارد. این فرصت بسیار مغتنم است اما حقیقتاً قلیل و از کف رفتن آن مترادف با هزینههایی خواهد بود که من از گفتنش هراس دارم.
سخن دراز شد؛ اصل مطلب، ریشهیابی اختلافاتی بود که مانع پیشرفت و تحرک است و لازم است مبنایی برای رفع مخاصمات اساسی جسته شود و همگان با التزام بدان، ضمانتهای کافی و شرطهای لازم را برای بهبود امور و سرعت بخشیدن به توسعه و پیشرفت برنامهها فراهم آورند. سخنان رئیس جمهور در راهپیمایی بزرگ ۲۲ بهمن که با ورود به چهلمین سال انقلاب اسلامی مصادف بود، در همین راستا بیان شد. خطابه دکتر روحانی و پیشنهادهای وی، مبانی دقیق و حقوقی مناسب برای رفع التهابات و اختلافات فراهم میسازد.
ریشه یابی اختلافات نشان میدهد که در حال حاضر ما با دو گروه از مدیران و سیاستگران در کشورمان روبه روییم؛ یک گروه که به وجود مشکلات اساسی و کمبودها و آسیبهای بنیادین باور دارند و معتقدند غفلت جایز نیست و اگر فکری نشود و تغییرات اساسی صورت نگیرد بحرانهایی در راه خواهد بود و گروهی دیگر که معتقدند هیچ مشکل اساسی در کار نیست و انقلاب و نظام در مسیر مستقیم و طبیعی قرار دارند و مردم هم نارضایتی و مشکلات حادی ندارند و دلیلش همین اجتماع عظیم است و طبعاً بحران و فساد و گرفتاریها و… القائات دشمنان است. در این باره در یادداشت فردا سخن خواهم گفت.
انتهای پیام/