پایگاه خبری ربیع/

از آنجایی که انقلاب ملت ایران پس از قرن‌ها توانسته اسلام را احیا و پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد، در چهل‌ودومین سالگرد این پیروزی شکوهمند و به منظور یادآوری و هشدار به کسانی که در لباس مسئولیت و مدیریت قرار گرفته‌اند و بعضا غفلت‌هایی دارند و از طرفی دشمنان نیز هر روز از راه و روزنه‌ای برای آسیب‌رسانی وارد می‌شوند. چند مورد آسیب‌زا از نگاه معمار انقلاب، حضرت امام(ره) را اشاره می‌کنیم.

بنیانگذار جمهوری اسلامی عواملی را که می‌توانند برای اسلام و انقلاب اسلامی آسیب‌زا باشند و آن را از پای در آورند، برشمرده‌اند تا با مراقبت دائمی مردم و مسئولان درخت انقلاب اسلامی راه تعالی و کمال را بپیماید و به اهداف نزدیک و نزدیک‌تر شود که از آن‌جمله‌اند:

الف) تفرقه:

امام خمینی ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینه‏هایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و در نهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آورده‏اند. از این رو به اعتقاد امام، عواملی چون ملیّت، زبان و وحدت مکانی نمی‏تواند به عنوان محورهای اتحاد مورد تأکید قرار گیرند و به جای آنها «اسلامیت» و آن هم در مفهوم عام و در سطحی فراتر از تفسیرهای فرقه‏ای، می‏تواند عامل انسجام ایران باشد.

تفسیر امام از اسلام، اقرار به کلمه «لا اله الا الله» و داشتن قبله واحد، یعنی ارزش‏های فرا فرقه‏ای است، چنانچه فرمودند:

 «مسلمان‏ها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آورده‏اند و به حق ایمان آورده‏اند در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطل‏ها که در باطل خودشان می‏خواهند مجتمع بشوند، آنها پیروز بشوند.» (صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۴۸)

 «…من امیدوارم که تمام برادرهای ما در اطراف ایران، چه برادرهای اهل سنت چه برادرهای اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند از اقلیت‏های مذهبی، همه با هم مجتمع باشند، تا اینکه رفاه همه مسلمان‏ها و همه کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند حاصل بشود.»

(صحیفه نور، ج۱۳، ص ۲۷)

در حکومت انسانی و حکومت عدل حتی بدون داشتن دین واحد نیز می‏توان با منطق گفت‌وگو به تفاهم رسید: «ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم و با هم در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را حل کنیم، با تفاهم مسائل را حل کنیم، نه اینکه جبهه‏گری کنیم، یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش و یکی یک طرف دیگر بایستد با دار و دسته خودش و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی… شماها اگر مسلم هستید، به احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید.» (همان، ج ۱۴، ص ۳۸)

«من باز تأکید می‏کنم اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمی‏بیند؛ اگر صدمه‏ای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان‌طور که شارع مقدس فرموده باید دولت، مجلس و قوه قضائیه احساس کنند که یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند.» (همان، ج ۱۸، ص ۵۷)

ب) ارائه چهره طاغوتی از حکومت:

امام خمینی معتقد بود انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلاب‏های دنیا متمایز است و وجه تمایز آن، اسلامی بودن آن است.

همان‌گونه که در تعریف طاغوت از دیدگاه امام اشاره شد، هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد طاغوت است، خواه متولیان آن پهلوی باشد یا دیگران: «الان ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد ما هم اسلامی باشیم، اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد

اما ماها دیگر اسلامی نباشیم حکومت اسلام نیست، اگر بنا شد که جمهوری اسلامی باشد پاسبان‏هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاه‏هایش اسلامی نباشند، وزارتخانه‏هایش اسلامی نباشند، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است.» (همان، ج ۸، ص ۴)

امام خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بوده و آن را یکی از آسیب‏های عمده انقلاب برشمرده‏‌اند: «اگر اعمال ما طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است.» (همان، ج ۱۳، ص۷۵)

ج) ارائه چهره واژگونه از اسلام:

علی (ع) می‏فرمایند: «و لبس الإسلام لبس الفرو مقلوباً» «مردم اسلام را به تن می‏کنند ولی آنچنان که پوستین را وارونه به تن می‏کنند». (نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح فیض‌الاسلام، خطبه ۱۷، ص ۳۲۴)

ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهره‏ای که از اسلام ارائه می‏شود چنان واژگونه و دور از واقعیت باشد که دل‏های پاک و توده مردمان به آن رغبت نکنند؛ زیرا مفروض امام خمینی این است که اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود همه دنیا آن را می‏پذیرند. وارونه نشان دادن چهره اسلام یکی از آسیب‏های تهدیدکننده نظام اسلامی است که امام درباره آن هشدار می‏دادند و این هشدار بیشتر متوجه کسانی است که مسئولیت امور مردم را به عهده می‌گیرند.

«اگر روحانیون که در رأس جامعه هستند روی موازین مقررات به‌طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به‌طور دقیق عمل نکند… و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می‏شود… الان یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده همه ماست، من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم، آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند، که کوشش کنیم وجهه اسلام را آن‌طور که هست نمایش بدهیم، نه آن طوری که خلفایی مثل معاویه و یزید… جلوه می‏دادند… و اسباب این می‏شد که یک وقت وجهه اسلام را در دنیا دگرگون کنند.» (صحیفه نور ج ۷، ص۳۳)

 د) سوءاستفاده از آزادی:

یکی از چهار ستون نظام اسلامی در اندیشه امام، «آزادی» است. هر حکومتی که میل به استبداد کند، طاغوت است؛ زیرا خلاف موازین اسلامی عمل کرده است: «اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد، ما هم از آن تبعیت می‏کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که به ملتمان یک چیزی را تحمیل کنیم.» (همان)