به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛گفتهاند که «یاد مرگ، جان زندگی است.» قرآن کریم با دهها آیه درباره قیامت، مرگ، برزخ، حساب و کتاب، بهروشنی نشان میدهد که معاد نه یک آموزه انتزاعی، بلکه ستون هویت الهی انسان است. با این حال، در زندگی شهری امروز، وضعیتی پدید آمده که تضادی عجیب با این حقیقت دارد: قبرستانها، که نماد عینی مرگ و یاد قیامتاند، از دل شهرها رانده شده و در حاشیهها دفن شدهاند؛ دقیقاً همانجا که ذهن مردم هم دیگر سراغش نمیرود.
این پدیده، پرسشی مهم ایجاد میکند:
آیا دور کردن قبرستانها از زندگی روزمره، نوعی فاصله گرفتن از توحید و نبوت و امامت و در نهایت انسانیت واقعی است؟
۱. مرگ در قرآن؛ یک «درس روزانه» نه یک مراسم تشریفاتی
در قرآن، معاد بخش بزرگی از آیات را به خود اختصاص داده است؛ بیش از یکسوم. این حجم بیانگر آن است که خداوند میخواهد معاد در زندگی جاری باشد، نه فقط در تشییعجنازهها. قرآن وقتی از مرگ سخن میگوید، هدفش تزکیه است؛ میخواهد انسان غرور و دلبستگیهای افراطی دنیوی را کم کند و او را به انسانیت واقعی برگرداند.در صدر اسلام نیز قبرستانهای اصلی مثل «بقیع» در حاشیهٔ شهر نبود؛ کنار خانهها بود، در دل زندگی بود، در کنار مسجد النبی بود. مردم هنگام رفتوآمد، مرگ را میدیدند و به یاد قیامت میافتادند؛ نه با ترس، بلکه با بصیرت.امروز اما ذهن ما مرگ را سانسور کرده؛ و شهرسازی هم این سانسور را تکمیل کرده است.
۲. شهرسازی مدرن و تبدیل مرگ به «تابو»
در نظام تمدنی غرب مدرن – که بهتدریج بر الگوی شهرسازی ما سایه افکنده – مرگ یک مزاحم است؛ مزاحم لذتگرایی، مصرفزدگی، رقابت اقتصادی و فرار از معنویت. طبیعی است که در چنین نگرشی، قبرستانها باید از مرکز زندگی حذف شوند تا «حس بد» ایجاد نکنند.اما در نگرش اسلامی، مرگ «حس بد» نیست؛ آینه حقیقت است. پیامبر(ص) فرمودند:«اکثروا ذِکر هادم اللذات»مرگ را بسیار یاد کنید، که نابودکننده غرورهای بیپایه است.وقتی مرگ در حاشیه شهر باشد، در حاشیه ذهن هم قرار میگیرد. انسان گرفتار روزمرگی میشود و نظام تربیتی قرآن به حاشیه رانده میشود.
۳. پیامدهای اخلاقی و اجتماعی دور کردن قبرستانها
الف) کاهش تربیت معنوی و اخلاقی جامعه
جوامعی که مرگ را نمیبینند، گرفتار غرور، مصرفزدگی و حرص بیشتر میشوند. جوانی که فقط برجها، پاساژها و خیابانهای مدلسازیشده را میبیند، طبیعی است که «قیامت» برایش یک مفهوم ذهنی شود نه یک واقعیت نزدیک.
ب) ضعف یاد توحید
مرگ، انسان را به خالقش متوجه میکند. قرآن میگوید:«کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ»یاد مرگ یعنی یاد فقر وجودی انسان و عظمت خالق؛ وقتی این یاد از زندگی حذف میشود، توحید هم به تدریج کمرنگ میشود.
ج) کاهش ارتباط با تاریخ ایمانی و شخصیتهای الگو
قبرستانها تنها محل دفن اجساد نیستند؛ «موزههای ایمان»اند. نسلها از کنار قبور علما، شهدا و صالحان عبور میکردند و درس میگرفتند. امروز اما قبرستانها به منطقهای دور تبدیل شدهاند که فقط در مراسم دفن به آنجا سری زده میشود؛ و همان هم با عجله.
د) گسست اجتماعی
جامعهای که یاد مرگ ندارد، کمتر مراقب حقوق یکدیگر است. دوری از مرگ، دوری از مسئولیتپذیری است.همان چیزی که امروز در بخشی از رفتارهای اجتماعی ما دیده میشود: پرخاشگری، بیتفاوتی، حرص اقتصادی و ضعف وجدان جمعی.
۴. پیوند قبرستانها با نبوت و امامت
در فرهنگ شیعی، قبور نقش معنوی، اجتماعی و تمدنی داشتهاند.زیارت قبور، زیارت اولیاء، شهدا و علما، همه بخشی از هویت شیعه است.وقتی قبرستانها به حاشیه بروند، «فرهنگ زیارت» هم تضعیف میشود و با آن، بخش مهمی از پیوند مردم با امامان و اولیای الهی نیز کمرنگ میشود.جامعهای که مرگ را نمیبیند، امام را نیز کمتر میبیند؛ چون هر دو ما را به حقیقت فراموششده دعوت میکنند: بازگشت به خدا.
۵. راهحل اسلامی؛ بازگرداندن «یاد مرگ» به متن زندگی
راه اصلاح، بازگشت دوباره به روح شهرسازی اسلامی است:
ایجاد آرامستانهای فرهنگی–زیارتی نزدیک به بافت شهری،گنجاندن «فضای فکر» و «محل تأمل» در برجها، دانشگاهها و اماکن عمومی،تقویت فرهنگ زیارت قبور صالحان و شهدا،آموزش معارف مرگ در خانواده و مدرسه،احیای سنت پیامبر در سلام دادن به اهل قبور.
چنین بازگشتی، هم هویت دینی را احیا میکند، هم وجدان اجتماعی را، و هم انسان را از غرق شدن در روزمرگی و بیهدف بودن نجات میدهد.دوری قبرستانها از شهرها تنها یک تصمیم عمرانی نیست؛یک «نشانه تمدنی» است و متأسفانه نه در راستای تمدن اسلامی، بلکه در راستای تمدن مدرن غربی.در منطق قرآن، یاد مرگ ستون ایمان و اخلاق است؛در منطق امروز شهرهای ما، مرگ یک مزاحم است که باید دور شود.
این فاصلهگذاری، نتیجهای جز کمرنگ شدن توحید، ضعف توجه به نبوت و امامت و نهایتاً کاستهشدن از انسانیت واقعی ندارد.اگر بخواهیم به هویت قرآنی بازگردیم، باید مرگ را از حاشیه به متن بازگردانیم.نه برای ایجاد غم، بلکه برای احیای زندگی واقعی.شوراهای اسلامی باید فکری برای این موضوع داشته باشند و مثل برخی فکر نکنند برای دین و آخرت مردم مسئولیتی ندارند؟
مظفر حاجیان