به گزارش پایگاه خبری ربیع، وقتی صحبت از فضای مجازی به میان میآید، از نگاه فناورانه بیشتر رد و بدل شدن اطلاعات در قالب بیت، بایت و مگابیت قابل مشاهده است، حال آنکه فضای مجازی چیزی بیش از تبادل اطلاعات در شبکه ارتباطی مجازی است.
در واقع اطلاعات متنوع و متکثری که در هر لحظه بر بستر شبکه جهانی اینترنت در حال ارسال و دریافت است، حاوی باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهایی است که فرهنگ یک جامعه را شامل شده و اگر این محتوا بتواند در مؤلفههای فرهنگی آن جامعه تغییر ایجاد کند، پس توانایی شکل دادن به فرهنگ کاربران آن را هم به دست میآورد.
این موضوع، هم میتواند بهعنوان فرصت و هم تهدید تلقی شود چراکه فضای مجازی بهمثابه یک شمشیر دو لبه بهطور همزمان فرصتها و تهدیدهایی را ایجاد میکند که اگر متولیان امر از آن آگاه نباشند، فرصتهای آن بهراحتی از دست رفته و تأثیر تهدیدهای آن آنقدر پررنگ میشود که بهجای تهدید فرهنگی، تهدیدی برای امنیت ملی کشورمان میشود.
به عقیده اندیشمندان، امنیت ایجاد شرایطی است که فرد بتواند در آن آزادانه رشد کند و هیچگونه ترسی از عوامل بیرونی زمان حال و آینده نداشته باشد.
در این زمینه جامعه بالنده و پویا از یک سو با تأمین امنیت خویش، خاستگاه مناسبی برای تضمین هنجارها و ارزشهای فرهنگی ایجاد میکند و از سوی دیگر بالندگی فرهنگی در یک جامعه ضامن حفظ امنیت، همگرایی و ثبات در حوزههای ملی و بینالمللی خواهد بود.
به عقیده اندیشمندان اگرچه امنیت ملی ابعاد مختلفی دارد اما امنیت فرهنگی، یکی از مهمترین ابعاد امنیت ملی است و تهدید علیه امنیت فرهنگی کشور را میتوان از جمله تهدیدات پیچیده، نرم و نامحسوس امنیت ملی به حساب آورد.
در واقع امنیت فرهنگی وضعیتی مطمئن، آرامشبخش و خالی از هرگونه تهدید است که انسان نسبت به دین، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها و ارزشها، میراث فرهنگی، آثار ادبی و… خود ایجاد میکند. براساس این تعریف امنیت فرهنگی در معنای عینی آن فقدان تهدید میراث فرهنگی و آثار و ارزشهای مطلوب اجتماعی است و در معنای ذهنی فقدان ترس از هجمههایی است که ارزشها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مردم یک جامعه را در معرض خطر استحاله و نابودی قرار میدهد.
در دنیای امروز رسانههای جمعی با کارکردهای خود میتوانند باعث ایجاد نظم، امنیت، وفاق، همبستگی و مشارکت اجتماعی شده و زمینه را برای بسیج عمومی در مقابل بحرانها و انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر فراهم آورند.
از طرف دیگر در دوران معاصر و با توسعه روزافزون رسانههای اجتماعی مجازی، رویکرد دولتهای استعماری و سلطهگر از جنگ سخت به جنگ نرم تغییر کرده و از ابزارهای فناورانه و ارتباطی بهمنظور ایجاد هجمههای فرهنگی برعلیه سایر کشورها استفاده میکنند.
امروزه مشاهده میکنیم که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، ریخت و ساختار اجتماعی جوامع را تغییر داده و همه شئون انسان از ارزشها، هنجارها و هویت گرفته تا الگوهای اقتصادی و تقسیم کار و نیز مفاهیم زمان و مکان را دستخوش تحول نموده است.
اکثر کاربران شبکههای اجتماعی مجازی در جامعه امروز با رسانههای عصر جدید از خواب بیدار میشوند، در طول روز کارهای خود را بهوسیله پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مجازی انجام میدهند و در نهایت شبهنگام، آخرین دیدار خود را در فضای مجازی به ثبت میرسانند.
با توجه به اینکه این ابزارهای ارتباطی و فناورانه بهمرور تبدیل به یکی از بازیگران اصلی زندگی اجتماعی و حتی فردی و خصوصی ما شده، بایستی بهمنظور مواجهه عالمانه با آن اقدامات مؤثرتری صورت گیرد.
در عصر اطلاعات و ارتباطات دیگر نه فیلترینگ کامل و بلندمدت میتواند ما را از شر خطرات مصرف این معجون ناهمگون، جذاب و اعتیادآور مصون دارد و نه آزادی بیحدوحصر میتواند عادی انگاری و بیتفاوتی کاربران در استفاده روزانه از آن را تضمین کند.
در این زمان، به نظر میرسد وقت آن رسیده تا با سیاستگذاری صحیح و هوشمندانه و برنامهریزی اصولی و علمی، با آموزش صحیح کاربری این ابزار نوین، آگاهسازی اقشار مختلف و استفاده از رویکرد «جاذبه حداکثری و دافعه به قدر نیاز» مسیری را در پیش بگیریم که کاربران بتوانند با استفاده هرچه بیشتر از امکانات و قابلیتهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تهدیدهای آن را به حداقل رسانده و بهجای اجبار بیرونی به حذف و منع استفاده، با قوه تعقل و فهم انتقادی، خود را از آسیبهای آن در امان دارند. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود در بلندمدت امنیت فرهنگی جامعه حفظ شده و ایران عزیز از گزند هجمههای فرهنگی استعمار و استبداد نو در امان بماند.
دکتر عباس زمانی