به گزارش پایگاه خبری ربیع، با استناد به سازمان آمار مرکزی کشور و در سرشماری سال ۱۳۹۵ در کشور۱۶ میلیون نفر میانگین سنی بین ۲۵ تا ۳۵ سال را دارا می‌باشند که نسل جوان امروز کشور را در بر می‌گیرند‌.
نسلی که از ابتدا درگیر مسائل مدیریت واکنشی بوده اند تا امور برنامه‌ریزی شده صحیح.
نسلی که با آمال و آرزوهای بسیار، با درنوردیدن نیمکت‌های سه نفره دبستان به آینده‌ای درخشان خیره شده بود.
ظرفیت‌های زیرساخت آموزشی به حسب عدم وجود فضای مناسب، کیفیت تعلیم را به نازل ترین سطح رسانید، که منجر به قهر تحصیل و در نهایت ترک تحصیل بخشی از دانش‌آموزان می‌شدند.
تدابیر آموزش کاردانشی، هرچند قرار بود مُسکنی باشد برای ورود کارگران حرفه‌ای به بازار، اما فاصله بسیار زیاد بین مطالب آموزشی و بازار کار و از آن مهمتر عدم وجود بستر‌های لازم برای فعالیت همسو با تخصص، بسیاری را برآن داشت که برای تعویق در خدمت سربازی، در صفوف طویل کنکور بایستند.
هرچند نادِمین از خدمت نیز کم نبودند و علی‌رغم هزینه بالای سربازی برای سازمان نظام وظیفه، اما از این فرصت تصور می‌شود به خوبی بهره گرفته نشده است. فقدان «سرباز تخصصی» یکی از آفت‌های خدمت سربازی در کشور است.
بَد نگاهی هم اگر به کنکور نداشته باشیم، حداقل منبع درآمد سلامتی برای کلاس‌های کنکور به همراه داشت و از طرفی تحصیل در تعداد بسیار کمی از دانشگاه‌های کشور بدون هزینه بود.
این روند می‌بایست به سرانجامی ختم می‌شد که رضایت عمومی جامعه بالاخص جوانان را در بر می‌گرفت و مهر تاییدی دیگر بر عملکرد مسئولان بر مسند که از طریق دموکراسی حاکم به سرمنزل مقصود منجر می‌شد.
در انتخابات‌ها هم سیاست‌های تبلیغی می‌بایست به سمت تامین رضایت دهک غالب و تاثیرگذار جامعه (جوانان) و رفع نیاز‌های آنان هدف‌گیری می‌شد. این موضوع منجر به خلق مغموم‌ترین و پرکاربردترین شعار سیاسی در انتخابات‌های اخیر شد؛ «جوانگرایی».
در سال‌های گذشته خیزش عظیم جوانان با رنگ و بوی اعتدال، تدبیر و امید همراه شد و به پشتیبانی و حمایت چشمگیر جوانان و موجی از امید در جامعه حاکم گردید که این حرکت اعلام قدرتمند خود به پشتوانه برگ برنده حمایتی از جانب قشر جوان، کرسی قدرتمند و ایمنی را تضمین می‌کرد.
هرچند که تا به امروز بکارگیری جوانان از وعده‌های معوقه و با تعلل ایدئولوژی جریان تدبیر و امید می‌باشد. از طرفی دیگر هم ذخایر نیروی انسانی جوان و تازه نفس برای آینده چنین تفکری از اصول حیاتی بقای این جریان است.
برخلاف شعار‌ها و رویکرد دولت حاکم، تلاش اثربخشی به منظور کاهش میانگین سنی اعضا در بدنه حاکمیت و دولت به صورت ملموس و محسوس نمایان نیست و این موضوع رفته رفته با کاهش جسارت و محافظه‌کاری شدید تصمیمات کلان مواجه می‌شود. از این روایت، باید مرگ تدریجی تفکر تدبیر و امید آمیخته با اصلاحات را انتظار کشید. عبور از دهه ۶۰ تلفات جبران‌ناپذیری را بر پیکر سیاسی کشور وارد می‌کند. نگاهی آکنده از تردید و ترس و دلسوزی فقط کلامی‌، به سمت جوانانیست که قطعاَ می‌توانند در راستای حفظ منافع ملی کشور علیه هر نگرش و نظام سلطه، نقش بسزایی داشته باشند.
اینک در این برهه از مقطع حساس کنونی، عدم بیان مطالبات بحق به دلیل ترس طرد شدنِ تمام جوانانیست که تا امروز، پر توان به منظور خودسازی برای ساخت ایرانی آباد، در تلاش‌اند.
و اما امروز، خانه ملت با رویکردِ تغییر و اصلاحات با تصویب عدم بکارگیری بازنشستگان بستر مسنجمی را آماده می‌کند تا بتوان تهدیدهای دشمنان را با پتانسیل جوان و تزریق انرژی جوانی به بدنه مدیریت کشور، به فرصت تبدیل کرد تا زمینه عبور از بحران‌های موجود کشور فراهم شود.
اکنون نقطه مکث تاریخ انقلاب اسلامی بعد از ۴۰ سال است.
توفیقی برای اصلاحات بنیادین در اقتصاد کشور با رویکرد گریز از اعتیاد به نفت؛ «با بکار گیری جوانان». دوره‌ای با شکوه را می‌توانیم بسازیم، اگر اعتدال و اصلاحات را با اقتدار و اعتماد تلفیق کنیم.