به گزارش پایگاه خبری ربیع، اظهارات اخیر وزیر خارجه آمریکا و بندها و شروطی که برای ایران مطرح کرد، در ظاهر یک تهدید جدی و اتمام حجت سیاسی و نظامی بود. البته بی اثر دانستن چنین مواضعی از سوی دولتی که ترامپ عهده دار کابینه آن است، اشتباهی بزرگ خواهد بود، اما در بررسی وتحلیل های سیاسی می توان این موضع گیری صریح آمریکا را زمینه سازی برای رسیدن به یک هدف انحرافی دانست.

درحال حاضر برخی سیاسیون در داخل و خارج از کشور براین عقیده اند که آمریکا درصدد ایجاد یک رویارویی نظامی مستقیم با ایران بوده و قصد دارد از ابزار جنگ برای تحقق خواسته های خود استفاده کند. ادله حامیان این نگرش، افزایش سطح تنش ها میان ایران با اسرائیل و عربستان است. حملات موشکی به سرزمین های اشغالی و بمب باران مراکز ایران در سوریه توسط جنگنده های اسرائیلی و همچنین درگیری های بی پرده ایران و دولت سعودی برسر مسئله یمن و حوثی ها، بخش هایی از پازل جنگ و درگیری نظامی با ایران هستند، اما کامل کننده هدف اصلی نیستند.

این تحولات درظاهر معنا و مفهوم خاص خود را دارد، اما درعالم سیاست، کشورها اهداف و خواست خود را پشت مسائل ظاهری دنبال می کنند. دراین مسئله که کشمکش و درگیری ایران و اسرائیل در سوریه ادامه دار خواهد بود شکی نیست. اما باید به این مسئله توجه داشت و اجازه نداد که مسائل این چنینی موجب بهانه غرب برای شانه خالی کردن از زیر بار برجام گردد.

روشن است که امریکایی ها و اروپایی ها و اسرائیلی ها و بعضی طرف های عربی بر ضرورت محدود کردن ایران و وادار کردنش به قبول فشارهای شدید الزام آور برای کاهش حضور نظامی در سوریه و توقف حمایتش از حوثی ها در یمن و عدم تحریک حزب الله به ورود فاز سیاسی در لبنان توافق دارند. لذا آنها می خواهند ایران محاصره شود تا اجباراً به میز مذاکره بازگردد و تعدیلات اساسی در توافق هسته ای و خواسته های مضاف برآن را بپذیرد.

باید به این تشخیص رسید که امروز ایران در مرحله مهمی از ایفای نقش و دیپلماسی خود قرار دارد و به نقطه ای رسیده است که باید خلاقیت و ابتکارات خود را عرضه نماید. باید به فرآیندهای مذاکراتی اهمیت دهیم و به شرایطی که در بازی بزرگ بعنوان یک طرف مذاکره هستیم و دنیا با ما سخن می گوید توجه کنیم و اجازه ندهیم با غفلت از اصل بازی و پررنگ کردن برخی حاشیه ها، این موقعیت ممتاز ازدست برود.

مناسب است در عین حال که امروز به اروپا، فرصت نقش آفرینی می دهیم به دایره بیشتری از بازیگران توجه کنیم و بدانیم که در دنیای کنونی نمی توانیم امتیاز بزرگی را تنها از یک کشور یا مجموعه خاص بگیریم بلکه باید خواسته ها و منافع خود را ذره ذره از طریق تعامل با گستره بیشتری از کشور ها بگیریم.

ائتلاف آمریکا و اسرائیل، ابزارهایی چون قدرت، ثروت و رسانه را در اختیار دارند و هدف آن ها به دام انداختن ایران می باشد. اینکه موفق شده اند جابجایی های مهم در معرفی تهدیدات صورت دهند و ایران را جایگزین خطر اسرائیل برای اعراب نمایند و در مقابل، آنها را مجاب کنند که برای تامین امنیت خود به دامن اسرائیل پناه ببرد، نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

باید برای این وضعیت پیش آمده، چاره جویی و راهکارهای برون رفت از این وضعیت، طراحی گردد. همین نیرویی که اینگونه شرایط را با اهداف سیاسی و تغییر واقعیات درآورده، بدنبال عصبانی ساختن ایران و کشاندن آن به مسیرهای خطرناک و پرهزینه می باشد که سناریوی رویارویی نظامی ایران و آمریکا از این مسئله نشأت می گیرد.

عصبانیت ما و اقدامی برخلاف عقلانیت دیپلماسی دقیقاً موجب تحقق خواسته آمریکا و متحدانش خواهد شد. به نظر نمی رسد منطقه و نظام حاکم برجهان، طاقت جنگی نظامی و باهزینه های غیرقابل باور را داشته باشد. لذا نیت و هدف انحرافی آمریکا، همان قراردادن ایران زیر بار فشارهای اقتصادی و روانی است تا از این طریق میزمذاکره را آنطور که دوست دارند بچینند و ایران را به آن دعوت کنند.