پایگاه خبری ربیع/
سرانجام پس از کشمکش های زیاد و افشای چهره کریه دموکراسی غربی و با شفاف سازی ضعف اخلاقی و انحظاط مدنی ابر قدرت دنیا! و اتهاماتی که دو کاندیدای آمریکا به یکدیگر و به نظام انتخاباتی خود وارد کردند، بایدن بر ترامپ پیشی گرفت و با همه امیدهایی که ترامپ به ماندن در کاخ سفید داشت در فهرست کوتاهِ روسایجمهور تکدورهای (!) آمریکا قرار گرفت و آرزوی انتخاب دور دوم بر دل ناپاک ترامپ ماند!
ترامپ چهار سال پیش یعنی در سال ۲۰۱۶ با وعده مقابله با ایران و پاره کردن برجام پا در رقابتهای انتخاباتی گذاشت، اما از لحظهای که برجام را «یک توافق فاجعهآمیز» خواند و از آن خارج شد تا لحظهای که آخرین سفر ایالتی خود را پیش از برگزاری انتخابات ۲۰۲۰ انجام داد، بارها و بارها در سخنرانیها یا در توئیتهای خود خواستار مذاکره با ایران شد و برای دستیابی به این خواسته دست به هر کاری چون تهدید و …زد.
اشتیاق او برای مذاکره با ایران گاهی آنچنان از کنترل خارج میشد که صراحتاً میگفت مایل است ایران با او تماس بگیرد یا حاضر است در هر زمان و هر کجا بدون هیچ پیششرطی با ایران مذاکره کند و گاهی نیز برای بازارگرمی بیشتر وانمود میکرد که ملاقات کردن یا نکردن با ایرانیها، اهمیتی برای او ندارد و حتی شرط و شروطی هم تعیین می کرد؟!
اما در باطن، عطش او برای مذاکره با ایران تا آنجا بود که نخستوزیر سابق ژاپن، را در اقدامی که در تاریخ مناسبات تهران توکیو پس از انقلاب بیسابقه بود، راهیِ کشورمان کرد تا شاید با وساطت او بتواند باب مذاکره با ایران را باز کند و البته واسطه های دیگری نیز فرستاد اما به جایی نرسید.
او بارها پای جان کری، وزیر خارجه اوباما، را نیز در سخنرانیها و توئیتهای خود وسط کشید تا ناکامی خود در متقاعد کردن ایران برای مذاکره را به پای دولت سابق آمریکا و کارشکنی پشتپرده آنها بنویسد.
ترامپ بارها در سخنرانی های خود در اظهاراتی کنایهآمیز، اما از سرِ استیصال، ایران را تهدید کرد که اگر قبل از انتخابات با او توافق نکند، بعد از انتخابات شرایطِ توافق سختتر خواهد شد و باید هزینه بیشتری پرداخت کند!
دلیل این اشتیاق نیز واضح بود چرا که او برای مقاصد سیاسی داخلی خود به یک دستاورد دیپلماتیک ملموس در خارج از کشور نیاز داشت تا با گرفتن ژست مذاکره و وعده یک توافق بهتر (!) کفه ترازو را در انتخابات ۲۰۲۰ در برابر دموکراتهایی که برجام را در کارنامه خود داشتند، به نفع خود سنگین کند و این اهمیت تاثیر ایران بر مناسبات سیاسی آن کشور را می رساند!
او وقتی علیرغم همه تلاشها نتوانست پیش از انتخابات پالس مثبتی از طرف ایران دریافت کند، در طول کارزار انتخاباتی خود بارها در اظهاراتی توهمآمیز مدعی شد پس از پیروزی در انتخابات، اولین تماسی که دریافت میکند از جانب ایران خواهد بود تا شاید با این وعده، ناکامی خود در کشاندن ایران به پای میز مذاکره را از ذهن هواداران پاک کند که البته چون تازگی نداشت تاثیر هم نداشت زیرا او بارها گفته بود ما منتظر تماس ایران برای مذاکره هستیم اما پاسخی دریافت نکرد و آمریکایی ها بر این موضوع مطلع هستند.
ترامپ، اما با اعلام نهایی شدن شمارش آراء و پیشی گرفتن بایدن برای همیشه به تاریخ پیوست بدون آنکه تماسی از طرف ایران دریافت کند.
او دو ماه و اندی دیگر، در حالی باید کاخ سفید را ترک کند که علاوه بر وسائل شخصیاش، حسرت مذاکره با ایران را نیز باید با خود به خانه و شاید هم به گورببرد.
علاوه بر این، در کنار درخواستهای مستقیم و غیرمستقیم برای مذاکره، تهدیدات و لفاظیهای گاه و بیگاه ترامپ هم در طول چهار سال ریاستجمهوریاش راه به جایی نبرد تا این پیشبینی رهبر معظم انقلاب در ۲۳ مرداد ۹۷ جامه عمل به خود بپوشد که ایران با آمریکا در دوران ترامپ نه مذاکره خواهد کرد و نه وارد جنگ خواهد شد.
آری، ایران راه خود را با عزت طی خواهد کرد و هرگز تن به ذلت به هر شکلش نخواهد داد و انشاالله پیروز میدان خواهد بود هر چند مشکلاتی را ناگزیر باید تحمل کند اما ایستادگی و مقاومت او دنیا را به کرنش و احترام خواهد کشاند.
به هر تقدیر، چهره واقعی آمریکا به دنیا نشان داده شد و ایالات متحده به شدت جایگاه فعلی خود را به منزله حامی دموکراسی از دست داد. به گونهای که در کنار افول اقتصادی، اخلاقی و نظامی باید افول اندیشهای آمریکا را هم مطرح کرد. بدیهی است که دنیا دیگر آمریکا را به عنوان کدخدا نخواهد پذیرفت. ایالات متحده اجماعسازی بینالمللی را با شعارهای دموکراسی از دست داد و به سوی انزوا کشیده شد!
این کشور دیگر حتی مورد اقبال مردمش نیست چه رسد به اینکه بخواهد در دیگر کشورها بزرگتری کند؟ کشور و نظامی که پشتوانه مردمی خود را از دست داد نمی تواند در دنیا و سایر کشورها محلی از اعراب داشته باشد.
مظفر حاجیان