به گزارش پایگاه خبری ربیع، نیمه شب دیروز، کرمانشاه، دوباره لرزید و دوباره خساراتی به بار آمد و چند نفر جان خود را از دست دادند و عده‌ای نیز مجروح شدند. تمام این حوادث؛ خسارت و ویرانی، و فوت و جراحت، از عوارض طبیعی هر حادثه طبیعی است! اما سخن این‌جاست که مصایب مردم این خطه از سرزمین کشورمان، آن‌قدر زیاد و چنان تکراری شده است که دیگر، چنان که باید پوشش خبری در مورد آن داده نمی‌شود. از سلبریتی‌ها و سلفی‌بگیرها و ورزش‌کاران، از تهیه‌کنندگان مستند و کامیون‌ها و شماره کارت‌ها برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی نیز خبری نیست. بماند که حتی بسیاری از خبرگزاری‌ها، در این مورد پوشش خبری خاصی ندادند و خیلی آرام و بی سر و صدا از کنار این حادثه گذشتند.

تکرار چنین حادثه‌ای، آن هم در منطقه‌ای که هنوز زخم‌های پیشین خود را بر تن و داغ فاجعه را در سینه دارد، موجب شده که این مردم و مشکلات‌شان به محاق فراموشی سپرده شوند. در این میان البته نباید از نظر دور بداریم که اغلب مردم کشور، به دلیل شرایط اقتصادی و معیشتی نامساعد، تاب و توان ادامه دادن به چنین کمک‌هایی را یا ندارند یا اصلا آن‌قدر درگیر مشکلات خود هستند که متوجه چنین فجایعی نمی‌شوند.

این‌بار، به نظر می‌رسد دولت در یاری رساندن به مردم مظلوم این سامان باید سریع‌تر و با همت بیشتری وارد میدان شود. چرا که علاوه بر کاسته شدن توجه‌ها و کمک‌های امدادی مردم، علاوه بر باقی بودن مشکلات پیشین و تداوم زندگی مردم در چادرها و کانکس‌ها، فصل سرما هم که در این مناطق زودتر از راه می‌رسد، در راه است و این مردم به کمک و توجه مضاعف نیاز دارند. در این میان، نماینده تام‌الاختیار وزیر بهداشت در استان زلزله‌زده کرمانشاه، چند روز پیش از احتمال اپیدمی آنفلوآنزا در این استان خبر داده و گفته بود که تدابیر لازم در مورد انجام واکسیناسیون در این زمینه اندیشیده شده و جای چندان نگرانی نیست. اما با توجه به زلزله اخیر، میزان خسارت و مجروحان قابل توجه آن، به نظر می‌رسد علاوه بر اپیدمی این بیماری، باید منتظر اتفاقات ناگوار دیگری هم باشیم؛ چرا که اکنون با شرایط بحرانی تحریم و کمبود دارو نیز مواجه هستیم.

ضمن این که برخی رفتارهای سودجویانه و غیراخلاقی برخی شهروندان و نیز برخی از مسئولین در احتکار دارو و مواد غذایی مورد نیاز مردم، هم موجب سلب اعتماد مردم شده و هم چشم‌انداز روشنی نسبت به آینده پیش روی آنان نمی‌گشاید.

به این ترتیب، انتظار اندیشیدن و به کار بستن تدابیر عمیق‌تر و اساسی‌تر از دولت امید می‌رود. دولتی که با شعار امید، تا کنون پیش آمده و باید بتواند این کورسوهای امید را به شعله‌های همدلی و اعتماد بدل کند.