به گزارش پایگاه خبری ربیع،به منظور بررسی جوانب حقوقی و جامعه شناختی برخی افراد دچار اختلالات ژنتیکی در بیماران ترانسکشوال مبتلا به اختلال هویت جنسی و راهکار فقه پویای شیعه برای رفع این چالش با دکتر حامد رستمی، دکتری تخصصی فقه و حقوق و مدیر گروه حقوق دانشگاه آزاد که تاکنون تحقیقات گستردهای در این زمینه داشته و مقالات متعددی از وی به چاپ رسیده است به گفت و گو نشستیم که در ادامه میخوانید:
لطفاً بصورت اجمالی خود، زمینههای فعالیت، سابقه تحصیلی و مقالات خود را معرفی نمایید
با تشکر از شما که چنین وقتی را در اختیار من گذاشتید. حامد رستمی، دارای مدرک دکتری تخصصی فقه و حقوق؛ استاد دانشگاه در مقطع کارشناسیارشد حقوق و مدیر گروه حقوق دانشگاه آزادهستم؛ که تألیف بیش از ۱۰ مقاله علمی در زمینه فقه جزا و مسائل مستحدثه و جدید فقهی و مباحث حقوق خانواده و ۶ کتاب تخصصی در زمینه فقه و حقوق جزا؛ از جمله سوابق پژوهشی اینجانب میباشد.
_ چرا تغییر جنسیت؟ از نظر فیزیولوژی و روانشناسی تغییر جنسیت توجیه پذیر است؟
با توجه به رشته تخصصی و زمینه کاری خود، در زمینه تغییر جنسیت مطالعاتی داشتم و در ابتدای سیرمطالعاتیام برای من نیز کمی هضم آن سخت بود، اما با مطالعه فهمیدم که به دلیل آنکه منشأ بیماری این اشخاص روانی است، باید با روانکاوی وروان پزشکی و سپس عمل جراحی، معالجه شوند زیرا، جسم سالم، بدون روان سالم میسر نیست. بیماران ترانسکشوال مبتلا به اختلال هویت جنسی هستند. یعنی جسم فرد با روح یا روان او متعارض است. بیمار، از نظر جسمی مرد آفریده شده، ولی در روح و روان، خود را زن میداند. یا از نظر جسمی زن آفریده شده، ولی در روان، خود را مرد میداند و اوصاف و حالات جنس مخالف خود را دارد. مثلاً مرد است، ولی تمایل به آرایش زنانه دارد. یا مثلاً زن است ولی پوشش مردانه دارد. این اختلال جنسیتی او را عذاب میدهد و زندگی او را با مشکل مواجه میسازد؛ و جامعه ما نیز نمیتواند حرکات و رفتار این افراد را بپذیرد؛ که اگر درمان نشوند، دارای مفسده و بیماریهای روانی حاد و انحرافات جنسی فرد نیز خواهد شد.
– سابقه تغییر جنسیت در ایران و جهان چگونه است؟ بسترهای جامعه شناختی، روانشناسی و حقوقی این اقدام چیست؟
باید در ابتدا گفت، از اولین فقهای شیعی، که با این موضوع روبهرو گشت و به بحث علمی و استنباط و فتوا پرداخت، امام خمینی (ره) بود که در سال ۱۳۴۳ در کتاب تحریرالوسیله این موضوع را در مسائل مستحدثه مطرح کرد، و در ضمن ده مسئله، جوانب مختلف این موضوع را بحث کرده و به جایز بودن اصل تغییر جنسیت فتوا داد.
پس از این فتوا، موضوع تغییر جنسیت در قلمروی مسائل مستحدثه و جدید فقه شیعی جای گرفت. البته اظهارنظر از سوی فقها درباره آن همچنان مسکوت بود، تا اینکه فریدون ملکآرا در سال ۱۳۶۴ نزد امام خمینی رفت و با بیان این استدلال که از نظر روانی خود را یک زن میداند، از او برای تغییر جنسیت کسب تکلیف کرد و امام خمینی پس از تأیید پزشکان متخصص، به او اجازه چنین کاری را داد. از آن پس مسئله تغییر جنسیت از نظر حقوقی و فقهی در ایران تسهیل شد و باب گفتگوی حقوقی و فقهی دربارهیآنبازشد. البته برخی معتقد هستند اولین تغییر جنسیت در ایران در سال ۱۳۰۹ شمسی مطابق با ۱۹۳۰ میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری پسرهیجده سالهایرابا عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. در جهان و از جمله اروپا نیز سال ۱۹۳۰ در آلمان اولین عمل تغییر جنسیت روی یک مرد انجام و به زن تغییر جنسیت داد. البته کلیسای مسیحیت آن را حرام اعلام کرد. و پس از آناولین تغییر جنسیت در انگلستان در سال ۱۹۴۲ میلادی و اولین تغییر جنسیت در آمریکا در سال ۱۹۵۲ میلادی اتفاق افتاد.
درکشور ما، مشکل فقهی و حقوقی این بحث حل شده؛ شناسنامه اینگونه بیماران بعد از تغییر جنسیت به آسانی عوض میشود و قبل از آن، بیمار به دادگاه مراجعه کرده و دادگاه او را به پزشکی قانونی معرفی میکند و پزشکی قانونی هم مجوز تغییر جنسیت را صادر میکند و قوانین جنس جدید در مورد او اعمال میشود.
مبانی تأیید تغییر جنسیت در فقه شیعه چیست؟ آیا علمای اهل سنت هم همانند حضرت امام خمینی چنین ر این زمینه داشتند؟
مبنای تغییر جنسیت در فقه شیعه، اصل اباحه یا همان اصل جواز و قاعده تسلیط – مسلط بودن فرد بر نفسش- است که آن را میپذیرند و برخی از فقهاء از باب اضطرار- چه اضطرار جسمی و چه اضطرار روحی- در حالات خاص و با مجوز پزشک آن را مجاز میشمارند و فقه پویای شیعه در این زمینه مبتکر و پیشتاز است و مشهور و اکثر فقهاء و مراجع عظام تقلید آن را پذیرفته و فتوا دادهاند و معتقدند که هیچ دلیلی برای حرمت تغییر جنسیت وجود ندارد.
اما اهلسنت، تغییر جنسیت را نمیپذیرند و جایز نمیدانند. هنوز هم اکثر علمای اهلسنت تغییر جنسیت افراد تراجنسی را حرام و مردود میدانند؛ چون که باعث تغییر در خلقت خداوند میشود و این کار را حیله شیطان و انحراف غربی میخوانندو این در حالی است که کشورهای عربی هم به این مسئله مبتلا بوده و عدهای عرب از کشورهای عربستان، کویت، امارات متحده، مصرو … تغییر جنسیت دادهاند. البته چون این عمل در آن کشورها حرام و غیر قانونی است، این عده برای تغییر جنسیت به کشورهای دیگر از جمله ایران سفر میکنند.
– در تعدادی از کشورهای غربی این مشکل را با قانونی نمودن ازدواج همجنس گرایان و … رسمیت شناختند. در فقه شیعه به دلیل همجنسگرایی عملی بسیار نکوهیده است اما اجازه تغییر جنسیت داده شده و از آن حمایت نیز خواهد شد. دیدگاه فقه شیعه از نظر مبانی حقوق بشر و کرامت انسانی مترقیتر و کاملتر است یا دیدگاه عمدتاً غربی؟
ببینید فقه شیعه راه حل این اختلال را تغییر جنسیت دانسته و درصدد درمان این اختلال است. همجنس بازی در فقه اسلامی و ادیان الهی جنبه شرعی ندارد. ممکن است برخی افراد همجنسگرا تصمیم بگیرند که با تغییر جنسیت خود منع شرعی و قانونی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. از طرفی بدیهی است که همجنسگرایی با ذات و فطرت انسانی و کرامت انسانی در تعارض آشکار است. در واقع تغییر جنسیت، اکثر این افراد را از همجنسگرایی و تمایلات به همجنس خود نجات و درمان میکند. در واقع با این کار جلو مفسدهها و انحرافات به شکل قانونی و شرعی و روانشناسانه گرفته میشود و این را وامدار نواندیشی امام خمینی و پویایی فقه ایشان هستیم؛ که سعی میکرد دین را برا اساس مقتضیات زمان تفسیر کند.
تفاوت ترانسها و ترا جنسیتی در چیست و نظر حقوقی و قانونی برای هردو یکسان است؟
برخی در جامعه ترانسکشوالها را در ردیف دوجنسیها و یاحتی همجنسبازان قرار میدهند! و متأسفانه هنوز تفکیک علمی در جامعه صورت نگرفتهاست.
تراجنسیتیها یا دوجنسی بودن، نوعی اختلال و اشکال آناتومیک است. یعنی در بدن فرد مبتلا، اندامهای جنسی هر دو جنس مؤنث و مذکر وجود دارد. مثلاً ممکن است دستگاه خارجی تناسلی شخص، مردانه باشد اما ارگانهای زنانه مثل رحم و تخمدان نیز در بدن او به شکل ناقص وجود داشته باشد. چنین فردی دوجنسی قلمداد میشود. اما ترانسها کاملاً مرد و یا زن هستند و به جنس دیگر تغییر جنسیت میدهند و قوانین جنس جدید در مورد آنها اعمال میشود؛ مثلاً اگر مرد است و زن شده؛ میتواند با مردی ازدواج کند و حقوق جنسی که تغییر داده در مورد اول اعمال میشود. البته عملی که دوجنسهها انجام میدهند؛ تعیین جنسیت به جنس غالب است؛ که آن هم بلا اشکال است. در واقع این عمل، به عنوان معالجه و خروج دو جنسیها از بلاتکلیفی جنسی است.