به گزارش پایگاه خبری ربیع، فیلم «گرگ بازی» اولین ساخته عباس نظام‌دوست فیلم متفاوتی است. «گرگ بازی» از آن دست فیلم‌هایی است که در سینمای ایران کمتر ساخته می‌شود و شاید همین کمتر ساخته شدن باعث شده تا کمتر هم مورد توجه قرار گیرد.
اگر به سینمای اروپا به خصوص آلمان علاقه داشته باشید احتمالا «گرگ بازی» یکی از فیلم‌های مورد علاقه شما خواهد بود. مخاطبان حرفه‌ای‌تر سینما قطعا آشنایی کاملی با سینمای آلمان دارند؛ اما برای کسانی که با این سینما آشنایی ندارند باید گفت فیلم، داستانی مرموز و در فضایی پر از تردید شکل می‌گیرد و در دسته ژانر تریلر کارآگاهی جای می‌گیرد. فضاسازی عمدتا تاریک و کم نور فیلم، کمک شایانی به فضاسازی کرده و روابط عجیب آدم‌ها با هم ذهن مخاطب را درگیر خود می‌کند.
بستر اصلی قصه بر بازی مافیا شکل می‌گیرد و شاید برای کسانی که این بازی را تجربه نکرده‌اند اندکی گنگ باشد؛ اما توضیح بازی به اندازه‌ای هست که مخاطب دچار سردرگمی نشود.
داستان فیلم، روایتگر چند جوان هنرمند و فعال نمایشی (تئاتر) هست که یک سوژه ناب دارند؛ ولی هیچ سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌شود که روی سوژه آنها سرمایه‌گذاری کند. رهبر گروه (با بازی نگار جواهریان) سرانجام با دکتری (با بازی علی مصفا) ملاقات می‌کند که به او ابراز تمایل کرده تا در این نمایش سرمایه‌گذاری کند.
قرار بر این می‌شود که دکتر به همراه همسرش به دیدار تیم نمایشی بیایند و یک بار بازی‌شان را از نزدیک نظاره‌گر باشند. بچه‌ها در خانه موروثی رهبر گروه جمع می‌شوند و با آمدن دکتر و همسرش، هما (با بازی هانیه توسلی) داستان نمایش خود را بازگو می‌کنند.
نمایشنامه اقتباسی است از بازی مافیا که نامش گرگ‌بازی است.
در این بازی عده‌ای گرگ هستند، یک نفر ناظر (یا همان خدا در بازی مافیا) و دو نفر هم به ترتیب جادوگر و پیشگو. بازیکنان باید در مراحل مختلف، چشمان خود را ببندند و بین اعضای شرکت‌کننده گرگ‌ها را شناسایی کنند، از آن سو گرگ‌ها هم باید سعی کنند جادوگر و پیشگو را شناسایی کنند و بازی به همین روال ادامه دارد. ناظر حق دخالت در روند بازی را ندارد.
بازی گروه به همراه دکتر و همسرش آغاز می‌شود؛ ولی گویا شرکت‌کنندگان بیشتر از آنکه این موضوع را یک بازی بدانند، آن را خیلی جدی گرفته‌اند و عقده‌های شخصی زندگی را وارد بازی می‌کنند. در این بین، فلش‌بک‌هایی به گذشته شخصیت‌ها زده می‌شود تا دلیل رفتارها بهتر مشخص شود.
اینکه خط سیر اصلی روایت، بازی مافیا باشد انتخاب بسیار درست و خلاقانه‌ایست؛ اما اینکه فیلمساز تا چه حد توانسته از این انتخاب بهره گیرد جای پرسش دارد.
به زعم من، ارتباط و اتصال بازی با اتفاقاتی که قرار است برای شخصیت‌های اصلی فیلم رخ دهد آن قدر که باید خوب از آب درنیامده است و در نهایت نیز پایان بازِ فیلم، مخاطب را دچار سردرگمی بیشتری می‌کند. (پرداختن به دلیل این سردرگمی‌ها به لو رفتن داستان می‌انجامید به همین دلیل هم ترجیح دادیم تا در این مطلب از پرداختن به آن خودداری کنیم)
«گرگ بازی» فارغ از اشکالات فیلمنامه‌اش، از دیگر جهات، فیلم درخور توجه و احترامی است.
انتخاب درست زوایای دوربین، طراحی درست و خوب صحنه و لباس، میزانسن خوب و دقیق و موفقیت نسبی کارگردان در هدایت بازیگران از نقاط قوت کار است.
بازی بازیگران فیلم بسیار خوب است و بازیگران کمتر شناخته‌شده‌اش، بازی‌های بهتری هم دارند. شاید تکراری‌ترین بازی فیلم مربوط به نگار جواهریان باشد. در عوض، علی مصفا درخشان ظاهر شده و با پرسونای همیشگی‌اش تفاوت‌های آشکاری دارد.
بازی‌های احسان گودرزی، سعید چنگیزیان، سهیلا گلستانی، فهمیه امن‌زاده و … نیز بسیار خوب و باورپذیر است و مهم‌تر از همه بافت یکسان و یک جنس بازی‌هاست که با بافت و ساختار کلی فیلم نیز مطابقت دارد.
در کل می‌توان گفت گرگ بازی به عنوان اولین اثر کارگردان، فیلمی قابل احترام است که قطعا ارزش یک بار دیدن را دارد.
شجاعت عباس نظام‌دوست در وارد شدن به ژانر جنایی ستودنی است و امیدواریم فیلم‌های بیشتری از این کارگردان جوان در این ژانر فراموش‌شده سینمای ایران ببینیم.