به گزارش ربیع به نقل از کیمیای وطن: از مواردی که حضرت آقا در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری داشتند بیان اولویت های مسئولان دولتی است ایشان فرمودند: سه وظیفه و اولویت اصلی باید مورد توجه مسئولان دولتی قرار گیرد: «۱- اقتصاد مقاومتی» «۲- ادامهی پرشتاب حرکت علمی کشور» و «۳- مصونسازی فرهنگی کشور، ملت و جوانان».
اولویت هایی که رهبری معظم فرمودند باید مورد توجه قرار گیرند از مواردی است که سال ها مورد عنایت و تاکید ایشان بوده و بارها به آن توصیه و سفارش فرمودنددر موضوع اقتصاد مقاومتی در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ سیاست های اجرایی را ابلاغ و در بیشتر دیدارها و مناسبت ها نیز بر این مهم تاکید داشتند و به تبیین ابعاد آن پرداختند آنچه واضح است اینکه دست یابی به اقتصاد مقاومتی نیازمند بسترسازی و ایجاد شرایط و زمینه هایی است که اگر تحقق نیابد نمی توان امید داشت که اقتصاد مقاومتی در جامعه شکل گیرد. از مهم ترین عواملی که اقتصاد مقاومتی بر بنیاد آن شکل می گیرد، بینش و نگرشی است که به عنوان موتور محرکه فعالیت های انسانی مطرح است که اگر بینش و نگرش مسئولان بر این مبنا قرار نگیرد امکان تحقق آن وجود نخواهد داشت و اصولا بستر سازی و ایجاد نگرش عمومی به موضوع نیازمند اعتقاد عملی به آن است و در اولین گام باید مسئولان باور به توانمندی پیاده سازی این امر را داشته باشند زیرابینش ها، نگرش ها و باورهای انسانی است که سبک زندگی و نیز جهت و حتی میزان تحرکات بشر را تعیین می کند. بنابراین، دست یابی به اقتصاد مقاومتی متکی به باور وجود توانایی در خود در برابر تحرکات دشمن سلطه گر است که راس این باور مربوط به مسئولان است . اگر مسئولی باور نداشته باشد که می توان روی پای خود ایستاد و در همه جنبه ها به نیازهای ملی پاسخ داد نمی تواند تحرکاتی برای خودکفایی و استقلال اقتصادی داشته باشد و در مقابل نقشه های دشمنان بایستد. هم چنین اگر باور نداشته باشد که دشمنانی سلطه گر بر آن هستند تاجامعه را نابود سازند و بر آن سلطه یابند، هرگز اقتصاد مقاومتی برای رهایی از فشارهای دشمنان شکل نخواهد گرفت.
بنابراین، می بایست اول مسئولان و بعد مردم به این باور برسند که می توانند در مقابل دشمنی که دارند می توانند با تکیه بر توانیی های ملی مقابل دشمن بایستند و نقشه هایش را نقش بر آب کنند و اینجاست که اقتصاد مقاومتی شکل می گیرد.به عبارت دیگر، دست کم دو عنصر فکری و فرهنگی در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش اساسی را دارد که عبارت از خودباوری و فشارهای دشمنان است.لذا بر مسئولان جامعه و اولیای امور است که مهندسی فرهنگ اقتصاد مقاومتی را در دستور قرار دهند؛ زیرا می بایست فرهنگ را در جامعه ایجاد و نهادینه سازند که رفتارهای اقتصادی آنان را به شکل خاصی تحت تأثیر مستقیم خود قرار دهد. جامعه می بایست در بینش و نگرش به این باور برسد که توانایی آن را دارد که همه نیازهای اقتصادی خود را پاسخگو باشد و هرگونه فشار دشمنان را نیز دفع کند.و این مسئله با بستن درهای کشور به روی تولیدات خارجی است مگر در ضرورت و کمک به تولید داخلی و رساندن تولید داخل به مرز کیفیت جهانی و امکان صادرات که این دو در راستای اقتصاد مقامتی کاربرد ارزشمندی دارند.و علاوه بر آن باید مصرف داخلی را به تولیدات خودی سوق داد که در این امر نیز مسئولان به اعتبار الناس علی دین ملوکهم نقش اساسی ایفا می کنند. ابعاد اقتصاد مقاومتی و مسایل مرتبط با آن وسعتی دارد که در این مقال نمی توان بیشتر به آن پرداخت.