به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، یکی از هولناک‌ترین جنایت‌های رژیم پهلوی در سینما رکس آبادان به وقوع پیوست. از این‌رو سراسر کشور را تحت تأثیر خود قرار داد. مردم لرستان نیز همچون مردم سراسر کشور، در اندوه سینما رکس شریک بودند.

حادثه یادشده به اندازه‌ای برای مردم استان لرستان دردناک بود که در سروده‌های محلی و ترانه‌های آنان نمود پیدا کرد.

در یکی از این اشعار که به زبان محلی سروده شد، آمده بود:

آبادان شهر عزا بوماتمه

هرچی که دردِ دل بوئم باز کمه

سینمارکس آبادان‌اِ بی وفا

جه‌وونیا مونه بردی تو وه کجا

آبادان شهر عزا…

دومادیا ساختن عروسیا غم دِ بار

مادریا پیروسیه پوش اشک بار

پدریا پیرو سیه پوش داغدار

روز و شو هه می‌شینن چش انتظار

آبادان شهر عزا…

پدر یا ناله می‌کن وه آسمو

آه و ناله شو می‌ره تا کهکشو

کهکشو، اِء آسمو، اِء زلِ روز

جه‌وونیا آبادانی بین سوخت ساز

آبادان شهر عزا…

بی دینی، بی مذهبی، اِء بی حیا

آبادانن کردی وه شهر عزا

دیوزادی، ابلیسی، تونیستی بشر

سینما رکس آبادانن تش زیه تو بی خَوَر

ترجمه این سروده به شرح زیر است:

آبادان شهر عزاست و بوی ماتم می‌دهد، هرچه که درد دل بگویم باز کم است

سینما رکس آبادان! ای بی وفا! جوانان ما را تو کجا بردی؟!

آبادان شهر عزاست…

دامادها، عروسان را غمگین ساختند و مادران را پیر و سیاه پوش و اشکبار

پدران پیر سیاه پوش داغدار، روز و شب را به انتظار می‌نشینند

آبادان شهر عزاست…

پدران ناله به آسمان می‌کنند و آه و ناله آنان تا کهکشان می‌رود

ای کهکشان! ای آسمان! ای ستاره زهره! جوانان آبادانی سوختند

آبادان شهر عزاست…

بی دین هستی. بی مذهب هستی. ای بی حیا که آبادان را شهر عزا کردی

دیوزادی، ابلیسی، تو بشر نیستی که سینما رکس آبادان را بی‌خبر آتش زدی

 

منبع: کتاب انقلاب اسلامی در لرستان انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

انتهای پیام