مظفر حاجیان

فلیست تصلح الرعیّه الّا بصلاح الولاه

به گزارش پایگاه خبری ربیع، مردم همچنانی که در تشکیل حکومت و انتخاب نمایندگان خود در اداره کشور ایفای نقش می کنند در نحوه عملکرد مسئولان نیز باید بتوانند بخوبی و به عنوان مهمترین ناظر وارد عمل شوند. مردم باید بدون دلهره و ترس و با صدای رسا مدیران را مورد سوال قرار دهند و اظهار نظر کنند؟ حضور مسئولان در میان مردم مشروط بر اینکه از تشریفات بگذرند و اجازه دهند هر یک از مردم بدون گزینش مدیران محلی سخن بگیند و کمبودها را بیان کنند ارزشی ستودنی است ولی اگر در زمان حضور مسئولان در شهرها و روستاها افرادی انتخاب شوند که بیایند صحبت کنند از تعریف و تمجید شروع می کنند و به یک یا چند خواسته شخصی و حداکثر محلی بسنده می کنند و همه چیز گل و بلبل خواهد بود؟ اینجاست که ممکن است مسئول محترم بخطا برود! حضور مردم در صحنه سیاسی، نمادهای گوناگونی دارد که از مهمترین آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع رفتار و منش مسؤولان حکومتی است. بشر جایزالخطاء اگر به حال خود واگذارده شود، آن چنان در تهاجم انواع عوامل فساد، خودباخته می شود که گاهی بی آن که خود بفهمد، در کمند شیطان گرفتار آمده و در عین حال، در پندار خود، خویشتن را راه یافته می یابد ایجاست که انتقاد مردمی می تواند زنگ هشداری باشد برای بخود آمدن مسئولان او و بر گشتن به راه صواب؟ چنانچه امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده اند: ” فلیست تصلح الرعیّه الّا بصلاح الولاه” صلاح و فساد امت، به صلاح و فساد حاکمان وابسته است. هر چه دستگاههای کنترل کننده فساد قدرت، زیادتر باشد، ضریب امنیت معنوی و صلاح مدیران و مسئولان بیشتر خواهد بود و نقش مردم از همه سیستم‌های نظارتی پرقدرت تر و ارزشی‌تر خواهد بود. حضورمستمر مردمان در صحنه و نقد و ارزیابی دایمی نسبت به هم، بویژه از ارکان و عاملان حکومت، نیک فطرتان و پاک نهادان پندپذیر را، همواره، در حال صلاح نگه داشته و سست نهادان فرعونْ منش را، یا ساقط و یا کنترل و یا بی اعتبار خواهد ساخت و بر عکس، بی تفاوتی آنان، میدان را برای عناصر بدخواه دین و دنیای مردم و پیروان خط شیطان، خالی نگاه خواهد داشت. انتقاد، حرکتی است اصلاح گرانه، با قصد پالایش و زنگارزدایی و نجات حقیقت چیزی از نفوذ باطل در حریم آن و برگرداندن طبیعت شخص و یا امری از آمیختگی به ناخالصی و غش، به سوی خلوص و فطرت ناب آن. در روایات معصومان علیهم السلام از انتقادگری و انتقادپذیری، با اهتمامی ویژه سخن رفته است امیر مؤمنان ع فرمودند: شرُّ إخوانک مَنْ داهنک فی نفسک و ساترک عیبک؛ بدترین برادران (دینی) تو، آنانی اند که با چرب زبانی و دورویی، با تو رفتار می کنندو عیب تو را از خودت، پوشیده می دارند. مسئولان مراقب چرب زبانهای منافق باشند کسانی که در حضور تعریف می کنند و در خلوت از پشت خنجر می زنند اینها دوست نیستند بلکه دشمن قطعی هستند.

مطمئن ترین و سالم ترین و مؤثرترین عامل برای کنترل قدرت حاکمان، حضور پویا و آگاهانه همراه با احساس مسؤولیت و دلسوزانه مردم در صحنه و مراقبت دایمی آنان از جریان حاکمیت و مدیریت جامعه و نقد و ارزیابی همیشگی و پیگیرانه آنان از اعمال و رفتار مدیران و مسؤولان حکومت است.

 عامه مردم، به خاطر اینکه در چهارچوب و محدوده خاصی قرار نمی گیرند، معمولاً، از تأثیر عوامل فساد، دورترند، بر خلاف گروهها و جمعیتهای ویژه که چه بسا، در بند منافع و تثبیت موقعیت خود گرفتار آمده و برای پاسداری از آن و تأمین سودجوییهای خود، دچار انحراف و فساد می شوند و نقش اصلی خود را در نظارت بر حاکمیت از دست می دهند چرا که از روی تعصب گروهی نظر می دهند و عملکرد خلاف افراد گروه خود را زینت می کنند در حالکه اگر همین رفتار از طرف مسئولان وابسته به گروه دیگر باشد فریادشان را در می آورد و زبانشان به نقدهای تند و تیز باز می شود بنابراین کار نقد باید به دست مردم و رسانه‌های مستقل ارز مسئولان و گروههای سیاسی و حزبی باشد تا نقد منصفانه و تاثیر گذار صورت گیرد و در پی نقد سازنگی ایجاد گردد.

در نگاه امام علی علیه السلام نقد و انتقاد از حقوق قطعی فرد مسلمان شناخته شده، حق پرسش و استفسار از حاکم و مسؤولان حکومتی است. در روایت است که روزی، یکی از اصحاب آن حضرت، پرسید: “چگونه آن کسان، شما را، با اینکه به خلافت سزاوارتر بودید، از آن باز داشتند؟”. حضرت در پاسخ گفت: “یا أخا بنی أسد: إنّک لَقَلِقُ الوَضینِ، تُرْسِلُ فی غیر سَدَدٍ، و لک بَعْدُ ذِمامهُ الصهر و حقُّ المسأله …”؛ ای برادر اسدی، تو، مانند شتری هستی که تنگ کجاوه آن، سست و مضطرب است و آن، بی هیچ ثباتی، به هر سوی، متمایل می شود! تو [سخن] خود را بی جا رها می کنی! در عین حال، به جهت خویشاوندیت با پیامبر صلی الله علیه و آله (زینب دختر جحش از بنی اسد بوده) احترام داشته ـ و به جهت شهروندیت ـ حق سؤال داری … . آری، در حکومت علوی همگان حق سوال و نقد و انتقاد دارند و باید زمینه ای فراهم شود که هر فرد بتواند در مقابل مقامات محلی و ملی زبان به نقد گشاید و حرف دلش را بدون لرزش صدا بزند. و آخرین نکته کلام امام علیه السلام به مالک اشتراست که هشداری است برای مسئولان در همه زمانها و مکانها؟ ثم لْیَکُنْ آثرُهم عندَک أقْوَلَهُمْ بمّرَ الحق ِلک، و أقلَّهُم مساعدهً فیما یکون منک فما کره اللهُ لأولیائهِ، واقعاً ذلک من هواک حیثُ وَقَعَ، وَ الْصَقْ بأهل الورع و الصّدق، ثُمَّ رُضْهُمْ علی أنْ لا یُطْرُوک و لا یَبْجَهُوک بباطلٍ لمْ تفعله، فإنّ کثرهَ الإطراء تُحْدِثُ الذهوَ و تُدْنی من العِزَّه ِ…؛

 باید برگزیده ترین آنان نزد تو، آن کس از وزیران باشد که سخن تلخ حق را بیشتر به تو بازگو کند و کمتر تو را در آنچه خدا از اولیائش نمی پسندد و مطابق هوای توست، یاری و مساعدت کند. و خود را با صاحبان تقوا و صداقت، محشور کن، و عادتشان بده که ثناگویی و ستایشت نکنند و از اینکه باطلی را ترک کرده ای ـ که وظیفه توست، با مدح خود ـ تو را شادمان نسازند؛ زیرا ستایش زیاد، خودپسندی می آورد و شخص را به تکبّر نزدیک می کند.

مظفرحاجیان