عاطفه بازفتی

به گزارش پایگاه خبری ربیع، در قسمتی از مثنوی، مولانا از زبان پیامبران که برای راهنمایی بشر فرستاده شده بودند از امیدواری به خداوند و فضــل و رحمت او سخن میگوید. پیامبرانی که همواره تأکید می¬کردند به ریسمان رحمت خدا چنگ بزنید چرا که دهش و مهربانی¬های حضرت حق بیشمار است و چه بسا کارهایی در آغاز و ظاهرشان سخت به نظر آیند اما از آنجا که امور جهان تغییر می¬کند و هر چیزی گذراست و سختی¬ها می¬گذرد بنابراین بعد از نومیدی، امیدواری خواهد بود و طبق آیات قرآن فقط کافــران از رحمت خدا ناامید میشوند.«انبیا گفتند:نومیدی بد است/فضل و رحمت¬های باری بیحدست/از چنین محسن نشاید ناامید/دست در فتراک این رحمت زنید/ای بسا کارا، که اول صَعب گشت/بعد از آن بگشاده شد،سختی گذشت/بعد نومیدی بسی امیدهاست/ از پس ظلمت بسی خورشیدهاست»

عرفا در تعریف امیدواری یا رجاء گفته¬اند:«راست و حق دانستن وعده¬های خداوند» از این رو مــولانا می¬فرماید پیامبران چون به رحمت و وعده¬های خدا امیدوارند همواره جانشان بهاری است و شیرین، شاکــر و خندان هستند:«دلبر و مطلوب، با ما حاضر است/در نثار رحمتش، جان شاکر است/ در دل ما لاله¬زار و گلشنی است/پیری و پژمردگی را راه نیست/دایماً تَرّ و جوانیم و لطیف/تازه و شیرین و خندان و ظریف»

عاطفه بازفتی