به گزارش پایگاه خبری ربیع، وقتی نام اصفهان به میان میآید، هم تصویر میدان نقش جهان و پلهای تاریخی در ذهن نقش میبندد و هم فولاد مبارکه و ذوبآهن. این ترکیب یگانه از تاریخ، صنعت، فرهنگ و اجتماع باعث شده اصفهان نهتنها «نصف جهان» باشد، بلکه در معادلات ملی ایران نیز جایگاهی بیبدیل بیابد. با این حال، اصفهان امروز در نقطهای حساس ایستاده است؛ جایی میان ظرفیتهای بزرگ و تهدیدهای جدی. بررسی مزیتها، چالشها، فرصتها و تهدیدهای این استان میتواند روشن کند که چرا آینده اصفهان، در واقع آینده ایران است.
مزیتها؛ نقطه اتکای ملی
اصفهان از نظر صنعتی یکی از مهمترین استانهای کشور است. وجود فولاد مبارکه، ذوبآهن و صنایع دفاعی، آن را به ستون فقرات صنعت ایران تبدیل کرده است. تولید بیش از یکسوم فولاد کشور در اصفهان، نهتنها نیاز داخلی را تأمین میکند بلکه امکان صادرات و ارزآوری را نیز فراهم میآورد.
از منظر اقتصادی، اصفهان علاوه بر صنایع سنگین، در تولید کاشی، سرامیک، فرش و صنایعدستی سرآمد است. همین تنوع تولیدی باعث شده اقتصاد استان چندلایه و مقاوم باشد.
در حوزه فرهنگی نیز اصفهان گنجینهای بینظیر از میراث جهانی را در دل خود جای داده است. میدان نقش جهان، مسجد شیخ لطفالله، سیوسهپل و صدها اثر دیگر، این شهر را به یکی از مقاصد اصلی گردشگری ایران بدل کردهاند. صنایعدستی مانند میناکاری و خاتمکاری، هویت ایرانی را در جهان معرفی میکنند.
از سوی دیگر، دانشگاهها و مراکز علمی اصفهان نیروی انسانی متخصص برای سراسر کشور تربیت میکنند و جامعه متکثر آن نمونهای از همزیستی اجتماعی در ایران است.
چالشها؛ سایه بر نیمه روشن
با وجود مزیتها، اصفهان درگیر چالشهایی است که اگر مدیریت نشود، میتواند بسیاری از دستاوردها را زیر سؤال ببرد. بحران آب و خشکشدن زایندهرود مهمترین معضل استان است. این مسئله علاوه بر آسیب به کشاورزی، پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای دارد.
آلودگی هوا به دلیل تمرکز صنایع سنگین، چالش دیگر اصفهان است. همچنین فرسودگی بخشی از صنایع، نیاز فوری به نوسازی و فناوری نوین را یادآور میشود.
از منظر اجتماعی نیز مهاجرت نخبگان و فشار اقتصادی بر طبقه متوسط تهدیدی جدی برای پویایی آینده استان است. اگر این روند ادامه یابد، سرمایه انسانی ارزشمند اصفهان به آسانی از دست خواهد رفت.
فرصتها؛ پلی برای جهش توسعه
اگر چالشها بهدرستی مدیریت شود، اصفهان میتواند به الگوی توسعه پایدار در ایران بدل گردد. نخستین فرصت بزرگ، گردشگری است. موقعیت جهانی آثار اصفهان ظرفیت بزرگی برای جذب گردشگران خارجی دارد؛ ظرفیتی که تاکنون کمتر از آن استفاده شده است.
دومین فرصت، اقتصاد دانشبنیان است. وجود دانشگاههای معتبر و مراکز پژوهشی میتواند اصفهان را به قطب نوآوری و فناوری ایران تبدیل کند. همچنین جایگاه جغرافیایی مرکزی استان، فرصت بینظیری برای تبدیل اصفهان به هاب ترانزیت و لجستیک کشور فراهم آورده است.
از سوی دیگر، توسعه صادرات غیرنفتی از مسیر صنایعدستی، کاشی و سرامیک میتواند سهم مهمی در ارزآوری کشور ایفا کند. در نهایت، اصفهان به واسطه غنای فرهنگی خود قدرت نرم ویژهای دارد که میتواند در دیپلماسی فرهنگی ایران نقشآفرین باشد.
تهدیدها؛ اگر فرصتها از دست برود
خشکشدن کامل زایندهرود و بحران آب، تهدیدی است که میتواند پیامدهای امنیتی و اجتماعی داشته باشد. فرسایش میراث فرهنگی در اثر کمبود حفاظت و توسعه بیبرنامه نیز یکی دیگر از تهدیدهای جدی است.
تمرکز بیش از حد بر صنایع سنگین بدون توجه به توسعه متوازن، خطر تخریب محیطزیست و کاهش کیفیت زندگی را به همراه دارد. افزون بر این، تحریمها و فشارهای اقتصادی بینالمللی میتواند صادرات صنایع کلیدی اصفهان را تحت تأثیر قرار دهد.
نکته مهم اینکه اگر مزیتهای اصفهان مدیریت نشود، به تهدید تبدیل خواهد شد. همان صنعتی که امروز موتور اقتصاد ایران است، میتواند فردا منبع آلودگی و بحران اجتماعی باشد.
جمعبندی؛ اصفهان به مثابه نیمه ای از ایران
اصفهان بیش از یک استان است؛ این شهر آیینهای از ایران کوچک است. صنعتی نیرومند، فرهنگی غنی، جامعهای پویا و چالشهای جدی، همه در کنار هم اصفهان را به نماد آینده کشور تبدیل کردهاند.
اگر دولت و مدیران محلی بتوانند میان توسعه صنعتی، حفاظت فرهنگی و زیستمحیطی تعادل برقرار کنند، اصفهان میتواند الگویی برای دیگر استانها باشد. اما اگر بحرانهای کنونی مدیریت نشود، تهدیدهای اصفهان به تهدیدهای ملی بدل خواهد شد.
«نصف جهان» تنها یک شعار نیست؛ این عبارت بیانگر حقیقتی استراتژیک است: سرنوشت ایران و اصفهان در هم تنیده است.
مظفر حاجیان