مظفر حاجیان

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛در یکی از شاخص‌ترین اظهار نظرها روز دوشنبه گذشته، ‌‌‌امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر این گزاره که صنعت هسته‌ای ایران ربطی به آمریکا ندارد… آمریکا چکاره دنیاست؟ بار دیگر ریشه‌های گفتمان مقاومت، استقلال و خوداتکایی را در سیاست خارجی کشور آشکار فرمودند. این سخنان اگرچه در ظاهر مختصر به‌نظر می‌آیند، اما در باطن، حامل چند پیام راهبردی مهم برای مخاطب داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی هستند.

اختیار و مشروعیتی که بعضاً ایالات متحده آمریکا برای خود در قبال امور داخلی دیگر کشورها قائل می‌شود، همواره یکی از کانون‌های مهم نقد سیاست خارجی ایران بوده است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به این مطلب که آمریکا چکاره دنیاست؟» در حقیقت از این ادعای جهانی‌­سازی شده پرده برداشتن ، واشنگتن نه پلیس جهانی است، نه قانون‌گذار بلامنازع، و نه صاحب حق انحصاری بر فناوری، سیاست و امنیت دیگر کشورها. این پرسش، از پسِ خود دلالت می‌کند بر رد هرگونه سلطه­‌جویی و تحمیل قدرت از سوی ساختار هژمونیک به ایران و سایر کشورها.صنعت هسته‌ای ایران از آغاز انقلاب اسلامی به‌عنوان نماد خوداتکایی تکنولوژیک، عزّت ملی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی مطرح بوده است.

لذا وقتی رهبری عزیز انقلاب تأکید می‌کنند که این صنعت ربطی به آمریکا ندارد، دو نکته را به‌وضوح مطرح می‌سازند:

اول اینکه این فناوری، حق ملی ایران است که ذیل منطق حقوق بین‌الملل، از جمله ‌‌‌آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، قابل پیگیری است نه وسیله‌ای برای امتیازگیری از سوی آمریکا یا صدور پیام ضعف.دوم،تحریم، تهدید یا فشار آمریکا بر این حوزه، نه‌تنها مشروعیت ندارد، بلکه ایران را در موضع مقاومت قرار می‌دهد: ما نمی‌پذیریم که پیشرفت علمی‌مان تحت قیمومیت خارجی قرار گیرد.از منظر حقوقی، ایران در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) عضویت دارد و مشروط به نظارت آژانس، حق استفاده از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را دارد.

بنابراین صدور گزاره‌هایی از سوی آمریکا یا متحدانش که ایران باید مجوز از واشنگتن یا تل‌آویو بگیرد، از دید ایران اسلامی غیرقابل ‌قبول است چرا که ایران نیز همطراز آمریکا عضو Npt است و آمریکا هیچ امتیازی نسبت به دیگر اعضا ندارد ضمن اینکه او متخلف هسته ای است و به زرادخانه هسته ای تبدیل شده که دنیا را تهدید می کند و حتی از این سلاح نیز در هیروشیما و غیره استفاده کرده و کشتار جمعی داشته است؟ حالا او می خواهد بر دیگران نظارت کند!

ادبیات رهبر فرزانه انقلاب در قالب جمله مورد بحث بازتاب یک راهبرد کلان است: مقاومت به‌جای سازش. ایران با این بیان می‌گوید: نه باتلاق سازش با هژمونی، نه تسلیم تحریم و نه مذاکره از موضع ضعف. این پیام، سه مؤلفه دارد:

رد سازش یک‌طرفه: سخنانی چون ما زیر بار تحمیل نمی‌رویم، آشکارا بیانگر وضعیتی است که ایران حاضر نیست صرفاً به‌دنبال ترتیباتی باشد که منافعش را در اولویت نگذارند.
از طرفی ایران می‌خواهد بازیگری فعال باشد؛ نه صرفاً مصرف‌کننده سیاست خارجی دیگران، بلکه تعیین‌کننده شرایط داخلی و منطقه‌ای خود نیز در صورتی که جامعه داخلی فشار تحریم، مشکلات اقتصادی و محدودیت‌ها را تجربه کند، تأکید بر ما می‌توانیم بدون تسلیم به‌عنوان موتور روانی قدرتمندی برای حفظ انسجام ملی عمل می کند. سخنان امام خامنه ای پیام روشنی به افکار عمومی ملت ایران است. فناوری هسته‌ای، عزّت ملی را تقویت می‌کند؛ مقاومت نه فقط شعار بلکه راهبرد است؛ و ایران زیر بار زور نمی‌رود.

به دولت آمریکا و متحدانش با صدای بلند تذکر داده می شود که ایران آماده تسلیم نیست؛ اگر پیشنهاد مذاکره دارد، باید از موضع برابری و نه امتیاز دادن از بالا باشد.به ملت‌ها و بازیگران منطقه‌ای می گوید ایران کماکان خود را در گزینه مقاومت فعال می‌بیند و در حوزه فلسطین، هسته‌ای، دفاعی و منطقه‌ای، نقش فعالی طلب می‌کند.در مجموع، این جمله از رهبر معظم انقلاب اسلامی بیش از آن‌که صرفاً یک انتقاد باشد، بیانیه راهبردی است؛ بیانیه‌ای که نقطه ثقل آن استقلال فناوری، رد قیمومیت قدرت‌های بزرگ و مقاومت در مقابل زور گویی هاست. راستی چرا آمریکایی که خودش عضو معاهده (NPT) است، اما در عمل نقش ‘پلیس هسته‌ای’ دیگران را بازی می‌کند؟»

وقتی دیدگان به خواندن این سؤال می‌افتد«چرا آمریکا به خود اجازه می‌دهد دربارهٔ صنعت هسته‌ای دیگر کشورها دخالت کند؟»—به‌نظر می‌رسد پرسشی ساده باشد؛ اما در حقیقت، مسئله‌ای عمیق در رابطه میان قانون بین‌الملل، قدرت جهانی و حق حاکمیت ملی کشورها را پیش‌روی ما می‌گذارد. پاسخ دقیق و بی‌حاشیه در سه بخش می‌آید: وضعیت حقوقی آمریکا، علت قدرتی آن برای دخالت، و نسبت این قدرت با حق تصمیم‌گیری کشورها درباره فناوری هسته‌ای خود.

از منظر حقوق بین‌الملل، معاهده NPT یکی از ارکان اصلی کنترل تسلیحات هسته‌ای است؛ این معاهده از سال ۱۹۷۰ به‌اجرا درآمده و امروز ۱۹۱ کشور (عمدتاً) عضوش هستند. ایالات متحده آمریکا عضو این معاهده است. اما چند نکته مهم وجود دارد:
عضویت به‌معنای «حق دخالت» نیست؛ معاهده NPT برای کشورهای عضو شروطی وضع می‌کند: کنترل گسترش سلاح‌های هسته‌ای، همکاری در امور صلح‌آمیز، و تعهد به خلع‌سلاح هسته‌ای تدریجی (ماده ۶)آمریکا، اگرچه عضو است، در عمل همچنان دارای بزرگ‌ترین زرادخانه هسته‌ای جهان است و تعهد خلع‌سلاح تدریجی را به‌طور کامل اجرا نکرده است.افزون بر این، در زمینه معاهدۀ منع آزمایش‌های هسته‌ای آمریکا امضاء کرده اما هنوز به‌صورت کامل آن را تصویب نکرده است.بنابراین، از نگاه حقوقی، آمریکا نه فقط ذی‌حق ویژه برای دخالت ندارد.

داشتن قدرت نظامی و اقتصادی شبکهِ بین‌المللی نهادها و پیمان‌ها دلیل بر دخالت در کشورها نیست.البته آمریکا می‌داند که مهار این فناوری در کشورهای رقیب، یک هدف راهبردی است. در منطقه خاورمیانه مثال بارز این است که آمریکا برای حفظ برتری متحدانش (مثل اسرائیل) حساس است و بنابراین در برابر پیشرفت هسته‌ای کشورهایی که با منافعش همسو نیستند، وارد عمل می‌شود.
اینجاست که مسئله ایران به میان می‌آید.

از منظر ایران، و با استناد به سخن روز دوشنبه رهبر عزیز انقلاب، چند اصل روشن است:یک کشور حق دارد فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را توسعه دهد، مشروط بر رعایت مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نه زیرنظر دولت دیگری.وقتی کشوری دیگر (ایالات متحده) خود دارای زرادخانه هسته‌ای است و در عمل تعهدات خلع‌ سلاح هسته ای خود را به‌طور کامل اجرا نکرده، هرکز نمی تواند به دیگران خرده بگیرد.

دخالت مستقیم یا فشار بر فهم برنامه هسته‌ای دیگران، به معنای نقض «حق تصمیم‌گیری ملی» است که یکی از اصول بنیادین حاکمیت دولت‌ ایران است.‌در این معنا، سخن صنعت هسته‌ای ایران ربطی به آمریکا ندارد… آمریکا چکاره دنیاست؟ پیامی شفاف دارد: اگر آمریکا نمی‌تواند از لحاظ اخلاقی یا حقوقی ادعا کند که فناوری هسته‌ای کشورهای دیگر را تعیین کند، پس چرا خود را در جایگاه ناظر می‌نشاند؟

برای ایران، این مناقشه بیش از یک مسئله فنی یا فناوری است؛ بلکه تبدیل به نماد استقلال و عزت ملی شده است. وقتی ایران می‌گوید ما فناوری هسته‌ای خود را بدون اجازه دیگری دنبال می‌کنیم، در واقع می‌خواهد بگوید:ما زیر فشار قدرت‌های بزرگ نمی‌رویم.ما به منطق دستوری، تحمیلی و قیم‌مآبانه نه می‌گوییم.

فناوری هسته‌ای بخشی از راهبرد توسعه ملی و امنیتی ماست، نه یک امتیاز استثنایی که باید برایش امتیاز افزون بدهیم.در نتیجه، این مناقشه یک میدان تبلیغاتی و نمادین هم هست چه برای جامعه داخلی ایران، چه برای افکار عمومی منطقه‌ای و جهانی. در هر حال آمریکا از منظر حقوقی حق ندارد برنامه هسته‌ای کشور دیگر را تعیین کند؛بنابراین،ما حق داریم فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز داشته باشیم؛ این تصمیم ماست، نه تصمیم قدرت بزرگ.این فهم به ما کمک می‌کند تا پیام رهبر انقلاب را نه صرفاً به‌عنوان یک شعار، که به‌عنوان یک موضع راهبردی و حقوقی تلقی کنیم.

مظفر حاجیان