به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از نامه نیوز، خروج امریکا از برجام و تلاش اروپا برای ایجاد سیستم مستقلی از امریکا برای ارتباط مالی با ایران، در حال حاضر اروپا را به یک خودشناسی در رابطه با توانایی خود مستقل از امریکا رسانده است. اروپا دریافته است در طول سالیان گذشته بیش از حد به سیستم مالی امریکا وابستگی پیدا کرده است و باید طرح نویی در این رابطه در اندازد. سوال این است که اروپا اراده عملی برای به جریان انداختن این سیستم مستقل از امریکا را دارد و تا چه حد می تواند با ایران مسیر جدیدی را پیش ببرد.

در این باره با دیاکو حسینی کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
پس از خروج امریکا از برجام، اروپا تلاش می کند یک سیستم خاصی را شکل بدهد که بتواند از ایران حمایت کند و ایران بتواند راحت کارهایش را انجام دهد و به این خودشناسی رسید که چقدر به آمریکا وابسته است. یعنی چه از لحاظ بانکی، سوییفت، از لحاظ تجارت، از لحاظ شرکت‌های بزرگ؛ هر قدمی خواست بردارد، متوجه شد به شدت به آمریکایی‌ها وابسته است و اصلا بدون آمریکا نمی‌تواند کاری بکند. به نظرتان الان با این خودشناسی، اروپا این اراده را در خودش می‌بیند که بخواهد یک فضای جدیدی را مستقل از آمریکا ایجاد کند و این را در مورد ایران تحقق ببخشد؟
شما کاملا درست می‌گویید که اروپا به دنبال این بحث یعنی خروج آمریکا از برجام، به این خودشناسی رسید، اما این خودشناسی ادامه دارد و به پایان نرسیده است. اگر اروپایی‌ها بتوانند برجام را منهای آمریکا حفظ کنند، برای چند سال آینده و تا وقتی که اوضاع تغییر کند، رهبر آمریکا تغییر کند؛ به این خودشناسی هم خواهند رسید که می‌توانند بدون آمریکا، ارتباطات استراتژیک جهانی خوبی را فراهم کنند و نقش‌آفرینی جهانی شایسته‌ای را پی بگیرند. سال‌ها هم اتحادیه اروپا از دهه ۹۰ به بعد به‌طور خاص کاملا تابع ایالات متحده آمریکا بود و به ندرت از آمریکا فاصله می‌گرفت و به ندرت می‌توانست این فاصله را طی زمان طولانی حفظ کند. این بار اگر اروپا بتواند برجام را منهای آمریکا حفظ کند، به این جمع‌بندی خواهد رسید که جهان تک‌قطبی نیست و می‌تواند به‌عنوان یک جهان چندقطبی یا یک جهان چندمرکزی به رسمیت شناخته شود و در آنجا اروپا نقش مستقلی از آمریکا را در ترتیبات جهانی ایجاد کند. من فکر می‌کنم در اروپا این گرایش به صورت بسیار قوی وجود دارد و با آزمایش برجام دارد تشویق می‌شود که سعی کند به لحاظ سیاسی و اقتصادی به تدریج از آمریکا فاصله بگیرد؛ نه اینکه فاصله بگیرد، به این معنا که اقداماتی مستقل‌تر از آمریکا پیش برد، به نحوی که با تغییر رفتار آمریکا، منافع اروپا به خطر نیفتد و آن را آزمایش کند. منتهای امر، در یک قالب ژئواستراتژیک این بحثی که داریم صحبت می‌کنیم، این جنبه سیاسی‌اش آن بود. در جنبه نظامی – امنیتی استقلال اروپا از آمریکا، ادامه این روند و موفقیت آن وابسته است عمدتا به نقشی که و رفتاری که روسیه با اروپا دارد.
نقش روسیه در این میان چیست؟ تاثیر مثبت دارد یا منفی؟
 اگر روسیه تهدیدی بزرگ برای اروپا باشد و به رفتارهایی ادامه دهد که اروپایی‌ها را نسبت به روسیه می‌ترساند، از جمله کاری که در الحاق کریمه انجام داد یا درباره اوکراین صورت داد، ممکن است اروپا به این نتیجه برسد که بهتر است با آمریکا برای مهار روسیه همکاری کند ، چون احتمالا اروپا به تنهایی قادر نیست که روسیه را مهارش کند. ولی اگر روسیه تلاش کند که با اروپا روابط سازنده‌ای در اقتصاد و در امنیت داشته باشد و به‌عنوان یک شریک برای اروپا عمل کند، در آن صورت من فکر می‌کنم افراد خیلی زیادتری در اروپا به تدریج به این نتیجه می‌رسند که می‌توانند حتی در امور امنیتی خودشان مستقل از آمریکا یعنی ناتو عمل کنند و یک تشکیلات جداگانه‌ای داشته باشند. اگر این اتفاق بیفتد، واقعا صحنه شطرنج جهانی تغییرات جدی خواهد کرد، به نحوی که ما در آن روز می‌توانیم به طور قاطع‌تر بگوییم که جهان تک‌قطبی ارزش خودش را از دست داده، موضوعیتش را از دست داده و ما واقعا وارد یک جهان چندمرکزی شدیم. من فکر می‌کنم در اروپا انگیزه بالایی نسبت به این موضوع وجود دارد و برجام می‌تواند شروعی برای این تغییر باشد.
توقعات ایران از اروپا تا چه حدی می تواند بالا برود؟ آیا آنها می توانند شرایط جدید مورد نظر ایران را شکل دهند؟
 این را باید اضافه کنم که به ایران مربوط می‌شود. همین امروز هم با وجود این گرایش‌ها، نباید توقع بیش از حدی از اروپا داشته باشیم. توقعات ما از اروپا باید در مقیاس سیاسی باقی بماند. همین بیانیه‌هایی که خانم موگرینی می‌دهد یا وزرای خارجه کشورهای اروپایی در حمایت از برجام می‌دهند، برای ما امروز ارزشمند است؛ حتی اگر آنها واقعا نتوانند به لحاظ اقتصادی زیان‌های حاصل از خروج آمریکا از برجام را جبران کنند یا در سایر ترتیباتی که آمریکایی‌ها در حال پیشبرد آن هستند، در نگرش‌های نظامی و غیره، سهم جدی‌ای داشته باشند. همین که به لحاظ سیاسی اروپایی‌ها با آمریکا همراه نیستند، برای ایران که درصدد گریز از اجماع‌های بین‌المللی علیه ایران است، باارزش است و حفظ خط موجود، یعنی ادامه حضور ما در برجام به آنها کمک می‌کند که این حمایت سیاسی را داشته باشند. ما حتی می‌توانیم با اروپایی‌ها در رابطه با منطقه یا حتی مسائل امنیتی، مثل موضوعات مربوط به تسهیلات بانکی به توافقاتی دست پیدا کنیم؛ توافقاتی که ژئوپولتیک منطقه را تغییر نمی‌دهد، ولی به جهت سیاسی به این امور در رابطه ایران و اروپا خواهد بخشید. من فکر می‌کنم اگر ما چنین کارهایی را انجام دهیم، اروپایی‌ها زبان درازتری درباره آمریکایی‌ها خواهند داشت. اروپایی‌ها همین الان هم که دارند از برجام حمایت می‌کنند، تحت فشار هستند، چون از نظر آنها ایران کشوری است که کارهایی را صورت می‌دهد که اروپا به سختی می‌تواند از آنها دفاع کند، با توجه به کاراکتر اتحادیه اروپا؛ در نتیجه ما باید این را درک کنیم که حمایت اروپا از ایران خیلی سخت است و ما باید سعی کنیم که به آنها کمک کنیم که این حمایت از ما را ادامه دهند.