به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس خراسان شمالی؛ خبرنگار ما در اسفراین پیگیر موضوعی در سطح این شهر میشود. موضوعی که دغدغه این روزهای بسیاری از خانوادههای اسفراینی است. میگوید: طی این سالها که بهعنوان خبرنگار مشغول به فعالیت هستم، خط قرمزهایی برای خود کشیدهام. شاید پررنگترین آن تفکیک مسائل و معضلات شخصی باکارم است. هیچگاه معضلاتم را در غالب سوژه خبری پیش نبردهام. اما این بار میخواهم از خط قرمز گذر کنم. زیرا بر طبق موازین دینی و انسانی در وهله اول من یک مادرم!
مادر دو پسر بازیگوش و پرجنب و جوش. این رسالت سترگ مرا بر آن داشت، پیگیر خطر بزرگی که در کمین شهروندان و به اسفراینی نشسته باشم. خطری که در نگاه مدیر روابط عمومی شهرداری اسفراین هیچ مسئولیتی را متوجه مجموعه او نمیکند و سیبل را آب منطقهای معرفی میکند.
اما از آنجا که شانه خالی کردن از مسئولیت دادن شیوه و مرام بسیاری از ادارات ما شده است؛ معاون آب منطقهای هم انجام این مأموریت را با شهرداری میداند. خدایا خودت سرانجام این مسئولین را ختم به خیر کن، آخر ای برادران من اگر هیچ تعصب و دغدغهای در حوزه مسائل کاری ندارید؛ پدر که هستید؟! شاید این اتفاق خدایناکرده برای جگرگوشههای شما پیش بیاید. اتفاقی که دعا میکنم برای احدی پیش نیاید!
غروب یک روز زیبای بهاری خانوادهای که دست فرزند دلبندشان را گرفته تا او را به بوستان مرکزی شهر ببرد. به اذعان بسیاری پارک ملت اسفراین اولین انتخاب جهت گذراندن یک لحظاتی خوش برای فرزندان و خانوادههای این شهر است. هوای مطبوع امسال. درختان سر به فلک کشیده این بوستان. وسایل بازی کودکان و… اما سهلانگاری شهرداری و آب منطقهای در عدم نصب حفاظ در حاشیه جوی بزرگ آب حاشیه پارک که به شکرانه بارشهای امسال مملو از آب است، این زیبایی را تبدیل به یک تهدید کرده است.
صدای دلنشینی که وقتی با خندهها و فریادهای حین بازیهای کودکانه باهم ترکیب میشود طنین یک نت زیبای موسیقایی است. ازقضا جوی بزرگی که کنار وسایل بازی کودکان قرار دارد. همانطور که بر روی نیمکتی نشستهام، با چشم پسرهایم را دنبال میکنم تا مبادا به جوی آب نزدیک شوند.
مأموریتی که پس از بررسی اطراف متوجه میشوم بسیاری از والدین نیز در حال انجام آن هستند. مأموریت مراقبت چشمی از کودک را برای لحظهای به همسرم میسپارم. در جلد خبرنگاریام به سراغ نیمکت کناری میروم. مادری بر روی آن نشسته. لحظهای که دخترک کوچک زیبارویش نگاهش را به سمت جوی آب میکند از جایش کَنده میشود.
مریم جان الآن نوبت تو میشود تا تابسواری کنی. با این ترفند نگاه دخترک گندمگونش را از خطر احتمالی بهسوی تاب منحرف میکند. وقتی با او همصحبت میشوم و پرسشم را میشنود، میگوید: خانم خبرنگار مگر فرزندان مسئولین پارک نمیآیند.
در حال فکر کردن به سوالش بودم که گفت: مگر اسفراین چند پارک دارد؟! حتماً میآیند. اما چرا فکری به حال این مشکل نمیکنند. به سمت خانم دیگری میروم. او نیز میگوید:«فرزندم را تقریباً هفتهای دو بار به این پارک میآورم. اما در تمام لحظاتی که او مشغول بازی است من هم با چشمان نگران او را دنبال میکنم. گویا مأموریت چشمی وظیفه این روزهای والدین اسفراین شده است.»
او نیز مسئولان را دعوت به حضور در پارک و لمس خطر از نزدیک میکند، باشد تا لمس خطر از نزدیک در حضرات کارگر افتد تا فکر عاجلی برای حل این مشکل بکنند. به آنها قول پیگیری از نهادهای مرتبط میدهم. خودم به سمت همسرم میروم تا شیفت را از او تحویل بگیرم. روز بعد موضوع را با شهردار اسفراین تلفنی در میان میگذارم. محسن لعل قادری که هنوز مهر حکمش خشک نشده ابتدا اظهار بیاطلاعی میکند. به او حق میدهم! آخر از آمدنش به اسفراین زمان کوتاهی میگذرد.
یادم باشد در آسیبشناسی بهکارگیری نیروهای غیربومی این را نیز بگنجانم! در انتها از بنده میخواهد با روابط عمومی شهرداری تماس بگیرم. باشد تا گرهای باز شود و حفاظی نصب شود.
مسئول روابط عمومی میگوید: «نصب پوشش و حفاظ این جوی با آب منطقهای است. در انتها جملهای میگوید که بسیار متأثرم میکند. جملهای که بیکموکاست و کاست اینگونه از زبان ایشان جاری شد این است؛ «گزارش شما اگر در جهت تخریب شهرداری است، مطمئن باشید بهجایی نمیرسد.»
اللهاکبر از این سوءبرداشت! موضوع را با جدیت از معاون آب منطقهای پیگیر میشوم. نقویان میگوید: «نصب حفاظ این جوی آب با مالکین آب است. در کل هم این فضاسازیهای شهری به حوزه شهرداری مرتبط است.»
به شهرداری که دخلی ندارد. به آب منطقهای هم همچنین! به نظر میرسد در این سلب مسئولیتها تنها خانوادههایی مقصرند که برای گذراندن ساعاتی شاد پارک ملت را انتخاب میکنند.
در انتها جهت نتیجهگیری از این گزارش به والدین گرامی توصیه میکنم؛ تا اطلاع ثانوی مراقب سقوط فرزندانتان در جوی روان پارک ملت اسفراین باشید. آخر به شهرداری و آب منطقهای هیچ دخلی ندارد.
انتهای پیام/