پایگاه خبری ربیع/
این روزها عده ای در داخل و البته با استفاده از تحرکات بیرونی موضوع مذاکره را دوباره دامن می زنند و مخالف و موافق هایی بحث را آغاز نموده اند؟! خیمهشببازی آمریکا با عروسک تحریمها، این روزها نه تنها اعتباری برای این کشور محسوب نمیشود؛ بلکه ناتوانی و ضعف آمریکا را در مواجهه با رقبای خود بیشتر برملا میکند. به نظر میرسد، ایالات متحده آمریکا دچار یک توهم تحریمی است؛ چرا که کاخ سفید از طریق تحریمها درصدد بود همچنان خود را یک هژمون برتر در جامعه بینالملل نشان دهد. در موضوع سیاست فشار حداکثری برملت ایران نیز واقعیت این است که امروز آمریکاییها به معنای واقعی کلمه شکست خوردهاند و نه تنها نخبگان آمریکایی نسبت به تأثیرگذاری تحریمهای اتخاذ شده هیچ امیدی ندارند؛ بلکه معتقدند آمریکا دیگر هیچ اهرم فشاری در مقابل ایران نخواهد داشت. او در دوره چهل ساله اخیر در زمینه اقتصادی همه توانایی اش را بکار برد تا از رشد و پیشرفت ایران جلوگیری به عمل آورد و در چند ساله اخیر شدیدترین تحریم های اقتصادی و بقول خودش فشار حداکثری را بر ایران وارد نمود اما امروز فهمیده است حربه سنگین فشار و تحریم اقتصادی اش تاثیر چندانی نداشته و در آینده بکلی تاثیر نخواهد داشت. ملت ایران با مقاومت راه خود را یافته است و بزودی از این گردنه تحریم خواهد گذشت و آمریکا را بی اعتبارتر از گذشته خواهد نمود.
تحریمها علیه ایران از بدو پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و در زمان ترامپ با پروژه به صفر رساندن فروش نفت ایران به اوج خود رسید اما این ادعا و آروزیی بود که هرگز بوقوع نپیوست و در این شرایط همچنان ایران نفت خود را از راههای مناسب می فروشد گر چه خود ایران نیز علاقه ای به فروش نفت خام ندارد چنانچه بارها قرار شده بودجه کشور از وابستگی به نفت رها و آزاد شود.
این در حالی است که آمریکا با راهاندازی تبلیغات عظیم رسانهای تحریمها را به گونهای در جامعه بینالمللی مطرح کرد که حتی خودشان نیز به تأثیرگذاری آن ایمان آوردند و منتظر نتایج سنگین اش یعنی مقابله مرد با نظام شدند که این آرزو را به گور خواهد برد! از سوی دیگر، تعمیم تحریمها از حوزه اقتصادی به مسئولان عالی نظام نشان داد، آمریکا به کف تحریمها رسیده است. ایالات متحده که از تأثیرگذاری تحریم بر ایران به شدت ناامید شده، با دست و پازدن برای مذاکره مجدد با ایران به دنبال راهی است تا سیاست شکستخورده تحریم را عملاً کنار بگذارد آمریکایی ها امروز پیشنهاد گفت و گوی دوباره در مورد برجام را می دهد برجامی که خود از آن فرار کرده است و امروز می خواهد به آن برگردد تا امتیازات دیگری را از ایران بستاند اما زهی خیال باطل که ایران مذاکره در مذاکره را بپذیرد؟! آمریکا امروز عنوان می کند ما از این طریق می توانیم مشکلاتمان را با ایران حل کنیم که البته در پشت این بیان و سیاست نیز قطعا توطئه ای جدید وجود دارد که بزودی پرده برداری خواهد شد. از سوی دیگر، ملت ایران با مقاومت در برابر فشارها توانست عبور از تحریمها را عملی کند و عملاً تحریم را به سیاست شکست خورده برای آمریکا تبدیل کند. وضعیت امسال نشان میدهد، همانطوری که بیان شد فروش نفت به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته واتفاقی هم نیفتاده است و در آینده نیز اتفاقی برای عدم فروش نفت نخواهد افتاد بلکه شاید به این نتیجه برسیم که از خام فروشی خارج و تحول جدیدی بوجود آید.
نا گفته نماند، واقعیت این است که مذاکره به اسم برداشتن تحریمها تنها بهانهای است تا ثمرات مقاومت که منجر به عبور از تحریمها شده است، نادیده گرفته شود و البته که مردم ایران و مسئولان برای چندمین بار آمریکا را نخواهند آزمود چرا که او نه در باره ایران که در باره همه تعهداتش در دنیا بد عهد بوده و هرگز به تعهداتش پایبند نبوده و نیست.آمریکا مذاکره را پوششی برای شکست خود قرار می دهد تا آبروی نداشته اش بیش از این برباد نرود چرا که خود می داند ایران هیچ اعتباری برای مسئولان آمریکا قائل نیست و برای مذاکره نتیجه ای متصور نخواهد بود حال چه دولت در حال اتمام عمر دولتیش و چه دولت جدید سرکار نیامده اش!.
آمریکایی ها ثبات فکری ندارند و اصولا تشکیلاتی منسجم در آمریکا حاکم نیست که بتواند تصمیم بگیرد و برآن پایبند باشد چنانچه از یکطرف خواستار گفت و گو و مذاکره هستند چه او که در حال رفتن است و چه آنکه بزودی وارد کاخ سفید می شود آنها از طرفی همچنان بر طبل فشار حداکثری و شدت تحریم ها و انواع مختلف تهدید می کوبند از طرفی نیز به مذاکره می پردازند؟!
چنانچه همه آنها معقدند و می گویند تا زمانی که رفتار مخرب ایران! ادامه داشته باشد، فشار حداکثری آمریکا علیه ایران باقی خواهد ماند و رفتار مخرب یعنی عدم فرمانبری از آمریکا و عدم همراهی با سیاست های استکباری او در جای جای جهان؟!
آنچه مسلم است پس از خروج ترامپ از برجام، دیگر ذره ای اعتماد به دولت آمریکا قابل تصور نیست؛ به همین دلیل با وجود دعوتهای مکرر رئیس جمهورفعلی و رو به پایان کار امریکا برای مذاکره، ایران با این مساله مخالفت نموده و دو شرط برای مذاکرات مستقیم با واشنگتن مطرح نموده است که مربوط به بازگشت واشنگتن به توافق هستهای بدون قید و شرط و برطرف شدن تحریمها علیه ایران می باشد. البته نه حالا که کشورهای اروپایی هم در تقسیم کار جدید با آمریکا خط و نشانهای جدید کشیده اند در چنین شرایطی هرگز ایران با هیچ دولت و قدرتی مذاکره نخواهد کرد! زیرا مذاکره در مذاکره مردود است و مذاکره در مورد موضوعات جدید بکلی قابل بیان نخواهد بود و مطمئن اگر این دو اقدام صورت نگیرد مذاکره ای در کار نخواهد بود اینکه در روزهای گذشته دوباره شروع کرده اند ندای مذاکره سر دهند برای ایجاد جو روانی جهانی است و فشار بر ایران! که تاثیری بر رفتار درست و منطقی و قانونی ایران نخواهد داشت. مذاکره ای که بتواند نگاه ایران را به آمریکا تغییر دهد وجود ندارد مگر اینکه آمریکایی ها سرعقل آیند و ضمن عذر خواهی، دارایی های بلوکه شده ملت ایران را آزاد کنند و تحریم ها را بکلی لغو کنند و پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و دست از قلدری و خوی استکباری بردارند.