وقتی صداقت در روابط گم می شود!
خداوند صداقت را خلق کرد تا معنای دیگری به زندگی بشر ببخشد ولی صد افسوس که آدمی راه یافتن صداقت را گم کرده و آرامش را در جایی به غیر از راستگویی جستجو می کند.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، خداوند صداقت را خلق کرد تا معنای دیگری به زندگی بشر ببخشد ولی صد افسوس که آدمی راه یافتن صداقت را گم کرده و آرامش را در جایی به غیر از راستگویی جستجو می کند.
صداقت واژه ای است که روابط انسانی را مستحکم کرده و انسان را به سوی انسانیت سوق می دهد.این خصوصیت اخلاقی به صورت اکتسابی و از طریق محیط خانه،مدرسه و اطرافیان در نهاد انسان ها به وجود می آید.به طوریکه کودک با الگو گیری از رفتار و گفتار والدین صداقت را از آن ها یاد می گیرد بدون آنکه به طور مستقیم به او بیاموزند.بر این اساس وقتی صداقت در محیط خانواده سایه می افکند روابط بین اعضاء مستحکم و پر از صمیمیت می شود.
همواره در روایات و آموزه های دینی به گفتار و رفتار صادقانه تاکید شده است .حضرت محمد )ص( در این رابطه می فرمایند راستی مبارک است و دروغ شوم. امروزه در جامعه این ویژگی شایسته در برخی از روابط اجتماعی و خانوادگی رنگ باخته و دروغ و ریا جایگزین آن شده است.
زمانی که پای منفعت طلبی و خودخواهی به میان می آید سبب می شود صداقت از فضای حاکم بر روابط رخت بر بسته و جای خود را به پنهان کاری و دروغ گویی بدهد.آن وقت است که دیگر جایگاه انسانیت و ارزش های اخلاقی از بین رفته و افراد بر اساس نفاق با یکدیگر رفتار کنند.
به همین دلیل است که امروزه در بسیاری از روابط ها اعتماد از بین رفته و دیگر خیر خواهی و دلسوزی وجود ندارد و افراد به وعده ها و تعهدات خود عمل نمی کنند.این موضوع آنقدر واضح است که افراد به فرد محوری تمایل داشته و آنقدر غرق در تعلقات مادی و دنیوی خود شده اند که فقط با عدم صداقت می توانند به نیات درونی خود دست یابند.
این در حالی است که صفت دروغگویی به عنوان یک عادت رفتاری مخرب جزئی از شخصیت افراد می شود و به قدری انسان را در خود اسیر می کند که راهی گریزی از آن نیست.چرا که فرد توانسته با عدم صداقت پولدار شود و یا اینکه به مقام و درجه ای برسد ولی ممکن است به یک چشم بر هم زدنی تمام مقام و ثروتش نابود شود.البته افرادی که در روابط بین فردی و شغلی صداقت را رعایت نمی کنند استرس و ترس درونی و نگرانی همراه آن ها خواهد بود به همین دلیل از آرامش برخوردار نیستند.در زندگی مشترک نیز اگر روابط بر پایه صداقت نباشد چتر بی اعتمادی و عدم صمیمیت و نفاق در بین آن ها چیره گشته و اندک اندک زندگی را به یخبندانی گسترده مبدل می سازد.
یکی از عوامل بی صداقتی در جامعه فقر فرهنگی است بدین منظور که افراد جامعه ارزش های فرهنگی را در خانواده و مدرسه نیاموختند و به قوانین زندگی اجتماعی پایبند نیستند و اگر چنین بود شاهد بی صداقتی در جامعه نبودیم.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع راستگویی و صداقت در جنبه های مختلف زندگی اعم از شغلی،تحصیلی،اجتماعی،زندگی مشترک و …لازم است بیش از قبل نسبت راستگویی توجه بیشتری داشته باشیم، تا شاهد معضلات کنونی در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی نباشیم.
به یاد داشته باشیم شهروندان صادق در یک جامعه سبب توسعه یک ملت هستند اگر صداقت در جامعه و روابط حاکم شود شاهد فسادهای مالی نخواهیم بود.در نتیجه سلامت روانی نیز افزایش پیدا می کند و سبب اعتماد عمومی خواهد شد.همچنین توسعه اقتصادی کشور در سایه تعهد کاری و افزایش بهره وری حاصل خواهد شد.
نجمه کریمیان