به گزارش پایگاه خبری ربیع، بسمالله الرحمن الرحیم
تنگتر شدن حلقه محاصره در اطراف ادلب و با نزدیک شدن زمان حمله همه جانبه ارتش سوریه و نیروهای مقاومت به آخرین پایگاه تروریستها در ادلب، چرخش بازیگران در این باره نیز کاملاً محسوس و ملموس شده است. از یکطرف سازمان ملل که در طول دوره هفت ساله بحران سوریه کمترین واکنش قابل ذکری علیه جنایات دامنهدار تروریستها نشان نداد، اکنون برای توقف عملیات نظامی در ادلب مرتباً بیانیه صادر میکند. این روش قبلاً در جریان محاصره حلب، دیرالزور، غوطه شرقی و حتی موصل عراق هم به کار گرفته شد و نشان داد که سازمان ملل فقط نگران جان تروریست هاست و بس.
اردوغان که مدتی است با ایران و روسیه برای حل بحران سوریه همکاری میکند، در مورد عملیات نظامی در ادلب با این استدلال که جنگ میتواند چند میلیون آواره روی دست ترکیه بگذارد، نظر منفی دارد.
مسکو نیز در این میان به نظر میرسد مواضعش تحت تاثیر القائات سیاسی – تبلیغاتی و فشارهای سیاسی در هالهای از ابهام قرار گرفته و مرتباً در نوسان است. مواضع کرملین در مورد سوریه و مسائل مرتبط به قدری تحت الشعاع مناسبات مسکو قرار گرفته که حتی نتانیاهو در حین رسوائی و بیآبروئی به خاطر انبوه اتهامات و پروندههای پرتعداد علیه او، برای کرملین شاخ و شانه میکشد و از مسکو باج خواهی میکند.
قابل تاملتر از همه، مواضع تروریستهای در محاصره و معارضینی است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند ولی با اتخاذ مواضع تحکم آمیز، گوئی به عنوان پیروز میدان جنگ، مایلند شروط خود را بر همه تحمیل کنند. با مروری به شروط معارضین و تروریستها بهتر میتوان دریافت که قضیه چیست. سوریه باید روابطش با ایران را قطع کند و نیروهای ایرانی از سوریه خارج شوند. بشار اسد هم از قدرت کنارهگیری کند و… الباقی فهرست پیش شرطها هم دقیقاً در چارچوب خواستههائی است که تروریستها و حامیان آنها با آنهمه شرارت و جنایت جنگی هم قادر به تحمیل آنها نشدهاند ولی حالا به عنوان پیش شرط مذاکرات، مایلند آنچه از طریق جنگ نتوانستهاند به دست آورند از طریق مذاکره مطالبه کنند.
کاملاً قابل درک است که معارضین و تروریستهای محاصره شده در ادلب در موقعیتی نیستند که چنین شروطی را تبیین کنند و خود بهتر میدانند که در اوج روزهای یکه تازی و شرارتشان هم بدون حمایت محور شرارت غربی – عبری – عربی، حرفی برای گفتن نداشتند. کسانی که این روزها در ادلب دنبال راه فرار میگردند و به لباسهای زنانه و آویزان شدن به زیر کامیونهای امدادرسانی متوسل میشوند، آیندهای برای خودشان در سوریه نمیبینند که چنین شروطی را انشاء کنند. بلکه این حامیان شرور غربی – عبری – عربی هستند که امیدوارند با سوءاستفاده از تریبون سازمان ملل و شانتاژ سیاسی – تبلیغاتی بتوانند بازی را به نفع خودشان تغییر دهند. این برای سازمان ملل هم بسیار شرم آور است که با سکوت مرگبار خود در قبال فجایع سوریه و عراق، هر زمان که تروریستها در محاصره و تنگنا قرار میگیرند، فریاد اعتراضش بلند میشود ولی در تمامی دوره قتل عام مردم و شهروندان بیگناه منطقه ترجیح میدهد با سکوت خود به تروریستها برای جنایت بیشتر چراغ سبز نشان بدهد. در چنین شرایطی قرار است اردوغان با پوتین در سوچی روسیه روز دوشنبه دیدار و مذاکرهای داشته باشد و درباره ادامه حضور اشغالگران در عمق خاک سوریه با رهبران کرملین چانهزنی کند. اینکه روند و محصول چنین مذاکراتی چه باشد، یک موضوع فرعی نسبت به مسئله اصلی یعنی حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه محسوب میشود. روسیه و هر کشور دیگری که نقشی در مقابله جدی و موثر با تروریستها داشته و دارد، نمیتواند از جانب سوریه درباره حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه امتیازی به حامیان تروریسم بدهد. تروریستهای محاصره شده در ادلب، نفسهای آخر را میکشند و اگر حمایت نشوند و در مقابل آنها نرمشی اعمال نشود، قطعاً آیندهای ندارند. این همان نکتهای است که تمامی مدعیان مبارزه با تروریسم در منطقه و به ویژه در سوریه باید آنرا به هر قیمت ممکن بپذیرند و مطمئن باشند که بازی رسوائی حامیان تروریسم حتی با شکست کامل و خفت بار تروریستها هم تمام نشده و آنها از این پس با اغواگری و فریبکاری تلاش میکنند شکستهای خود را از راه تهدید و تطمیع جبران کنند.
سرمقاله جمهوری اسلامی/
چرخش بازیگران در ادلب
« چرخش بازیگران در ادلب » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: