به گزارش پایگاه خبری ربیع، سازمان ملل متحد این روزها شاهد گردهمایی سران و مقاماتی از اعضایش است که به مناسبت هفتاد و سومین سالگرد تاسیسش راهی نیویورک شدهاند. سازمانی که زمانی با هدف صلح و امنیت جهانی ایجاد شد اما کارنامهاش نشان میدهد که نه تنها این مهم را محقق نساخته بلکه هر روز جهان شاهد جنگهای خونین و البته بحرانهای انسانی بسیاری بوده که ریشه در ناکارآمدی این سازمان در مهار قدرتهای جهانی دارد که با حق وتو در شورای امنیت جهانی را به سوی نابودی سوق دادهاند.
نشست اخیر سازمان ملل در حالی برگزار میشود که یک نکته کلیدی در آن مشاهده میشود و آن نوع رفتارها و مواضع آمریکا و اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران است. در حالی همچنان بحث برگزاری نشست شورای امنیت به ریاست ترامپ رئیس جمهور آمریکا مطرح است که برخلاف هفتههای گذشته اکنون ادعا شده که موضوع ایران بخشی از این نشست است و نه تمام آن. در همین حال نیکی هیلی، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد، یکشنبه در گفتوگو با شبکه تلویزیونی سی.ان.ان مدعی شد واشنگتن علیرغم تنشهای فزایندهاش با ایران به دنبال تغییر حکومت در این کشور و یا هیچ جای دیگری نیست.
در همین حال مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، در گفتوگو با شبکه خبری فاکس گفت که ترامپ حاضر به ملاقات با آقای روحانی است. اما در عین حال گفت که به گمان آنها رهبر واقعی ایران آیتالله خامنهای است و آقای ترامپ آمادگی دیدار با او را هم دارد. در همین حال پومپئو با اشاره به موضع مقامات ایران که عوامل حمله به مردم در اهواز را وابسته به چند کشور عرب تحت حمایت آمریکا میدانند، گفت: “اشتباه بزرگی است که موقع رویدادی امنیتی در داخل، بقیه را مقصر بدانیم.”وزیر خارجه آمریکا در ادعایی گفت: “مرگ مردم بیگناه دردناک است. اما ایکاش ظریف به جای ایجاد ناامنی در بقیه دنیا روی تامین امنیت مردم کشورش متمرکز میشد.”
در همین حال لودریان وزیر خارجه فرانسه نیز در کنار اعلام نگرانی از نقش ایران در منطقه بر ادامه باز بودن درهای تجارت با ایران تاکید کرده است. همچنین ماکرون رئیسجمهور فرانسه نیز قصد دارد از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل برای مطرح کردن مجدد پیشنهاد خود درباره «توافق مکمل برجام» برای مهار برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران سخن خواهد گفت. ترزا می نخستوزیر انگلیس نیز در حالی سخن از پایبندی ایران به برجام داشته که همزمان بر همسو بودن کشورش با آمریکا درباره رفتارهای منطقهای ایران پرداخته است.
مجموع این مواضع یک سوال اساسی را ایجاد میکند که این مواضع که نوعی تعدیل مواضع سختگیرانه و رادیکالی گذشته این کشورهاست آیا اقدامی عملی و واقعی است و چه هدفی در ورای آن نهفته است؟
مروری بر رفتارهای این کشورها میتواند پاسخگوی این سوال باشد که آیا این تغییر رفتار واقعی است یا نمایشی ساختگی و موقت؟ هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل در حالی تلاش آمریکا برای تغییر نظام در ایران را رد میکند که رودی جولیانی، وکیل و مشاور ترامپ، در گردهمایی گروهک تروریستی منافقین در هتل «شرایتون» شهر نیویورک آمریکا، مدعی شد تحریمهای آمریکا میتواند منجر به تغییر حکومت در ایران شود.
در همین حال جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در روزهای اخیر، درباره اینکه روابط تهران – واشنگتن به کجا خواهد رسید، مدعی شد: تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای ایران و بازگرداندن تحریمهای این کشور تأثیرات عمیقی بر ایران و در کل، منطقه داشته است.
نکته دیگر نوع مواضع آمریکاییها از جمله پومپئو وزیر خارجه آمریکا درباره جنایت تروریستها در اهواز است که در سطور بالا ذکر شد. این مواضع در حالی مطرح میشود که چند سوال اساسی بدون پاسخ است. نخست آنکه اگر آمریکا واقعا به این جمله اعتقاد دارد که اشتباه بزرگی است که موقع رویدادی امنیتی در داخل، بقیه را مقصر بدانیم چرا آمریکا در قبال بحرانهای امنیتی داخلی خود از جمله حادثه ۱۱سپتامبر به داخل خود رجوع نکرده و جنگهای خانمانسوزی همچون افغانستان و عراق را به بهانه امنیت خود به پا کرده است چنانکه آمریکاییها از واژه جنگهای صلیبی برای جنگ افغانستان استفاده کردند.
چگونه است که آمریکا از صدها گروه تروریستی در جهان حمایت میکند تا به زعم خود از امنیت درونیاش محافظت کند؟ دوم آنکه اگر نباید دیگران را مقصر ناامنی خود دانست چگونه است که رژیم صهیونیستی ناتوانی خود در برابر فلسطینیها را به جمهوری اسلامی نسبت میدهد و یا کشورهای مرتجع عربی همچون سعودی، امارات و بحرین هر ناامنی درون کشورشان را به ایران نسبت داده و غرب نیز از این ادعاها حمایت میکند؟
نکته دیگر آنکه پومپئو ادعا میکند ای کاش ظریف به جای ایجاد ناامنی در بقیه دنیا روی تامین امنیت مردم کشورش متمرکز میشد. حال این سوال مطرح است که آمریکایی که چنین ادعایی دارد چگونه است که هرگز به درون خودش نمیپردازد که هر روز صدها نفر به دلیل قانون حمل سلاح جان خود را از دست میدهند در حالی که آمریکا در حال نظامی گری در سایر نقاط جهان است.؟ اگر آمریکا واقعا به اتدعای پومپئو اعتقاد دارد چرا خود آن را اجرا نمیکند؟
در همین حال این سوال مطرح است که اگر آمریکا به دنبال براندازی نیست چگونه است که جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در نشست منافقین حضور یافته و از حاکمیت آنان بر ایران میگوید.
مجموع این رفتارها و البته مواضع ترامپ که بارها بر حمایت از آشوبگران در ایران و تحرکات ضد امنیتی منافقین و گروههای تروریستی علیه ایران تاکید داشته و نیز رفتارهای عملی آمریکا در صحنه جهانی نشان میدهد که ادعای رویکرد جدید آمریکا به گفت و گو با مقامات ایرانی و نیز ادعاهای به ظاهر بشر دوستانه پومپئو ادعاهای ساختگی و واهی است. در همین حال مروری بر رفتار مقامات کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس که اقدامی در جهت اجرای تعهدات برجامی ۱+۵ انجام نداده و بر لزوم مقابله با توان موشکی و منطقهای ایران اصرار دارند نشان میدهد که سخنان ترزا می و لودریان نیز با صداقت همراه نبوده و بیشتر جنبه نمایشی دارد. حال این سوال مطرح میشود که چرا چنین مواضعی از سوی این کشورها اتخاذ شده و چه اهدافی را در ورای آن پیگیری میکنند؟
پیش از هر چیز باید به این امر توجه داشت که هر چند میان آمریکا و کشورهای اروپایی بر سر مسائل جهانی و البته برجام اختلافاتی وجود دارد اما شواهد نشان میدهد که در حوزههای مربوط به ایران از جمله در حوزه هستهای، موشکی و منطقه ای و البته تبدیل آن به کشوری همچون کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس نگاه مشترکی دارند. اما در باب اهداف این کشورها از نمایش چهرهای نرمتر در آستانه نشست سازمان ملل در حالی این کشور با برجسته سازی موضوع ایران به دنبال پنهان سازی وضعیت نابسامان اقتصادی درون کشورهایشان و ناتوانی در حل بحرانهای اقتصاد جهانی هستند که همزمان تلاش دارند تا به زعم خود ایران را گرفتار بازی دو وجهی کنند. آنها در حالی چهرهای مذاکره کننده از خود به نمایش میگذارند که در لوای آن برآنند تا شرایط را چنان سازند که اگر ایران در سازمان ملل با آنهاد مذاکره کند آن را نشانه ضعف ایران و اقدامی از روی ناچاری برای حل چالشهای اقتصادیاش نشان دهند که فضایی تحقیر آمیز علیه ایران است و از سوی دیگر در صورت عدم رویکرد ایران به مذاکره به زعم خود همراهی افکار عمومی برای اعمال فشار بر ایران و البته پنهان سازی عدم پایبندی آنها به برجام را محقق سازند. طراحی که رویکرد جمهوری اسلامی به عدم تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای غرب و البته رویکرد هیات ایرانی حاضر در سازمان ملل به اصل استکبار ستیزی و حمایت از آرمانهای انقلابی، زمینه ساز ناکامی آن خواهد شد.
سرمقاله سیاست روز/
چرا لحنها تغییر کرده است؟
« چرا لحنها تغییر کرده است؟ » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: