به گزارش پایگاه خبری ربیع، «از یمنیها یاد بگیریم که چگونه مقاومت میکنند. بهجای لباس لنگ میبندند، واسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است.»
اشتباه نکنید این سخنان توسط هیچ یک از دردمندان حاشیه نشین تهران، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، مشهدو… بیان نشده، بلکه مطالبی است که از زبان آقای دکتر علی اکبر ولایتی جاری شده است.در این رابطه ذکر چند نکته ضروری است.
۱- جناب دکتر ولایتی احتمالا فراموش کردهاند که فرزندان غیور این سرزمین درهشت سال جنگ کاملا نابرابر، با کمترین امکانات وتجهیزات و با چفیههائی که هم سربند وهم سجاده وهم سفره سادگی و دلدادگی بود وفرش بود برای رسیدن به عرش وبا سلاح ایمان و اعتقاد راسخ، دراصل درنبردی که میتوان آنرا نبرد تن با تانک نام نهاد چه رشادتهای جاودانی از خود به یادگار گذاشتند.
۲- تاریخ سراسر شور و شعور دوران مبارزات انقلاب و دفاع مقدس مملو از صحنههای طلائی وگنجینه بی پایان حماسه و جهاد وشهادت طلبی فرزندان برومند این آب و خاک است که با همین رویه و روحیه ایثارگری تمامی معادلات جنگی و نقشههای نظامی دشمنان را به هم ریختند و تاریخ پر فروغ و افتخار آفرین دفاع مقدس و پیروزی ایران اسلامی را رقم زدند. ارجاع چنین مردمی به تجربه آموزی از دیگران، امری منطقی به نظر نمیرسد.
۳- آنچه دیروز در جنوب لبنان و امروز در یمن و سوریه بعنوان مقاومت در برابر تجاوز دشمنانشان در حال وقوع است، در اصل ملهم از فرهنگ مقاومت و مجاهدت و تاسی به فداکاری رزمندگان عزیز سپاه، ارتش، بسیج، نیروی انتظامی و عشایر قهرمان ودر یک کلام ملت شهید پرور ایران میباشد. مردم ایران از هر دین ومذهب و قومی که بودند نهتنها بااشتیاق از مال خود گذشتند بلکه با عشق، جان خویش و فرزندانشان را هم برای دفاع از انقلاب اسلامی و استقلال و تمامیت ارضی کشور سرافراز ایران در طبق اخلاص گذاشتند.
۴- جناب دکتر ولایتی نیک به یاد دارند که آنروزها مقامات در کاخهای مجلل زندگی نمیکردند و بر ماشینهای آخرین سیستم و ضد گلوله سوار نمیشدند، زندگی آن روزهای فرزندان اکثریت مسئولان هم تفاوت چندانی با آحاد مردم نداشت . طبیعی بود که آن همه شور توام با شعور شکل گرفت و حماسههایی خلق گردید که تاریخ این مملکت برای همیشه به آنها افتخار خواهد نمود.
۵- بین مردم و مقامات فاصله ای وجود نداشت و علاوه بر فرماندهان رشیدو برجسته دفاع مقدس، مقامات متعددی اعم ازوزیر، وکیل،استاندار و… درکمال صداقت و یکرنگی درجبههها و در کنار فرزندان ایران اسلامی حضور مییافتند و مجروح شده،به شهادت میرسیدند و یا گاها به اسارت دشمن بعثی در میآمدند.
اسارت و سپس شهادت مظلومانه مهندس محمدجواد تندگویان وزیرنفت، شهادت سرلشکر فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، حجج اسلام محلاتی و شیرازی نمایندگان امام در سپاه، شهادت شهید چمران وزیر دفاع، شهادت همت، باکریها، زین الدینها، دستواره، سرلشکر بابایی،آقارب پرست،……نمونههایی از یکی بودن رزمندگان و مقامات بود.
۶- اینچنین واگویه گفتن برای لنگ پوشیدن بجای لباس وتکه نان خوردن و نسخه پیچیدن برای فرزندان غیوراین آب و خاک مقدس که در آزمونهای بسیار سخت با اندک امکانات و در اوج مظلومیت، سربلند و سرافراز بیرون آمده اند، جای تامل دارد. ای بسا برای گوینده محترم که از نان خشک و پای برهنه فقط نام آنرا شنیده موضوعی تازه و جذاب جلوه گر باشد.
۷- قهرمانان آنرورهای جنگ و به ویژه ساکنان شهرستانهای مرزی نیک به یاد دارند که در اوج نیازمندی خود و خانوادههایشان، بازهم پشتیبانی و کمک به جبههها را در اولویت قرار میدادند زیرا اکثریت مدیران جامعه در فکر اعزام فرزندانشان به خارج از کشور نبودند.
۸- آقای دکتر ولایتی،مردم ما همانانی هستند که در اوج محاصره اقتصادی، همزمان موشک بارانها و بمب بارانها در جنگ شهرها را تحمل میکردند.همانانی هستند که بخشی از ارزاق کوپنی یا همان جیره بندی را با تمام وجود و افتخار به جبههها کمک میکردند،همان مردمی هستند که پیرزن روستایی اش برای مدافعان وطن مینوشت:این هدیه و کمک را با فروش چند تخم مرغی که دارائی ام بود، برایتان تهیه کردهام. رزمندگان عزیز اسلام در هشت سال دفاع مقدس با مطالعه آن نامهها و مشاهده آن ایثارها، در مقابل دنیای استکبار جانانه ایستادگی میکردند.
۹- جناب ولایتی، امروز این مردم همان مردم هستند و در عشق آنان به اسلام، وطن دوستی و اتحاد آنان تغییری ایجاد نشده است. اما چون بین سخن و شعار با عمل برخی از مسئولین تناقض مشاهده مینمایند لذا منتقد، نگران و ناراحت هستند.
۱۰- جناب دکتر ولایتی شما که براحتی به همه مقامات دسترسی دارید، بدانید که کثیری از قهرمانان آن روزها که طنین گامهایشان لرزه بر اندام دشمن این کشور میانداخت امروز فاقد هرگونه منبع درآمد بوده و از یک تا سه فرزندشان با مدارک عالی دانشگاهی بیکار هستند.تعدادی از آنها به اتهامات رنگارنگی همچون عدم التزام به اسلام، عدم اعتقاد به جمهوری اسلامی، عدم اعتقاد به ولایت فقیه و…؟! توسط همفکران جنابعالی از گردونه رقابتها حذف شده و دادشان به جایی نمیرسد.
آری، باور کنید که مردم عوض نشدهاند بلکه با چشمان خویش تغییرات کاملا محسوس و غیر قابل انکار و باور در رویه و منش مسئولان میبینند. این مردم کماکان بر آن عهدی که با امام بسته اند، وفادار و پایبندند.
آقای دکتر ولایتی، اگر قرار است در برابر دشمنان این ملک و ملت ایستادگی شود که باید بشود،این پایمردی ومقاومت الزامات وشروطی دارد که اگر رعایت شوند، این مرحله نیز با سرافرازی ملت ایران پشت سر گذاشته خواهد شد.
– از جمله این شروط، پیشقدم شدن مسئولانی مانند جنابعالی در صحنه ایستادگی و مقاومت است.نان خشک خوردن و لنگ بستن پیشکش، لااقل مانند اقشار متوسط جامعه زندگی کنید. خود را فارغ از مردم و طبقات فرودستی که صاحب و صدالبته مدافع اصلی نظام و کشور هستند، مپندارید .
نظام، مملکت و تمامی سازمانها و از جمله دانشگاه آزاد را متعلق به تمام مردم ایران بدانید.برای تمامی جریانات فکری ملتزم به قانون حق حیات سیاسی و اجتماعی و مدیریتی قائل شوید تا مردم باورشان شود که از جنس آنانید و حرفهایتان را پذیرا باشند.
– ساده زیستی مقامات شرط دیگر مبارزه است. اینکه مردمی که با دهها مشکل ریز و درشت دست وپنجه نرم میکنند را به ریاضت دعوت کرده ولی خود شاهانه زندگی کنیم، در منظر افکار عمومی مقبول نخواهد افتاد. فراموش نکنید هر چه نحوه زندگی و سطح رفاه مسئولان کشور بیشتر اوج بگیرد به همان میزان در بطن جامعه عقده، نفرت و انزجار تولید و فاصلهها و دیوار بی اعتمادی بیشتر و بلندتر میشوند. امام فرمود:آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ نشینى بیرون برود و به کاخ نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ نشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. آن روزى که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خداى نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم.» (صحیفه امام، ج۱۷، ص ۳۷۷)
– بازگشت و رجوع به مردم راه مهم دیگر است. یادتان هست امام خمینی(ره) برای عبور از سخت ترین مشکلات به مردم رجوع میکرد؟ امروز هم تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی تبعیت از همان سیره است. البته این بازگشت نه در شعار، بلکه در قول و عمل باید به مردم اعتماد نمود.
در این راه لازم است ثروت و قدرت ملی این کشور که متعلق به همه ساکنان این سرزمین است را عادلانه توزیع کنید. منصبها را براساس نسبتها تقسیم نکنید، در هر مرحله عده ای از بهترینهای این کشور را با انگهای رنگارنگ از حق انتخاب شدن محروم ننمایید و….
– گام بعدی، پرهیز جدی نهادها و سازمانها و سیستمهایی که متعلق به عموم مردم هستند از ورود به دستهبندیهای جناحی و باندی. معنا ندارد روزنامه، سایت، کانال، صداوسیما و سازمانها از بودجه بیت المال ارتزاق نمایند اما در عرصه عمل از یک فکر و جناح سیاسی خاص حمایت وجانبداری و جایگاهشان تا حد سخنگویی آن جناح تنزل یابد. برنامه ریزان، مجریان و مدیران آنها چشم در چشم مردم داشته باشند و خیلی راحت برخلاف نظر و خواست اکثریت اقدام و حرکت نمایند.
– شخصیتهای ممتاز سیاسی،علمی،فرهنگی و… سرمایههای این ملک و ملت هستند. تخریب شبانه روزی آنها که از قضا در میان مردم جایگاه و محبوبیت دارند، بسان چوب حراج بر سرمایه این کشور است.
جلوگیری از حرمت شکنیها و پرده دریها علیه چنین شخصیتهای برجسته و مورد وثوق مردم که به نوعی آتش زدن برخرمن سرمایههای ملی است،محور دیگری است که میتواند فاصله ملت-دولت به معنای کلیت نظام را کاهش دهد.
سرمقاله مردم سالاری/
مردم همان مردمند، شما تغییر کردهاید!
« مردم همان مردمند، شما تغییر کردهاید! » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم کرم محمدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: