به گزارش پایگاه خبری ربیع، تأخیر سران اروپایی در قبال «ارائه»، «تشریح» و «اجرا»ی سازوکار برجامی ادعایی آنها ادامه دارد. چنانکه دیپلماتهای غربی به خبرگزاری رویترز اعلام کردهاند، مکانیسم اتحادیه اروپایی برای تسهیل پرداخت وجوه صادرات به ایران تا ۴ نوامبر/ ۱۳ آبان راهاندازی خواهد شد اما تا اوایل سال ۲۰۱۹ میلادی عملیاتی نخواهد شد. به عبارت بهتر، حداقل تا ۲ ماه دیگر خبری از اجرایی شدن سازوکار ویژه اروپا برای حفظ برجام نیست! این در حالی است که قرار است دور جدید تحریمهای ضدایرانی ایالات متحده آمریکا، ۱۳ آبان امسال اعمال شود. نکته قابل تامل اینکه مقامات اروپایی بخوبی نسبت به تاریخ اجرایی شدن تحریمهای ثانویه آمریکا در حوزههای نفتی و بانکی آگاه بودند. سوال اصلی اینجاست: «بازی برجامی اروپا» در برهه زمانی حساس فعلی چگونه قابل تفسیر است؟ آیا میتوان تأخیر مقامات اتحادیه اروپایی در این باره را ناشی از پیچیدگی ماهوی و ساختاری «طرح اروپاییان» برای حفظ ظاهری برجام دانست؟ آیا اجرایی کردن یک ساختار تهاتری، آن هم به سبک و سیاق سادهای که مقامات اروپایی طراحی کردهاند، نیاز به این همه پیچیدگی و زمان دارد؟
۱- همانگونه که بارها عنوان شده، از زمان خروج رسمی دولت ایالات متحده از توافق هستهای با ایران، مذاکرات فشردهای میان مقامات آمریکایی و اروپایی بر سر نحوه مواجهه با ایران و برجام در جریان بوده. این مذاکرات در حال حاضر نیز ادامه دارد و در قالب «دیپلماسی پنهان در ۲ سوی آتلانتیک» در حال هدایت و پیگیری است. مطابق شواهد موجود، «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا، رایزنیهای فشردهای در این باره با یکدیگر دارند. هدف از این رایزنیها، رسیدن به تفاهمی دوجانبه بر سر برجام است به گونهای که پرستیژ هر دو بازیگر، یعنی واشنگتن و اتحادیه اروپایی در این معادله حفظ شود. دیگر مقامات اروپایی نیز با تبعیت از وزیر خارجه فرانسه، در صددند «برجام» به نقطه «فراق استراتژیک» میان آمریکا و اروپا تبدیل نشود. از سوی دیگر، مقامات اروپایی قصد دارند با سادهسازی صورت مسأله و زمانمند خواندن تدوین و اجرایی کردن سازوکار ویژه مالی تروئیکای اروپا، مشترکا به سود خود و واشنگتن در این معادله- بخوانید معامله ـ زمان بخرند. بنابراین، مخالفت کلی تروئیکا با خروج ایالات متحده از برجام را نمیتوان به مثابه «تقابل پراگماتیستی- برجامی آمریکا/ اروپا» مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
۲- مقامات اتحادیه اروپایی بخوبی میدانند سازوکار ویژه پیشنهادی آنها، دارای شکافها و فراتر از آن، ضعفهایی عمده در مرحله اجراست، از این رو آنها در صددند با تاخیر هدفمند خود، قدرت مانور دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان را در برابر این بسته پیشنهادی از بین ببرند. به عبارت بهتر، بازیگران اروپایی از فاکتور و مؤلفه «کشتن زمان» به عنوان عامل تسریعکننده و اهرم فشاری جهت «پذیرش بی قید و شرط بسته برجامی جدید خود» از سوی ایران یاد میکنند. بی دلیل نبود مقامات اروپایی مرداد امسال [زمان اعمال دور نخست تحریمهای ثانویه ایالات متحده علیه کشورمان] از ارائه بسته پیشنهادی خود مضایقه کردند. آنها بخوبی میدانستند اگر چنین بستهای در آن زمان ارائه شود، قطعا از سوی ایران پس زده خواهد شد!
۳- متاسفانه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان از ماهها قبل، در برابر تاخیر هدفمند اروپاییان در قبال ارائه بسته پیشنهادی برجامی آنها و عملیاتی کردن راهکارهای عملیاتی سازوکار ویژه اروپایی منفعلانه عمل کرده است. زمانی که ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شد، آقای روحانی، رئیسجمهور محترم به مقامات اروپایی چند هفته مهلت داد بسته پیشنهادی و راهکار عملیاتی خود را برای حفظ توافق هستهای اعلام- و عملیاتی- کنند اما هماکنون ۶ ماه از آن تاریخ سپری شده است! طی این مدت، شاهد مواجهه قاطعانه دستگاه دیپلماسی خود با مقامات عهدشکن اروپایی نبودهایم. بدون شک افکار عمومی کشورمان نیز بخوبی میداند ارائه هشدارهای کلی که بیشتر به توصیههای دلسوزانه و خیرخواهانه(!) شبیه است، نمیتواند مصداق «اقتدار ایران» در برابر «اروپای چندرنگ» باشد. «پذیرش برجام ناقص اروپایی در کسری از ثانیه»، هدفی است که مقامات اروپا به صورتی هوشمندانه به دنبال آن هستند و حتی هماهنگیهای لازم را در این باره با وزیر خارجه ایالات متحده صورت دادهاند اما دغدغه اصلی این است: چرا دستگاه دیپلماسی کشورمان با اقتدار خود، این پازل آمریکایی/ اروپایی خطرناک را بر هم نمیزند؟!
۴- هماکنون یک هفته تا اعمال دور جدید تحریمهای ثانویه ایالات متحده آمریکا علیه کشورمان زمان باقی است و اروپاییان همچنان در مرحله «ارائه» سازوکار مالی ویژه خود قرار دارند! آنها اساسا عجلهای برای طی مراحل «تشریحی» و «اجرایی» مربوط به سازوکار ویژه مالی خود ندارند. اروپاییان بخوبی میدانند در سایه این تاخیر عامدانه، از یک سو خواسته مقامات آمریکایی مبنی بر اعمال فشار حداکثری مالی به ایران را تامین کردهاند و از سوی دیگر، ضمن تحمیل «برجام اروپایی» در بدترین حالت و شرایط ممکن به کشورمان، ژست «استقلال در نظام بینالملل» را نیز به عنوان تحفهای تبلیغاتی به افکار عمومی خود ارائه میکنند. بیدلیل نیست حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی، نسبت به «برجام اروپایی» ابراز ناامیدی فرموده و در خصوص استفاده از دیگر ظرفیتهای اقتصادی منطقهای، بینالمللی و داخلی کشورمان در مواجهه با تحریمهای ایالات متحده، تاکید ویژه دارند.
آیا زمان آن نرسیده تا بازی اروپا، این بار از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، برای افکار عمومی تشریح شود؟ آیا سکوت و انفعال در برابر تاخیر برجامی هدفمند اروپاییان، نوعی تن دادن به این بازی محسوب نمیشود؟ آیا بهتر نیست ما به جای بیتفاوتی نسبت به تکمیل پازل برجامی مشترک «واشنگتن– بروکسل»، قاطعانه مانع چینش قطعات این تصویر در کنار یکدیگر شویم؟
سرمقاله وطن امروز/
تکلیف نانوشته دستگاه دیپلماسی
« رمزگشایی از مراودات برجامی اروپا و کاخسفید؛ تکلیف نانوشته دستگاه دیپلماسی » عنوان یادداشت امروز در روزنامه وطن امروز به قلم محمدحسین مهدویزادگان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: