کیمیای وطن – دامون رشیدزاده :
این روزها آخرین فیلم کارگردان نام آشنای سینمای ایران در سینما سوره اصفهان بر روی پرده است. فیلم «جزیره رنگین» در کاخ زامک شهر پوزنان لهستان و جشنواره غیر رقابتی ون کوور کانادا حضور داشته است. در جشنواره غیر رقابتی– ون کوور( کانادا ۲۰۱۵) که حداکثر شماره رای مثبت تماشاگران ۵ بود؛ «جزیره رنگین» به میانگین ۳.۹۲ آرای مخاطبین رسید که امتیاز خوبی به حساب می آِد و نشان می دهد مخاطب غیر ایرانی توانسته با فضای فیلم ارتباط برقرار کند.
خلاصه فیلم
خلاصه فیلم «جزیره رنگین»:
داستان فیلم «جزیره رنگین» اقتباسی آزاد است از فعالیت دکتر احمد نادعلیان در جزیره هرمز. او یک – هنرمند محیطی- است چند سال پیش به آن جزیره رفت، بیغوله ای ویران را خرید و آن را به موزهای برای نمایش آثار هنری بومی مردم جزیره تبدیل کرد. علاوه بر این طی کارگاهی به اهالی علاقهمند جزیره آموخت که چگونه میتوانند با بهرهگیری از خاکهای رنگارنگ جزیره نقاشی کنند و آثار خود را برای فروش به گردشگران ایرانی و خارجی ارائه دهند. حاصل این فعالیت آن است که امروز کسانی که از این کارگاهها بهره بردهاند؛ میتوانند با فروش آثارشان به گردشگران، شرایط اقتصادی بسیار بهتری را برای خود و خانوادهشان فراهم کنند. بدیهی است که این فعالیت از طرف یک – سرحدی- ( فردی که از اهالی بومی جزیره نیست) ؛ در ابتدا با سوءظن و مخالفت کسانی از اهالی بومی مواجه شد و برخوردهایی را به وجود آورد. اما پس از حدود ده سال، نقاشی روی شیشه با خاکهای رنگین جزیره به یک – هنر اجتماعی– تبدیل شده است که گردشگران بسیاری را از ایران و کشورهای دوردست برای دیدار از جزیره هرمز جلب میکند.
فیلم از نگاه خسرو سینایی
خود خسرو سینایی درباره «جزیره رنگین» می گوید : فیلم «جزیره رنگین» برای من با این نگاه شکل گرفت:
۱- هر یک از ما میتوانیم در حد امکاناتمان برای ساختن سرزمینی زیباتر و زندگی بهتر برای مردم آن کوشا باشیم.
۲- حتما در این کوشش موانعی در سر راه خواهیم داشت؛ اما با مداومت و پیگیری میتوان بر این موانع فائق آمد؛ و حتی با شکیبایی و پرهیز از دشمنی؛ از آن موانع عواملی سازنده ساخت.
۳- همیشه باور کردهام که در سراسر کشورمان استعدادهایی بسیار جوشان و باطراوت وجود دارند که متاسفانه کمتر مورد توجه فیلمسازان قرار میگیرند. معتقدم در فیلمهایی که به فضاهای واقعی و زندگی روزمره مردم میپردازند؛ همکاری با بازیگران محلی نتیجهای بسیار اصیل تر و باورپذیرتر دارد.
۴- فیلم به شکلی داستانی مستند ساخته شده تا بتواند مخاطب جویای داستان را نیز به خود جلب کرده، در عین حال با سرزمینمان، مردم آن و آداب و رسوم آنها آشناتر کند.
روایت کمرنگ در جزیره رنگین
آنها که فیلم عروس آتش سینایی با بازی درخشان و به یاد ماندنی حمید فرخ نژاد به خاطر دارند شاید نتوانند با فیلم جدید سینایی آنچنان که باید ارتباط برقرار کنند. اگرچه بعضی معتقدند که وقتی سراغ فیلمهای سینایی میرویم باید به دنبال دیدن مستند- داستانی باشیم که صرفاً قرار است اطلاعات ما را راجع به موضوعی خاص افزایش دهد، اما حتی اگر با دانستن این موضوع و توقع دیدن یک مستند به سینما رفته باشیم بازهم «جزیره رنگین» انتظار ما را برآورده نمیکند. فیلمی که نهتنها از سینایی، بلکه از مجموعه بنیاد سینمایی فارابی بعید بود که اینهمه برای تولیدش هزینه کند . سؤال اینجاست که چه بر سر سازنده عروس آتش آمده که پس از چندین سال دوری از فیلمسازی، دست به ساخت چنین فیلمی میزند!؟ «جزیره رنگین» فیلمی بسیار ساده است؛ درباره استاد دانشگاهی که عاشق طبیعت و ثروتهای ملی است و بااینکه در تهران موقعیتهای شغلی بسیار خوبی دارد، تصمیم گرفته در جزیره هرمز ساکن شود و به مردم منطقه درباره موقعیت و ثروت خدادادیشان آموزش داده و به توسعه جزیره و جذب گردشگر و …کمک کند. شروع فیلم هم با فرمتی کلاسیک تنها شخصیت اصلی داستان را معرفی میکند؛ استاد دانشگاهی که باوجود همه مشکلات برای احیای هنر به جزیره زیبای هرمز رفته است؛ تا اینجا شاید بتوان از کاستیهای فیلم و فیلمنامه و دیالوگهای رسمی و مصنوعی بازیگران به خاطر انتخاب سوژه ناشناخته و توجه به موضوع مهم هنر بومی در جزیره هرمز که توسط دکتر نادعلیان در این جزیره پایهگذاری شده، با اغماض گذشت، اما مسئله این است که این انتقال پیام بهقدری دمدستی و پیشپاافتاده به تصویر کشیده میشود که به نظر میرسد اگر کارگردان بهجای صرف هزینه و زمان برای تولید این فیلم، تنها به موزه دکتر نادعلیان در هرمز میرفت و در ضمن آن از هنرجویان و کارآفرینانی که در این زمینه فعالیت میکردند، فیلم مستندی تهیه میکرد و تنها نقشها و مکالمات روزمره مردم بومی منطقه را کارگردانی میکرد، بهمراتب کاری بهتر از این ارایه میداد.