تهدیدها و آسیب‌ها

(گمراهی بعد از هدایت)

قال رسول الله (ص): ثَلاثٌ أخافُهُنَّ عَلی اُمَّتی مِن بَعدی: الضَّلالَهُ بَعدَ المَعرِفَهِ، و مُضِلاّتُ الفِتَنِ، و شَهوَهُ البَطنِ و الفَرجِ.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بعد از مرگم، از سه چیز بر امّتم بیم دارم: گمراهی بعد از شناخت، فتنه‌های گمراه کننده، و شهوتِ شکم و شرمگاه.

(گمراهی بعد از هدایت)

مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، ماه بهمن یادآور انقلابی عظیم است که به رهبری امام خمینی (ره) و حضور پرشور و شعور مردم همیشه در صحنه به وقوع پیوست و اکنون چهل و چند ساله شده است و راه خود را می‌پیماید اما این نگرانی وجود دارد که فتنه‌هایی وارد شده، راه و مسیر مردم را به انحراف بکشاند همچنانی که پیامبر عظیم الشان اسلام پس از بیست و سه سال هدایت مردم این نگرانی را داشتند چنانچه فرمودند از ۳ چیز امت برای بعد از خودم می‌ترسم یکی از آن سه مورد این است که (الضلاله بعدالمعرفه) گمراهی بعد از هدایت، پیامبر می‌فرماید از اینکه امت من بعد از من به حال قبل بر گردد و در واقع از اسلام دور شود و به جاهلیت برگردد می‌ترسم، امام خمینی قدس سره نیز از ارائه چهره طاغوتی از حکومت اسلامی نگران بودند. امام خمینی معتقد بودند انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلاب‌های دنیا متمایز است و وجه تمایز آن، اسلامی بودن آن است. (صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۲۰۳) و هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد را طاغوت می‌دانستند خواه متولیان آن پهلوی باشد یا دیگران، لذا می‌فرمایند: الآن ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد ما هم اسلامی باشیم، اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد اما ماها دیگر اسلامی نباشیم حکومت اسلام نیست. اگر بنا شد که جمهوری اسلامی باشد پاسبان‌هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاه‌هایش اسلامی نباشند، وزارتخانه‌هایش اسلامی نباشند، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است. (همان، ج،۸، ص ۴) این موضوع مهمی است که باید به آن توجه ویژه نمود باید همه تلاش کنند روحیات و شیوه‌های طاغوتی به ادارات و نهادها و رفتارهای عمومی برنگردد نباید اجازه داد مفاسدی مثل کاغذ بازی، رشوه، رانت و دنیاطلبی و دوری از مفاهیم اسلام ناب محمدی دامنه گسترده پیدا کند بلکه باید هر نا همگونی با اسلام به سرعت زدوده شود. امام خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بوده و آن را یکی از آسیب‌های عمده انقلاب برشمرده‌اند: طاغوت برای خاطر این که پسر کِی بود و نوه کِی بود که نبود، برای اعمالش بود، اگر اعمال ما هم یک اعمال طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است، منتها به یک صورت دیگری در آمده، اما طاغوت است. طاغوت هم مراتب دارد، یک طاغوت مثل رضاخان و محمدرضا، و یک طاغوت هم مثل کارتر و امثال آنها است، یک طاغوت هم مثل ماهاست. (همان، ج ۱۳، ص ۷۵) آنچه توجه به آن ضروری است عمل به اسلام است اعمال است که تعیین کننده است و معلوم می‌کند ما اسلامی هستیم یا به شیوه طاغوت به پیش می‌رویم کم کاری، کم فروشی، گرانفروشی و احتکار و هرگونه عمل خلاف اسلام و احکام آن نشان از طاغوت است که باید از جامعه اسلامی زدوده شود. عدم پایبندی به اخلاق اسلامی در امور سیاسی و عدم رعایت اخلاق سیاسی اسلام ما را به سیاست طاغوتی می‌کشاند. تهدید و آسیب شکننده، ارائه چهره واژگونه از اسلام است: علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مردم اسلام را به تن می‌کنند ولی آنچنان که پوستین را وارونه به تن می‌کنند». (نهج البلاغه، خطبه ۱۷، ص ۳۲۴) ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهره‏ای که از اسلام ارائه می‏شود چنان واژگونه و دور از واقعیت باشد که دل‏های پاک و توده مردمان به آن رغبت نکنند، زیرا مفروض امام خمینی این است که اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود همه دنیا آن را می‏پذیرند (صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۳)

وارونه نشان دادن چهره اسلام یکی از آسیب‏های تهدید کننده نظام اسلامی است که امام درباره آن هشدار می‏دادند، زیرا کنار گذاشتن ظاهر اسلام، در ایران ناممکن است ولی وارونه به تن نمودن آن آسان است. وانگهی اگر اسلام وارونه به تن شود نه تنها کارگزاران نظام ضربه می‏بینند، که از دیدگاه امام، مکتب (اسلام) از همه امور مهم‏تر است: اگر روحانیون که در رأس جامعه هستند روی موازین مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند… و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می‏شود… الآن یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده همه ماست، من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم، آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند، که کوشش کنیم وجهه اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم، نه آن طوری که خلفایی مثل معاویه و یزید… جلوه می‏دادند… و اسباب این می‏شد که یک وقت وجهه اسلام را در دنیا دگرگون کنند. (همان)

 نیز فرمودند: اگر خدای نخواسته ما پیروز بشویم به این معنا که آن دسته‏ای از ظلمه ‏ها که بودند و آن دسته‏ای از چپاولگران که بودند بیرون کردیم، لکن به جای آنها یک دسته ظلمه دیگری با یک محدودیت خاص و چپاولگری‏های دیگری با یک محدودیتی به جای او نشست، این موجب این می‏شود که مکتب ما در دنیا منعکس بشود که مکتب درستی نبوده، شکست در مکتب واقع بشود، آن شکستی که جبران نمی‏تواند بپذیرد. (همان ص ۱۹۵)

از تحلیل فوق، یک فرض ناخودآگاه به ذهن تبادر می‏کند و یک ملاک برای ارزیابی القا می‏شود و آن این که کارگزاران نظام در ارزیابی اقبال مردم، روی دیگر سکه را نیز ملاحظه نمایند؛ یعنی ممکن است آن اسلامی که ارائه می‏شود به دلیل رفتار سوء مسؤولان وارونه جلوه کند و پشت کردن مردم به برنامه حکومت همواره پشت کردن به اسلام نیست. «خود ارزیابی» اصل مهمی است که از گفتارهای گهربار امام استنباط می‏گردد.

دومین چیزی که پیامبر پس از خود از آن نگران بودند، مُضِلاّتُ الفِتَنِ، است، فتنه‌های گمراه کننده، فتنه‌هایی که ظاهر حق دارند اما باطلند؟ فتنه‌هایی که فضا را غبارآلود می‌کنند و باعث می‌شوند حق و باطل بخوبی از هم تشخیص داده نشوند و در این فرصت حق را باطل و باطل را جلوه می‌دهند و مردم را به گمراهی می‌کشانند که بسیارش را در این چهل و چند ساله دیده و لمس کرده‌ایم. سومین خطر نگران کننده استفاده از شهوت‌هاست که به شدت تأثیر گذار و گمراه کننده است و براحتی می‌تواند بسیاری را از راه و صراط مستقیم دور کند؟ شَهوَهُ البَطنِ و الفَرجِ. ما در دورانی که پشت سر گذاشته‌ایم تمامی این موارد را بخوبی دیده و لمس کرده‌ایم که چگونه این موارد توانسته عده زیادی را به مهلکه بکشاند! والعاقبه للمتقین

مظفر حاجیان