گرانی افسارگسیخته؛ تحریم دشمن یا بی تدبیری ها؟
این روزها مردم هر صبح که از خواب برمیخیزند، با قیمتی تازه از دلار، طلا و کالاهای اساسی روبهرو میشوند. سفرهها کوچکتر شده، قدرت خرید نصف و نیمه شده و آینده اقتصادی مبهمتر از همیشه است. مسئول این وضعیت کیست؟ دشمن بیرونی یا سوءمدیریت داخلی؟ یا شاید هر دو؟
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛این روزها مردم هر صبح که از خواب برمیخیزند، با قیمتی تازه از دلار، طلا و کالاهای اساسی روبهرو میشوند. سفرهها کوچکتر شده، قدرت خرید نصف و نیمه شده و آینده اقتصادی مبهمتر از همیشه است. مسئول این وضعیت کیست؟ دشمن بیرونی یا سوءمدیریت داخلی؟ یا شاید هر دو؟
تحریمها بیتردید نقشی جدی داشتهاند؛ دسترسی ایران به منابع ارزی را با مشکل جدی روبرو و فروش نفت را دشوار ساختهاند. اما آیا تحریم بهتنهایی میتواند چنین بلایی بر سر زندگی مردم بیاورد؟ پاسخ منفی است. اگر ساختار اقتصادی شفاف و مقاوم بود، اگر مدیران کشور به جای سیاستهای کوتاهمدت و تبلیغاتی، راهبردی عمل میکردند، فشار تحریمها به این شدت بر دوش مردم نمینشست. صریحتر بگوییم که ریشه گرانیهای افسارگسیخته در بیانضباطی مالی و بیتدبیری مدیران داخلی است.
کسری بودجهای که هر سال با چاپ پول جبران میشود، مانند بمب تورمی بر سر مردم فرود آمده است. تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی نمونه بارز این بیتدبیری است؛ سیاستی که میلیاردها دلار از منابع کشور را به جیب رانتخواران ریخت، اما حتی یک ریال هم سفره مردم را بزرگ نکرد و ارز پاشی ها نیز همین مسیر را طی می کند فقط رانتخواران را کلفت تر می کند.
مجلس و نهادهای نظارتی هم شریک این قصهاند. وقتی لوایح بودجهای تورمزا را بیچونوچرا تصویب میکنند، وقتی بر عملکرد بانکها و بازار ارز چشم میبندند، طبیعی است که اقتصاد روزبهروز به باتلاق فرو برود.
دلالان و سوداگران نیز از این بیثباتی نهایت بهره را بردهاند. هر بار که نرخ ارز بالا میرود، گروهی با احتکار و بازارسازی مصنوعی سودهای میلیاردی به جیب میزنند. اینجاست که مردم میپرسند: چرا دستگاههای نظارتی فقط نظارهگرند؟ آنها کجایند و چرا ایفای نقش شفاف ندارند؟اما ریشه عمیقتر در جای دیگری است؛ بیاعتمادی مردم به سیاستهای اقتصادی. وقتی شهروندان باور ندارند دولت توانایی یا صداقت در کنترل بازار را دارد، به اولین تکانه سیاسی واکنش نشان میدهند: هجوم به بازار ارز و طلا. این رفتار جمعی، هرچند طبیعی، بحران را تشدید میکند.
راستی، چرا بعد از دههها تجربه تحریم، هنوز نسخهای برای اقتصاد مقاومتی نوشته نشده؟ چرا فساد و رانتخواری همچنان بیهزینه است؟ چرا شجاعت اصلاح ساختارهای بیمار اقتصادی وجود ندارد؟
مسئولان نمیتوانند همه چیز را به گردن دشمن بیندازند. تحریمها واقعیت تلخاند، اما سوءمدیریت و فساد داخلی همان خنجری است که از پشت بر پیکر اقتصاد وارد شده است. امروز مردم از شعار خستهاند. جامعه انتظار دارد مسئولان به جای پاک کردن صورتمسئله، با صداقت بگویند چه اشتباهاتی مرتکب شدهاند و چه اصلاحاتی را عملی خواهند کرد.
گرانی افسارگسیخته امروز، نتیجه مستقیم سالها بیتوجهی به اصلاحات بنیادی است. اگر همین مسیر ادامه یابد، فردا بحرانی به مراتب بزرگتر در انتظار است. وقت آن رسیده مدیران پاسخگو باشند؛ نه با وعده و توجیه، بلکه با اقدام واقعی. مردم بیش از این تاب آزمون و خطا ندارند. انتظار مردم جهادی عمل کردن دولت و انقلابی عمل کردن سیستم های نظارتی است؟ باید دست دلالان و واسطه های سودجو از اقتصاد و جیب مردم قطع شود تا اقتصاد در مسیر درست حرکت کند.
مظفر حاجیان