چرا سلبریتیها به مهمانی افطاری نمیروند!
« چرا سلبریتیها به مهمانی افطاری نمیروند! » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم آذر فخری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، اکثر هنرمندانی که به مهمانی افطاری رئیسجمهور دعوت شدهاند، در صفحات مجازی خود، اعلام کردهاند در این میهمانی شرکت نخواهندکرد. آنها تصویر دعوتنامهی رئیسجمهور را در کنار تصویر خود، به نمایش گذاشتهاند؛ تایید گرفتن برای چهرهبودن خود و نشاندادن اهمیتی که دولت برای آنها قائل است. آیا این یک نمایش دیگر نیست، برای برجستهتر و حتی بیشتر دیده شدن؟!
البته این برداشتی بسیار بدبینانه است. اما تمام آنانکه این دعوت را رد کردهاند، میتوانستند، ضمن یک بیانیهی دسته جمعی، با اشاره به دلایل خود، که اغلب هم بین همهشان مشترک است، اعلام کنند در مهمانی افطاری رئیسجمهور شرکت نخواهند کرد. اما گویا روش و شیوهی چهرههای هنری، برای نشاندادن اعتراض هم، ازسبک و سیاقهای نمایشی بهره میگیرد؛ و هر چه وجه نمایشی ماجرا بیشتر باشد، یعنی چهره بیشتر دیده میشود. همچنان که این اتفاق افتاده است و از زمان دعوتِ آنان تا زمانی که این مقال نوشته میشود، چهرهی این چهرههای هنری مدام در حال بازنشر شدن است؛ خاصیتی که یک بیانیهی عمومی ندارد.
چرا به مهمانی نمیروند؟ چون مهمانی افطاری رئیسجمهور و نیز اکثر دولتمردان و دولتزنان، در هر ردهی مسئولیتی که باشند، بسیار هزینهبر است و آنان خواستهاند از صرف این هزینهها جلوگیری شود. این حرکت در ذات خود درست است. بهخصوص که امسال وعده و نیز دستور داده شده بود که مسئولان از برگزاری مهمانیهای افطاری خودداری کنند. ولی تا به امروز، خبری از این خودداریها شنیده نشده است، که اگر مسئولی، از برگزاری مهمانی افطاری خودداری کرده و هزینهاش را صرف امور نیازمندان کرده بود، حتما خبر و نمایش خبرش را در رسانههای حقیقی و مجازی شنیده بودیم. حال مشخص شد که قرار است در این مجال، از به میان کشیدن پای چهرههای هنری و نیز منتشرنشدن خبری مبنی بر برگزارنشدن مهمانی افطاری از سوی هیچ مسئولی، قرار است چه نتیجهای گرفته شود.
وجه مشترک این هر دو اقدام، یعنی هیاهوی پر طمطراق و نمایشی هنرمندان در اعلام برائت از شرکت در مهمانی افطاری و این که هیچ مسئولی از مهمانی دادن خودداری نکرده، همین شیوهی نمایشی است. این دو گروهِ هنری و سیاسی که به نظر میرسد، وجه افتراق بسیاری با هم دارند، در بسیاری از تقاطعهای عملکردی و تاریخی، به هم میرسند و در استفاده از برخی روشها، کاملا مانند هم عمل میکنند؛ هر دو گروه به نمایشدادن و به دیدهشدن، بسیار تمایل دارند. بهخصوص اگر فاصلهای در این میان افتاده باشد، کوچکترین اتفاق میتواند محملی باشد برای دوباره دیدهشدن و بر سرزبانها افتادن. هم یک چهرهی هنری به دیدهشدن و مدام در چشم بودن نیاز دارد و هم یک مسئول سیاسی. هر دو در معرض انتخابند و در انتخاب، البته آنچه بیشترین تاثیر را دارد، نمایش است.
به این ترتیب، در حالیکه این روزها، بازار این هر دو گروه، تا حدود زیادی راکد است و اینان از سوی مردم، دچار بیاقبالی و گاه بداقبالی شدهاند، فرصت مهمانیهای افطاری، آن دمِ غنیمیتی است که ناگهان از غیب فرا رسیده و میتواند به داد هر دو دسته برسد؛ هم دعوت کردن و هم دعوتها را رد کردن، تضمین کنندهی وجهههایی است که در این بلبشوی اقتصادی و معیشتی، نتوانستند باری از مشکلات مردمی که سنگ وضع نامناسب معیشتیشان را به سینه میزنند، سبک کنند.
اگر به مهمانی افطاری نمیروید، لطفا پیگیر این هم باشید که هزینههای دیده شده در این مهمانیها را بهدست نیازمندانشان برسانید. نرفتن آسان است، پیگیر بودن و دنبال کار را گرفتن سخت است و پایمردی میطلبد. اگر دلِ رد کردن اینگونه دعوتها را دارید، سودای به دلِ کوچه و خیابان زدن و احوالپرسی از مردم را نیز در سر داشتهباشید، این کار هم، چهره ماندن را تضمین میکند!