پیامدهای عدم نظارت را ببینیم
« پیامدهای عدم نظارت را ببینیم » عنوان یادداشت امروز در روزنامه وطن امروز به قلم حسن رضایی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، آنچه من با سواد اندکم از تاریخ سیاسی اسلام و ائمه معصومین علیهمالسلام فهمیدهام، اینکه عمده دلایل ناکامی مقطعی اسلام راستین در تمام طول تاریخ، در درجه اول قبیلهگرایی، گروهپرستی و قوم و خویشدوستی بوده است. وقتی چنین پیوندهایی نزد مسلمین و شیعیان بیش از اطاعت حق، ارزش داشت، ناچار حقیقت به مسلخ خواهد رفت. به گمانم، عمیق و ریشهدار بودن چنین پیوندهایی در میان اعراب- نسبت به دیگر جوامع- کار را به مراتب بر پیشوایان دین سختتر میکرده است و باز اینکه تشیع که جوهرهاش اطاعت از یک نقطه کانونی به نام امام است، بیشتر در جامعه ایرانی بار میدهد، از منظر جامعهشناسی تاریخی، بیارتباط با همین واقعیت نیست. قبیلهگرایی و گروهپرستی اما آفتی است که امروز، خود را در جوامع محدود و کوچک بیشتر نشان میدهد.
انتشار خبر رسوایی اخلاقی اعضای شورای شهر بابل در روزهای گذشته، در درجه نخست، ما را به این سوال میرساند که چرا در شهری نسبتا کوچک که طبعا مردم بهتر همدیگر را میشناسند، باید چنین موجوداتی رای آورده، به شورا راه یافته باشند؟ بگذارید متن خبر را به نقل از امام جمعه بابل با همدیگر مرور کنیم: «این افراد رذل در شورای شهر با همکاری برخی افراد در بیرون، گردنکلفتی کردند، زنی را در این رابطه به فحشا کشاندند و دام پهن کردند، پولهای کلانی برای حذف فیلمهای غیراخلاقی خود رشوه دادند و این خفتبارترین صحنه است که جانورهایی اینچنین در این شهر نفوذ کنند. اعضای شورا به هم رحم نکردند. برای هم دام پهن کردند و فیلم گرفتند. یکی ٣٧٠ میلیون، یکی ۴۵٠ میلیون تومان و یکی دیگر یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان برای محو فیلم هزینه دادند».
پیش از این در اردیبهشتماه سال جاری نیز کیفرخواست شهردار و چند عضو شورای شهر ساوه به جرم اختلاس صادر شده بود. هشتم خرداد ماه ۹۷ نیز خبر دستگیری شهردار و ۶ عضو شورای شهر مرودشت به جرمی مشابه در رسانهها منتشر شده بود. ۱۰ مرداد ماه سال جاری نیز خبر بازداشت ۴ نفر از ۷ عضو شورای شهر پرند به اتهام اختلاس به رسانهها راه یافته بود.
من به عنوان فردی که خود در شهرستانی به نسبت کوچک بزرگ شدهام، بخوبی درک میکنم سطح رفتارهای قبیلهگرایانه در شهرهای کوچکتر به نسبت میتواند بیش از شهرهای بزرگ باشد، لذا حرف زدن درباره اینکه مردم احتمالا در انتخاب خود بهرغم دقت در ویژگیهای فردی و خانوادگی این کاندیداها به خطا رفتهاند، چندان محلی از اعراب نخواهد داشت. با گفتن اینکه مردم در انتخابهای خود دقت نمیکنند اما نمیتوان تمام مسؤولیت وقایع رخ داده در شوراها را بر دوش مردم نهاد.
هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها اکنون پاسخ دهد بر چه مبنایی دست به تایید صلاحیت این افراد زده است؟ هیاتهای اجرایی انتخابات شوراهای اسلامی در هر شهرستان اکنون باید در مظان پاسخگویی قرار گیرند تا معلوم شود مثلا در شهر بابل، طبق کدام مبنا افرادی را تایید صلاحیت کردهاند که حالا تنها ۴ نفرشان به اتهام ارتباط نامشروع، بازداشت هستند؟ افراد دارای سوابق مشخص سیاسی- اقتصادی مکرر در رسانهها راجع به نظارت استصوابی شورای نگهبان ایراد میگیرند؛ سوال این است: بروز این حجم از رسوایی در متن لیستهای همسو با اصلاحطلبان در شوراهای شهر، آیا مهر تاییدی بر باطل بودن ادعاهای این افراد نیست؟ کسانی مکرر شورای نگهبان را به حذف چهرههای کارآمد متهم میکنند، تا آنجا که برخی نمایندگان کمسواد مجلس نیز اخیرا اذعان کردهاند ما اشتباهی در مجلسیم! و اینجا، جای دیگرانی است که شورای نگهبان اجازه ورود آنها را به مجلس نداده است. اگرچه ما میدانیم که افراد اگر همین قدر شعور داشتند که توانایی و سواد و… اداره یک مجلس را ندارند، تقوا ایجاب میکرد کاندیدا نشوند و حالا باید بگردیم دنبال تقوا! که اگر تقوا بود دیگر لازم نبود عباس عبدی خودشان برای اینها تجویز کند که ۲ جلد کتاب فلانی را بخوانید و…
این افراد اما به این سوال روشن پاسخ نمیدهند که چرا در متن لیست دوستانشان در شورای شهر که با نظارت وزارت کشور به شوراها راه یافتهاند، شاهد این افتضاحات دومینووار هستیم؟ و بالاتر اینکه چرا افراد مثلا کارآمدی را که توسط شورای نگهبان حذف میشوند وارد شوراها یا بدنه دولت نکردهاید تا اندکی از بار سنگین این روزها بر دوش مردم را کم کنند؟ قبیلهگرایی علاوه بر آنکه میتواند چنین شوراها را نابود کند، توانایی این را هم دارد که ما را به دروغگویی وادار کند تا بر مبنای آن بگوییم اگر شورای نگهبان نبود، ما در مجلس هم آنچنان رونقی ایجاد میکردیم که کذا! اینها اما چیزی از اصل مساله را تغییر نمیدهد. ما مادام که رفتارهای قبیلهگرایانه را به عنوان دموکراسی و جامعه مدنی به خورد جامعه بدهیم، وضعیت همین خواهد بود.
قریب یک سال پیش در همین جا راجع به شعارهای فریبنده قبیلهگرایانه که از آن با نام توسعه سیاسی یاد میشد، اشاره کردم اصطلاح «رفتار گلهای» برای کسانی که مهندسی صنایع خواندهاند یا با مباحث تحلیل بازار آشنایی دارند، اصطلاح غریبی نیست. ویکیپدیا مینویسد: «رفتار گلهای بیانگر رفتاری است که افراد در یک گروه بدون تفکر و بدون برنامهریزی قبلی انجام میدهند و از عملکرد گروه تبعیت میکنند؛ ریشه این اصطلاح مربوط است به رفتاری که حیوانات در گلهها و رمهها از خود بروز میدهند». روشن است که چنین رفتاری نتایجی بهتر از این در بر نخواهد داشت. وانگهی! یادمان نرفته که همین افراد در سال ۹۴ میگفتند: «در انتخابات ۹۴، نظارت استصوابی شورای نگهبان بلاموضوع شد».