تحلیل ها » تولیدی » خبر دریافتی
کد خبر : 498884
یکشنبه - 6 آبان 1397 - 14:10
سرمقاله آفرینش/

نیمی از کشور؛ اسیر خشکسالی، نیمی؛ گرفتار سیل!

« نیمی از کشور؛ اسیر خشکسالی، نیمی؛ گرفتار سیل! » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

نیمی از کشور؛ اسیر خشکسالی، نیمی؛ گرفتار سیل!

به گزارش پایگاه خبری ربیع، همواره بر داشتن کشوری چهارفصل افتخار کرده ایم و با توجه به محاسن آن به دیگر همسایگان و توریستها فخر فروشی می کنیم. اما در داخل شاهدیم این تنوع فصلی، نتوانسته است رفاه و آسایش را برای ساکنان این سرزمین فراهم کند.

در بهار بارشهای موسمی سیل به راه می اندازد، در تابستان خشکسالی مردم را به هلاکت می اندازد، در پاییز باردیگر سیل استانهای کشور را درمی نوردد، در زمستان با یک شبانه روز بارش برف تمام کشور قفل می شود و…اما چه شده و چه می شود که یک کشور چهارفصل با گستره ای از منابع طبیعی و جغرافیایی متنوع به جای اینکه زمینه رفاه و آسایش مردم را فراهم سازد، مدام شاهد گرفتاری آنها در مواجهه با رخدادهای طبیعی است. جواب را باید در مدیریت و نظارت بر محیط زیست کشور دانست. جنگلهای کشور را به بهانه ساخت و ساز ویران کرده اند و بعضاً نهادها و سازمانهای مختلف بدون توجه به قوانین برای خود حوزه استحفاظی و استراحتگاه و زمینهای اختصاصی درست می کنند. نتیجه این می شود که پوشش گیاهی آنچنان ضعیف می شود که با یک بارش موسمی فصل پاییز ۹ استان کشور دچار سیل گرفتگی می شوند و کار به جایی می رسد که ارتش و نیروهای نظامی باید به داد مردم برسند تا زنده بمانند! هرسال شاهد خرابی خانه ها و جاده ها و راه ها به سبب نبود سیل بندها در مسیرهای پرخطر هستیم و هرسال پس از وقوع حوادث این چنینی، ستاد بحران استانها تشکیل جلسه می دهند و بودجه در نظر می گیرند اما باز سال دیگر همین آش و همین کاسه است!

از سوی دیگر در نیمه جنوبی کشور شاهد قحطی آب و خشکسالی گسترده هستیم. حق آبه های رودخانه های مشترک با همسایگان به شدت کاهش یافته و گویا پیگیریها بی فایده بوده است. چاهها به سبب عدم بارشهای ۲۰ ساله و برداشتهای بی وقفه خشک شده اند. کمتر از ۲۰ درصد مناطقی همچون سیستان و چابهار به آب شیرین دسترسی دارند و بی آبی فقری ترسناک را بر مردم مظلوم این مناطق تحمیل کرده است.

دراین جا نیز بی مدیریتی مسئولان داغی مضاعف برخشکسالی است و مردمی که در کنار آبهای آزاد قرار دارند در حسرت آب شیرین کن هستند تا بلکه بودجه ها و برنامه های تصویب شده محقق گردد، اما گویا هیچ وقت زمان آن نمی رسد. این درحالی است که در کمی آن سوی مرزهای آبی کشورمان، شیخ نشینهای خلیج فارس برای تامین آب شرب مردم کشورشان از قطب یخ می آورند!

حال قضاوت کنید، نیمی از کشور در سیل و آب گرفتگی دست و پا می زنند و نیمی از کشور در خشکسالی و قحطی آب در شرایط سختی به سر می برند. باید از مسئولان سئوال کرد که چگونه مدیریت منابع طبیعی را در دست دارند که این چنین کشور و ملت را دچار هزینه های سنگین می کنند. شاید گفته شود عنان طبیعت از دست بشر خارج است و نمی توان در برابر آن کاری کرد. اما باید بسیاری از کشورهای دنیا را الگو و حسرت خود قرار دهیم.

کشورهایی که طوفان و سونامیهای ویرانگر را کنترل می کنند و آسیبها را به حداقل می رسانند. کشورهایی که زلزله های بالای ۷ ریشتر را مدیریت می کنند، کشورهایی که با ایجاد سیل بندها و آب راه های مهندسی شده از بارشها برای تامین و ذخیره آب برای دوران کمی آبی استفاده می کنند و…

بد نیست مدیران و مسئولان ما ببیند در شمال و جنوب کشور چه خبر است و نتیجه مدیریتهای متناقض را مشاهده کنند، شاید سیل نیمه شمالی و خشکسالی نیمه جنوبی آنها را به تامل واداشت.