نظام توزیع در چرخه اقتصاد هنر معیوب است
دبیر پیشین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: «تولید، توزیع و مصرف» سه ضلع چرخه هنر در کشور هستند که عمدهترین ایراد به حوزه توزیع باز میگردد، چون آثار هنری تولیدشده توسط هنرمندان به شیوه صحیح عرضه نمیشود.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، بیش از ۵۳۰ گالری در کشورمان مجوز فعالیت دارند که از این تعداد، حدود ۲۶۰ گالری در تهران و ۲۷۰ گالری در شهرستانها هستند (+). هرچند درباره گالریهای فعال که در معرفی هنرمندان و گردش آزاد اقتصاد هنر نقش دارند، آمار دقیقی وجود ندارد، اما با این حال تمایز بارزی میان گالریهای پایتخت با گالریهای استانی وجود دارد و در این باره هنرمندان به یک میزان از عدالت برخوردار نیستند. حتی در گالریهای تهران هم هر هنرمندی نمیتواند نمایشگاه برگزار کند و عنصر تعیینکننده، گالریدارها هستند. برای واکاوی این مسأله و ارائه راهحلهای احتمالی، در سلسله گفتوگوهایی با افراد صاحبنظر و دخیل در این ماجرا گفتوگو میکنیم.
* نظام توزیع در چرخه اقتصاد هنر معیوب است
مجتبی آقایی، دبیر ۵ دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر در این باره گفت: مسأله اصلی، نقصان در مدیریت کلان کشور است. به بیان دیگر، توزیع و پراکندگی مراکز فرهنگی هنری که به آثار هنری بها دهند، در کشور به خوبی انجام نشده و اکثر گالریهای استانی در اختیار مراکز دولتی است که یا بلااستفاده میمانند یا در برپایی نمایشگاه، موضوع فروش و اقتصاد هنر را در نظر نمیگیرند.
وی با اشاره به چرخه ناقص هنر در کشور گفت: «تولید، توزیع و مصرف» سه ضلع چرخه هنر در کشور هستند. خوشبختانه در همه جای کشور هنرمندان با استعداد و خوشذوق داریم و تولید اثر هنری به خوبی انجام میشود. از سوی دیگر مصرفکننده هم کم نداریم اما مشکل اصلی در مرحله توزیع است. هر چند در حوزه مصرف هم کالاهای دراکوراتیو خارجی بیش از آثار هنری ایرانی طرفدار دارند.
آقایی درباره توزیعکنندگان آثار هنری که همان گالریها هستند، اظهار داشت: شیوه فعالیت برخی گالریها و قیمتگذاری گزاف آثار باعث شده که اثر هنری برای مردم دستنیافتنی جلوه کند. در حالی که اگر قیمتها معقول و در حد توان خرید مردم باشد، هم گالری و هم هنرمند به جای فروش تعداد انگشتشماری اثر گران، تعداد بیشتری اثر میفروشند و در مجموع بیشتر منتفع میشوند. متأسفانه اکثر هنرمندان آثارشان فروش نمیرود و به خودشان باز میگردد و حتی فضای نگهداری آثار را هم ندارند.
وی البته از عملکرد سلیقهای گالریها دفاع کرد و افزود: گالری سوپرمارکت نیست که همه نوع کالا با همه سلیقهها را موجود کند؛ بدیهی است که هر گالری بر اساس نگرش خود از هنرمندان خاصی حمایت کند. متأسفانه چون ظرفیت جاهای دیگر را فعال نکردهایم، روی جاهایی که فعال هستند فشار میآوریم. در حالی که این موضوع به ضعف مدیریت کلان هنر باز میگردد که تا صحبت از هنر میشود، مردم سینما را هنر تلقی میکنند.
* ۳ دلیل اصلی چرخه معیوب اقتصاد هنر
دبیر پیشین جشنواره تجسمی فجر بار دیگر به چرخه معیوب اقتصاد هنر به ویژه در هنرهای تجسمی اشاره کرد و دلایل آن را چنین برشمرد: ۱ـ مدیریت و نگاه به شدت دولتی ۲ـ عملکرد ناقص نگارخانهها و گالریها ۳ـ انفعال در فرهنگسازی برای خرید و استفاده از آثار هنری در زندگی فردی و اجتماعی
آقایی درباره برگزاری جشنوارههای هنری و نقش آن در معرفی استعدادها اظهار داشت: فرض کنید استعداد کشف و معرفی شد، وقتی چرخه ناقص باشد، معمولاً اتفاق خاصی برای او رخ نمیدهد. اکثر جشنوارهها با هم ارتباط منطقی ندارند و کاربردمحور هم نیستند. وقتی یک جشنواره برگزار میشود، با برپایی اختتامیه، کل فرآیند تعطیل می شود. یعنی هنرمند نه اثرش فروخته میشود و نه سفارش کار میگیرد.
وی ادامه داد: سیستم معیوب است و برپایی جشنواره و کشف استعداد هیچ سودی ندارد. مانند این است که معدن طلا را بیابیم و سنگ طلا استخراج کنیم، اما نتوانیم طلای خالص را استحصال کنیم.
دبیر پیشین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در پایان برای بهبود اوضاع هنرمندان تجسمی پیشنهاد کرد: دستگاه حاکمیتی و مدیریت هنری کشور باشد نظارت کند و بگذارد بخش خصوصی کارش را جلو ببرد، نه اینکه سنگاندازی کند.
انتهای پیام/