تولیدی » روزنامه سراسری کیمیای وطن » سرمقاله » مظفر حاجیان » یادداشت و سرمقاله
کد خبر : 1015991
دوشنبه - 22 فروردین 1401 - 16:58

مذاکره مستقیم!

سردمداران آمریکا هر از چندای پیغام و پسغام می دهند که مستقیم مذاکره کنیم در همین شرایط هم به تهدیدها و تحریم های جدید می پردازد و از همه توان رسانه‌ای خود در جهت تضعیف ما کمک می گیرد؟

مذاکره مستقیم!

به گزارش پایگاه خبری ربیع، سردمداران آمریکا هر از چندای پیغام و پسغام می دهند که مستقیم مذاکره کنیم در همین شرایط هم به تهدیدها و تحریم های جدید می پردازد و از همه توان رسانه‌ای خود در جهت تضعیف ما کمک می گیرد؟ راستی این چه منطقی است که قلدر روزگار دارد! مثل اینکه بعد از چهل و چند سال هنوز ملت ایران را نشناخته است! یا به اراجیف معدودی خود فروخته دل خوش می کند؟ بحث ارتباط یا عدم ارتباط با امریکا در فرازهای مختلفی از دوران عمر ۴۰ و چند ساله انقلاب اسلامی و بین افراد و گروههای سیاسی و در جراید و رسانه‌ها و در جلسات خصوصی و حتی عمومی بصورت صریح و در لفافه مطرح گردیده است. هرچند از زوایا و دیدگاه های گوناگونی به این بحث پرداخته شده و شخصیت های هایی در این رابطه اظهار نظر نموده‌اند اما به نظر می رسد خوب است در این زمینه نگاهی به مبانی قرآنی ارتباط و یا عدم ارتباط با بیگانگان و از جمله امریکا داشته باشیم چرا که هنوز عده ای دست بردار نیستند. با یک سوال وارد موضوع می شویم و آن اینکه مبانی قرآنی منع مذاکره چیست؟

چرا نباید مذاکره کنیم؟ اما چرا سوال از منع می کنیم زیرا طرفداران عدم مذاکره و ایستادگی و مقاومت بر موضع حق کثیرند و طرفداران مذاکره اندک! اندکی که خیلی هم سر و صدا دارند! در هر حال، در این باره، به چند آیه اشاره می کنیم. درباب عزّت مسلمانان در قرآن، چند آیه آمده است. در یک جا خداوند می فرماید: «للّهِ العزّهُ و لرسولهِ و للمؤمنین.» (منافقون: ۸) در آیه ای دیگرمی فرماید: «مَن کانَ یُرید العزّهَ فللّه العزهُ جمیعا.» (فاطر: ۱۰) بنابراین دو آیه یکی از مباحث مبنایی عزت است و هر آنچه عزت مسلمین یا مردم کشور اسلامی را مخدوش کند را نباید دنبال کرد. باید در تصمیم گیری های سیاسی، توجه به این اصل مهم داشته باشیم که باید عزّت اسلام و مسلمانان و عزّت دین خدا محفوظ باشد. در اینصورت، هرجا مذاکره با بیگانگان عزّت اسلام و مسلمانان را به نحوی خدشه دار می کند، نباید انجام بگیرد زیرا حفظ عزّت برای اسلام و مسلمانان و دولت اسلامی، اقتضا می کند مذاکره ای صورت نگیرد. بنابراین، یکی از مبانی عدم مذاکره «حفظ عزّت اسلام و مسلمانان» است. آیه دیگر می فرماید: «تعاونوا علَی البرِّ و التقوی و لا تعاونوا علَی الاثم و العدوان.» (مائده: ۲) هرجا برّ و تقوا مطرح است، در آن همکاری و مشارکت کنید، اما هرجا گناه و عدوان و تجاوز مطرح است، نباید در آن مشارکت و تعاون داشته باشید. یکی از مبانی منع مذاکره ما با دولت ها و حکومت های متجاوزی مثل اسرائیل و امریکا این است که اگر با آنان وارد مذاکره شویم به گونه‌ای که از همین مذاکره و سر میز نشستن ما همدلی و همفکری با سیاست های دولت های متجاوزی مثل امریکا و اسرائیل استنباط شود، این کار خود مصداق «تعاون بر اثم و عدوان» است و ممکن است روحیه مبارزه با ظلم مسلمانان را تضعیف کند لذا باید دید آیا مذاکره و نشستن بر سر میز مذاکره با دشمنی که قلدری می کند و هر روز تهدید می نماید و در پی تحقیر مسلمانان است تعاون در گناه نیست؟ بی شک در این نشست ها ما باید از مواضعمان عقب نشینی کنیم تا آنها راضی شوند آیا این کار پسندیده است؟ ممکن است از این نشستن همراهی با آنان استنباط شود یعنی کشت و کشتارهای بی گناهان برای ما مهم نیست ما با آدم کش های بی رحم هم می نشینیم نسکافه می خوریم. مقام معظّم رهبری و پیش از ایشان، حضرت امام راحل قدس سره با استناد به آموزه های قرآنی، بر عدم مذاکره تأکید داشته اند؛ زیرا با توجه به قرائنی که وجود دارد چنین مذاکره ای منجر به سلطه و اثبات سبیل برای غیر مسلمان ها و کفار بر مسلمان ها می شود و به همین دلیل، تأکید می شود که ما نباید مذاکره کنیم. دیگر اینکه آنها در مذاکره به دنبال سلطه‌اند نه حق را جای خود قراردادن! و ما اجازه مذاکره با چنین تفکری را نداریم چنانچه فرمود: «لا یتّخذ المؤمنین الکافرینَ اولیاءَ مِن دونِ المؤمنین.۲۸ آل عمران» مؤمنان نباید کفار را به عنوان ولیّ خود اتخاذ کنند. اگر در گفتمان آن‌ها سلطه پذیری مطرح باشد، مصداق همین آیه است. امروز قرائنی وجود دارد که نشان می دهد دولت ها وحکومت هایی، مثل حکومت صهیونیستیِ امریکا، می خواهند بر مسلمانان سلطه پیدا کنند. مگر بدعهدی آمریکا و زیاده خواهی هایش در باره ایران و حمایت او از صهیونیسم در به خاک و خون کشیدن فلسطینیان و حمایت از سعودیها در نابود کردن یمن و… به این معنا نیست؟ راهکار قرآن در مقابل خوی درندگی آمریکایی ها در این آیه است: «فقاتِلوا اولیاءَ الشیطان انِّ کید الشیطان کانَ ضعیفا.» (نساء: ۷۶) حضرت امام قدس سره فرمودند: «امریکا شیطان بزرگ است.» این یک شعار صرفا سیاسی نبود؛ یعنی سیاست های امریکا سیاست های شیطانی است و همه کسانی که از امریکا و یا اسرائیل حمایت می کنند اولی‌ای شیطان هستند؛ برای این که از سیاست های شیطانی پیروی می کنند. دستور قرآن این است که باید با آنان پیکار کرد؛ شدیدترین نوع برخورد. حال با توجه به این مبانی، چه طور می توانیم با اولیاء الشیطان سرمیز مذاکره بنشینیم و گفت وگو کنیم؟