مدیریت بحران یا بحران مدیریت
به گزارش پایگاه خبری ربیع، تعریف بحران در ویکیپدیا اینگونه آمده است: پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه میانجامد. برای رفع بحران بایستی آنرا مدیریت کرد تا اوضاع به آرامش قبل بازگردد. شاید لازم باشد در این خصوص مثالی […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، تعریف بحران در ویکیپدیا اینگونه آمده است: پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه میانجامد.
برای رفع بحران بایستی آنرا مدیریت کرد تا اوضاع به آرامش قبل بازگردد. شاید لازم باشد در این خصوص مثالی عنوان شود. زلزله اخیر در غرب کشور یک بحران بود که انتظار این است با مدیریت به زمان قبل یعنی آرامش بازگردد و همگان منتظر این بازگشت هستند و امیدوارند سرنوشتش مانند زلزلههای بم و ورزقان و …. نشود که پس از گذشت سالیان طولانی، مردم منطقه زلزله زده در شرایط آرامش نباشند. از این دست موارد در کشور کم نیستند.
دو مشکل اساسی در مدیریت بحران فعلی کشور وجود دارد و اینکه مدیریت بحران فقط برای پس از بحران تعریف میشود و جهت پیشگیری فعالیت خاصی صورت نمیپذیرد و مشکل دیگر اینکه مدیران محترم، بحران را فقط از نوع طبیعی تعریف مینمایند.
البته اگر در نقض ادعای اینجانب مدارک و مستنداتی هم موجود است، نمونهای از فعالیتهای ستاد مدیریت بحران در پیشگیری از خسارات سیل و زلزله و سایر بلایای طبیعی جهت تنویر افکار عمومی و اینجانب منتشر گردد، ارائه مستندات مربوط به پیشگیری و حل بحرانهای اجتماعی اعتیاد، طلاق و … هم اگر ارائه شود که بسیار مطلوب خواهد بود.
ولی اجازه دهید واقعیت گفته شود که اگر قرار بود به معضلات اجتماعی چون اعتیاد و طلاق و معضلات حوزه سلامت چون سرطان و ایدز و معضلات فرهنگی و محیط زیست و سیاسی و اقتصادی و …. به مانند بحران نگریسته میشد، تا کنون بایستی این معضلات حل میشد. مساله مهم این است که موارد یاد شده به عنوان بحران در نظر گرفته نمیشود و یا اینکه در مدیریت بحران، اعتقادی به پیشگیری وجود ندارد.
وقتی مسئولی در رابطه با آلودگی هوای تهران، بیان میدارد: دعا کنید باد بیاید و یا مسئول دیگری در خصوص زلزله تهران عنوان میدارد که: دعا کنید در تهران زلزله نیاید، بحران باید در جای دیگری جست.
منشاء تمامی معضلات یاد شده و حتی مشکل اصلی مدیریت بحران در کشور، بحران مدیریت است. بحران آن است که یک مدیر از فرآیند حل بحران و پیشگیری آگاه نیست. بحران آن است که یک مدیر از شناسایی و تقسیم بندی بحران عاجز است. بحرانی که یک مدیر در آن، بحران را محدود به بلایای طبیعی محدود میکند و از مواجهه با مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، سلامت و …. بی خبر است.
باید فکری به حال مدیریت کرد که تبدیل به بحران شده است و این بحران ممکن است در آیندهای نزدیک کشور را دچار مشکلات عدیدهای نماید.
آقایان مسئول، مدیریت را تبدیل به بحران نکنید، خود به خود بحران، مدیریت خواهد شد.